دانلود و خرید کتاب کتاب فروشی گمشده ایوی وودز ترجمه ملیکا شایسته
تصویر جلد کتاب کتاب فروشی گمشده

کتاب کتاب فروشی گمشده

نویسنده:ایوی وودز
دسته‌بندی:
امتیاز:
۲.۳از ۳ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب کتاب فروشی گمشده

کتاب فروشی گمشده نوشتهٔ ایوی وودز و ترجمهٔ ملیکا شایسته است. انتشارات میلکان این رمان معاصر ایرلندی را منتشر کرده است.

درباره کتاب کتاب فروشی گمشده

برای یافتن داستان زندگیتان تا کجا حاضرید پیش بروید؟ کتاب فروشی گمشده (The Lost Bookshop) برابر با یک رمان معاصر و ایرلندی است که در ۵۶ فصل به رشتهٔ تحریر درآمده است. این رمان از جایی آغاز شده است که راوی می‌گوید خیابان‌های بارانی شهر دوبلین در روزی سرد و زمستانی جای خوبی برای وقت‌گذرانی یک پسربچه نیست؛ او سپس می‌گوید پسرکی دماغش را به ویترین جذاب‌ترین کتاب‌فروشی چسبانده است. چراغ‌های داخل کتاب‌فروشی چشمک می‌زنند و جلدهای رنگارنگ کتاب‌ها پسرک را به خود فرا می‌خوانند. ویترین مغازه پر است از چیزهای جدید و بدلی‌جات و بالون‌های کوچک. خانمِ داخل کتاب‌فروشی بچه را دید و برایش دست تکان داد. پسرک هم سرش را تکان داد و از خجالت کمی سرخ شد. این کودک کیست و چه می‌خواهد؟ این رمان را بخوانید تا بدانید.

خواندن کتاب کتاب فروشی گمشده را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایرلند و قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب کتاب فروشی گمشده

«لندن، ۱۹۴۶

با الهام از کنت مونت کریستو ماه‌ها به دنبال اطلاعات می‌گشتم. به مقاله‌ای در یک روزنامه رسیدم که دربارهٔ خانوادهٔ سربازی بود که باور داشتند به‌اشتباه به جرم بزدلی اعدام شده است. آن‌ها به اسم واحد محل خدمت سرباز اشاره کرده بودند. واحد برادرم بود. حالا در این بازی من دست‌بالا را داشتم. تنها کاری که باید می‌کردم، دنبال‌کردن این سرنخ بود.

اسناد آن دادگاه نظامی لعنتی را که طی دو جلسه در ایپرس برگزار شده بود، پیدا کردم. طی آن دادگاه، پنجاه مرد به تیرباران (یا قتل، بسته به دیدگاه شما) محکوم شده بودند. درست چند روز قبل‌از امضای آتش‌بس و با آگاهی کامل از اینکه آلمان‌ها درحال تسلیم‌شدن هستند، برادرم دستور داده بود دو مرد دیگر نیز تیرباران شوند. روزنامه‌ها را پیش آقای ترنر، روزنامه‌نگار تایمز، بردم و او موافقت کرد تحقیقات بیشتری انجام دهد.

از اسناد دادگاه مشخص بود که آن‌ها از شوک پس‌از انفجار رنج می‌بردند. لیندون با دستخط خود نوشته بود که شوک پس‌از انفجار یک ضعف تأسف‌بار است و نباید در سربازهای وظیفه‌شناس دیده شود. او نوشته بود: «شواهد کافی برای محکومیت وجود ندارد.» بااین‌حال توصیه کرده بود که اگر اعدام شوند، برای بقیهٔ گردان درس عبرت می‌شود؛ چراکه گردان آن‌ها روز قبل متحمل خسارات زیادی شده بود. در این اسناد، هیچ اشاره‌ای به استراتژی‌های نظامی ژنرال نشده بود، استراتژی‌هایی که باعث ازدست‌رفتن زندگی‌های زیادی شده بود. یکی از آن‌ها سربازی ایرلندی به نام فرانک اوداود بود. کلاه فرانک براثر باران‌های بی‌پایان خیس شده بود و او از پوشیدن کلاه به‌دلیل خیس‌بودن امتناع کرده بود و به همین دلیل تیرباران شده بود. به او توسط پزشک دارو خورانده شده بود تا آخرین ساعات زندگی‌اش در سلول جنجال به پا نکند. آقای ترنر توانسته بود با پزشک تماس بگیرد و او تأیید کرده بود که اوداود سرباز داوطلب بوده. پزشک گفته بود: «آن‌ها نمی‌توانستند مردان شجاعی را که در مقابلشان می‌ایستادند، تحمل کنند.» همچنین تأیید کرد که پس‌از پایان کار جوخهٔ تیرباران، برادرم تیر خلاص را به سر مرد ایرلندی شلیک کرده است.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۳۳۸٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۴۰۰ صفحه

حجم

۳۳۸٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۴۰۰ صفحه

قیمت:
۸۵,۰۰۰
۲۵,۵۰۰
۷۰%
تومان