کتاب آفریقای قدیم
معرفی کتاب آفریقای قدیم
کتاب آفریقای قدیم نوشتهٔ لوئیس مینکس و ترجمهٔ پریسا صیادی است. گروه انتشاراتی ققنوس این کتاب در حوزهٔ تاریخ جهان را منتشر کرده است.
درباره کتاب آفریقای قدیم
لوئیس مینکس در کتاب آفریقای قدیم (Traditional Africa) بیان کرده است که در کتابهای تاریخی به جوامع قدیمی جنوب صحرای آفریقا توجه چندانی نشده است. هنگامی که صحبت از آفریقا میشود، اغلب مصر یا آفریقای پساز استعمار به ذهن میآیدو بهندرت کسی به یاد پادشاهیهای کهن سُنگای، بِنین، زَنگ و زیمبابوه میافتد. با این حال هنوز هم این جوامع سنتی و خود آفریقا، برای کل تاریخ بشر اهمیت دارد. گذشته از اینها، آفریقا خاستگاه انسانهای اولیه بوده است. همزمان با یونان و روم که امپراتوریهای بزرگ و گستردهای به وجود آوردند، در آفریقا هم پادشاهیهای بزرگی شکل گرفتند. پادشاهیهای کهنِ جنوب صحرا کاملاً هم از همسایگانشان در کنارههای دریای مدیترانه و هم مردم دیگر قارهها جدا افتاده بودند. اقیانوسهای ناشناخته، بیابانهای گسترده، جنگلهای انبوه و رودهای خروشان مانع تجارت بیگانگان و دیگر اقوام آفریقایی با بخشهای بزرگی از قارهٔ آفریقا میشد. برای شناخت تاریخ آفریقای قدیم، کتاب حاضر را بخوانید.
خواندن کتاب آفریقای قدیم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران مطالعهٔ تاریخ جهان، بهویژه تاریخ آفریقا پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب آفریقای قدیم
«اربابان عرب بنا بر احکام اسلام با بردههای آفریقاییشان خوب رفتار میکردند. به بردهها معمولاً کارهای پرمسئولیت میدادند و مانند اعضای خانوادهشان با آنها رفتار میکردند، و ازدواج بین اعراب و آفریقاییها امری بسیار رایج بود. در جهان اسلام بردهها با وجود آنکه پایینترین قشر جامعه بودند حق و حقوقی داشتند و از آنها حمایت میشد. بردهها حتی میتوانستند آزادیشان را دوباره به دست آورند.
اما اروپاییها برده را بخشی از داراییشان میدانستند نه انسانی دارای حق و حقوق. صاحب برده اختیار کامل بر داراییاش داشت. همان اوایل سال ۱۴۴۱ دوازده آفریقایی از غرب آفریقا به اسیری به پرتغال برده شدند. از آن زمان به بعد هر ناخدای پرتغالی هنگام بازگشت به زادگاهش بردههایی با خود به همراه میبرد. تا اواسط قرن پانزدهم پرتغالیها مرتب به دهکدههای ماهیگیری ساحلی حمله میکردند. سرانجام تجار به این نتیجه رسیدند که راه آسانتری هم هست، اینکه بردهها را از بازرگانان عربِ غرب آفریقا بخرند. همچنین به همراه حکمرانان ساحلی آفریقا، که به دنبال تأمین برده از حکمرانان نواحی داخلی بودند، شبکههایی ایجاد کردند. گزارش زیر بر اساس یک سند پرتغالی قدیمی از حملهٔ پرتغالیها برای گرفتن برده در سال ۱۴۴۶ است:
آنتام گونسالویس گفت: «بیایید به کیپ بلانکو برگردیم. شنیدهام آنجا دهکدهای است که اگر غافلگیرشان کنیم میتوانیم تعدادی برده بگیریم.»
همه بهاتفاق آن را فکر خوبی دانستند که باید بیدرنگ عملیاش کرد... گروهی در ساحل پیاده شدند و آنقدر پیش رفتند که به جای بلندی رسیدند، و از آنجا میتوانستند تمام مناطق اطرافشان را بهخوبی زیر نظر داشته باشند... در نتیجه هر پنجاهوپنج نفرشان را به اسارت درآوردند و با خود به کشتی آوردند. از خوشحالیشان چیزی نمیگویم، زیرا حتماً خودتان درمییابید حال آن دو نفری که برده گرفته بودند,و حال افراد روی عرشه هنگامی که دیدند آنها با غنیمتشان برگشتهاند چگونه بوده است.
بنابراین کشتیهایشان را به سمت پرتغال هدایت کردند و یکراست با غنایمشان راضی و خشنود به لیسبون بازگشتند... روز بعد ... اسیران را از کشتی پیاده کردند و به کاخ پادشاه بردند. مردم از سراسر شهر در خیابانهایی جمع شدند که آنها از آنجا عبور میکردند. حتی آنهایی که ابتدا مخالف چنین کاری بودند [آوردن برده از آفریقا] اکنون بخشی از جمعیت تشویقکننده بودند.
برخی تاریخدانان معتقدند که آشناییشان با تصورات مسلمانان و آفریقاییها از بردهداری به آنان کمک کرده تا درک کنند چرا فرهنگهای آفریقایی بسیار مشتاقانه در تجارت بردهٔ اروپایی مشارکت میکردند. حکمرانان و تجار آفریقایی به محض آنکه اسیران را به بردهداران اروپایی میفروختند دیگر از عواقب کارشان خبردار نمیشدند.»
حجم
۱٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۱۹ صفحه
حجم
۱٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۱۹ صفحه