کتاب نظری به داوینچی، پاسکال و بلندل
معرفی کتاب نظری به داوینچی، پاسکال و بلندل
کتاب نظری به داوینچی، پاسکال و بلندل نوشتهٔ اگوست والانسن و ترجمهٔ محمدمهدی فولادوند و احمد سمیعی است. انتشارات علمی و فرهنگی این کتاب را منتشر کرده است.
درباره کتاب نظری به داوینچی، پاسکال و بلندل
لئوناردو داوینچی با همه عظمت و شهرت جهانی خویش، متأسفانه در کشور ما هنوز ناشناخته مانده است و تا کنون کتابی مستقل درباره او پرداخته نشده و طبقهٔ روشنفکر نیز به دانستن نام و بعضی از آثار او، بدون احاطه به جزئیات دیگر، اکتفا کرده است. موریس بلندل، فیلسوف در چهارم ژوئن ۱۹۴۹ میلادی در ۸۸سالگی پس از آنکه عمری را یکسر وقف مطالعه مسائل عالی فلسفه کرده بود، درگذشت. نسلهای آینده داوری خواهند کرد که آیا در کوشش خود که کمترین هدفش دادن جهتی تازه به فکر فلسفی بوده کامیاب شده است یا نه. بلِز پاسکال نیز ریاضیدان، فیزیکدان و فیلسوف فرانسوی بود که بهعنوان یکی از تأثیرگذارترین دانشمندان ادوار شناخته میشود. اگوست والانسن در کتاب نظری به داوینچی، پاسکال و بلندل (Blondel et Teilhard de Chardin; correspondance, commentée par Henri de Lubac) از این سه اندیشمند و هنرمند و تأثیر آنها سخن گفته است.
خواندن کتاب نظری به داوینچی، پاسکال و بلندل را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران مطالعهٔ زندگینامهها و کسانی که میخواهند داوینچی، پاسکال و بلندل را بهتر بشناسند، پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب نظری به داوینچی، پاسکال و بلندل
«از بخت بد این راه هم بسته است. این بار فلسفه است که ما را از ورود در آن بازمیدارد. این سیر در انفس چه دلچسب و سودمند و الهامبخش است! اما صرف نظر از درک خام بینهایت و فوق طبیعی که از نظر خداشناسی، به این صورت، خطاآلود است، این سیر انفس به نتیجه درستی منجر نخواهد شد. در حقیقت چه چیزی ضمانت میکند که آنچه این پژوهش وجودش را برای تنی چند از مردمان مسلم میدارد، در همه کس صادق باشد؟ بنابراین برای به کرسی نشاندن دعوی، خواست هیچ آدمیزادی نباید بیرون از دایره تحقیق قرار گیرد و همچنان راز خود را سربهمهر نگه دارد.
چه باید کرد؟ سهم اصیل فکری موریس بلندل در همین جا قرار دارد. این سهم همان اختراع مضاعف یک روش و یک دیالکتیک است. همچنانکه فروید مقدر بود متعاقباً طریقهای تحلیلی کشف کند آنچه را در اعماق وجدان پنهان مانده به دیار روشنی وجدان آورد، بلندل نیز شیوه کاری آفریده است که بر انسان آنچه را ناآگاهانه میخواهد بازنمایاند.
فروید شیوه کار خود را «روانکاوی» نامید و مرادش این بود که آن غیر از مشاهده معمولی روانشناسان است. بلندل بر روی روش خود نامی ننهاد و شاید به همین سبب، به دست خود او، امکان ابهامی روی روشش سایه افکنده است. بر این روش «تحلیل مابعد روانشناسی» نام نهیم. این روش بیشتر ثبت مضمون خاص خواست است تا مضمون وجدان؛ همچنین جستوجو مضمون خواست است نه در همان تظاهرات کمابیش صوریاش، بلکه در کنشی که خواست در آن تجسم و تحقق مییابد.
از کلمه کنش، هر گونه فعالیت خاص انسانی اعم از فلسفی، اخلاقی، هنری، علمی یا عملی را باید مراد گرفت، پس آنچه از خلال این واژه منظور نظر است، هم رفتار مردم سطحی است که اهل تمتع مادیاند و هم اندیشه متفکر فیلسوف، هم کردههای دانشمندان و هنرمندان است و هم کردههای صنعتگران و وحشیان. به ماهیت این تحلیل با یک مثال بهتر پی خواهیم برد تا با یک تعریف:
باربری را در نظر بگیریم. برای اینکه بتواند بیآنکه از پا درآید، بار سنگینی را که میخواهد ببرد تحمل کند، راههایی میجوید که بار را به طریقی خاص روی پشت و شانههای خود تقسیم کند. سنگینی دو طرف را متوازن میکند، از این راه که خم میشود تا به تن خویش شکل خاصی بدهد، به گونهای کار را ترتیب میدهد که مدام بتواند تعادلی را که در نتیجه راه رفتن ممکن است به هم بخورد، از خطر ایمن دارد. در حقیقت این باربر با رفتار خود یک مسئله مکانیکی را حل میکند. اگر از این علم با او سخن گویند ممکن است از آن بیزاری جوید یا بهتر بگوییم چنین خیال کند و بگوید که آن را به چیزی نمیگیرد؛ با این همه سراسر رفتار او، کنش او، خلاف این را تأیید میکند. دعوی او هر چه میخواهد باشد، ما فیلسوفان در این شکی نداریم که اراده نهانی باربر، قضایای فیزیکی را میپذیرد و بر آنها صحه میگذارد.»
حجم
۱۴۱٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۳۱ صفحه
حجم
۱۴۱٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۳۱ صفحه