کتاب پارسیان
معرفی کتاب پارسیان
کتاب پارسیان نوشتهٔ جیمز بارتر و ترجمهٔ مهدی حقیقت خواه است. گروه انتشاراتی ققنوس این کتاب را منتشر کرده است. این اثر از مجموعهٔ «تمدنهای گمشده» است.
درباره کتاب پارسیان
جیمز بارتر در کتاب پارسیان (The Ancient persians) بیان کرده است که شواهد باستانشناختی حضور اقوام کوچگر را در آنچه سرانجام «ایران» نام گرفت در حدود پنجهزار سال پیشاز میلاد و وجود نخستین آبادیها را در حدود سههزار سال پیش از میلاد نشان میدهند، اما حدود ۲۵۰۰ سال بعد بود که ایرانیان اهمیت و برجستگی یافتند. مردم ایران در سال ۵۵۰ پیشاز میلاد از گمنامی به در آمدند و امپراتوری بزرگی به وجود آوردند. تنها در ظرف دو دهه، سپاه بسیار منضبط ایران زیر فرمان کوروش کبیر از جایی که امروز جنوب غربی ایران است به پیشروی پرداخت تا پادشاهیای را پدید آورد که تمام پادشاهیهای دیگری را که پیش از آن سر برآورده بودند کوچک جلوه دهد و تنها در ظرف دو دههٔ دیگر، داریوش دوم مرزهای ایران را وسعت داد تا امپراتوریای پدید آورد که وسعت آن ۶/۲ میلیون کیلومتر مربع بود، که امروزه بخش عمدهٔ آن را خاورمیانه مینامند. از خط ساحلی شرق دریای اژه که متعلق به ترکیه امروزی است تا رود سند در شمال هندوستان و از سواحل جنوبی دریاهای سیاه، خزر و آرال تا سواحل شمالی خلیجفارس و دریای سرخ (بحر احمر)، سلسلهای از شاهان ایران اراده خود را بر دهها دولت و قوم کوچکتر تحمیل میکردند. گسترهٔ جغرافیایی امپراتوری هخامنشی چنان وسیع بود که تا اوج قدرت روم در حدود ۶۰۰ سال بعد بیمانند بود، اما بزرگی ایران باستان تنها با وسعت آن ارزیابی نمیشد. شاهان قلمروی خود را با شکوه و عظمت نگه میداشتند و کلانشهرهایی را میساختند که به لحاظ استراتژیکی در سرتاسر امپراتوری واقع شده بودند. جیمز بارتر در کتاب پارسیان از این دوران تاریخی سخن گفته است. کتاب حاضر در هفت فصل به رشتهٔ تحریر درآمده که عنوان آنها عبارت است از «ایران پیش از امپراتوری»، «پیشوایانِ امپراتوری هخامنشی»، «نبوغ در کشورداری»، «زندگی در دربار شاهان بزرگ»، «زندگی روزانه در امپراتوری هخامنشی»، «ماشین جنگی هخامنشیان» و «فروپاشی و شکست».
خواندن کتاب پارسیان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران تاریخ باستان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب پارسیان
«سربازان پیاده اکثریت نیرو را تشکیل میدادند و در خط مقدم ارتش در مرکز جا میگرفتند. اینها مردانی بودند که در برابر حمله سپاه مقابل مقاومت میکردند. کوروش سوارانش را در یکی از جناحها مستقر میکرد تا وقتی به آنها فرمان حمله داد، همرزمان پیاده خود را زیر دست و پا له نکنند. کمانداران در پشت سر سربازان پیاده موضع میگرفتند.
در حالی که سربازان پیاده به سوی صفوف دشمن پیشروی میکردند، کمانداران تیرباران را آغاز میکردند. کمانداران میتوانستند تیرهای خود را تا مسافت ۲۷۴ متری بفرستند. هدفشان این بود که با تیرباران شدید سربازان پیاده طرف مقابل، آرایش آنها را به هم بزنند. هر کماندار ایرانی هجده تیر به همراه داشت و دقیقا در سه دقیقه میتوانست همه آنها را پرتاب کند. در حالی که هزاران تیر بر سر دشمن فرود میآمد، پیاده نظام با گامهای موزون و سریع پیش میرفت و میکوشید صف منظم خود را در برابر دشمنی که صفوفش بر اثر تیرباران به هم ریخته بود حفظ کند. سربازان پیاده در ۴۶ متری خط مقدم دشمن نیزههای خود را پرتاب میکردند، خنجرهایشان را میکشیدند، و به درون صفوف دشمن حمله میبردند و درگیر رزم تن به تن میشدند.
در میانه این درگیری، سواره نظام حمله میکرد. آنها از اسبهای خود به عنوان سلاح استفاده میکردند، وارد صحنه نبرد خونین میشدند، و با ترکیبی از ضربات سُم اسبان و شمشیرهای خود، دشمن را از پا در میآوردند. وقتی سواران به سربازان پیاده هجوم میآوردند، آنها یا باید میگریختند و زیر سُم اسبان لگدمال میشدند، یا با ضربات شمشیر سوارکاران روبرو میشدند.
اما همه گزارشهای مربوط به آرایش رزمی ایرانیان یکدست نیست. در گزارشی که هرودوت داده، کمانداران تیرهای خود را در حالی رها میکردند که در پیشاپیش سربازان پیاده موضع گرفته بودند، و پس از پرتاب تیرهایشان، برای پرهیز از نبرد تن به تن با دشمن، از میان صفوف خودی عقبنشینی میکردند. با این حال، گزارش دیگری حاکی است که آنها، پس از آن که تیرهایشان را رها میکردند، سپر و نیزه به دست میگرفتند و برای نبرد تن به تن به سربازان پیاده میپیوستند.»
حجم
۳٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۳۸۷
تعداد صفحهها
۱۳۵ صفحه
حجم
۳٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۳۸۷
تعداد صفحهها
۱۳۵ صفحه