کتاب اوتوفرون
معرفی کتاب اوتوفرون
کتاب الکترونیکی اوتوفِرون نوشتۀ افلاطون با ترجمۀ ایمان شفیعبیک در نشر نی چاپ شده است. این کتاب دوزبانه ترجمهٔ یکی از مقالات اثر «Works» افلاطون با عنوان «Platonis opera» به ویراستاری ای.ا. دوک است. اوتوفِرون دربارهٔ گفتوگوهای فلسفی میان سقراط و شخصیت اوتوفِرون، کشیش و فیلسوفی یونانی، دربارهٔ مفهوم تقوا و دیانت است که در قالبی دیالوگی و با استدلالهای سقراطی بررسی میشود.
درباره کتاب اوتوفِرون
کتاب اوتوفِرون بخشی از آثار افلاطون، فیلسوف بزرگ یونان باستان، است که بهصورت گفتوگویی فلسفی نوشته شده است. افلاطون، فیلسوف نامدار یونان باستان و شاگرد سقراط، از برجستهترین فیلسوفان تاریخ است. او با آثار فلسفی مهم خود، مانند جمهور و قوانین، نقش بزرگی در شکلگیری فلسفه غرب ایفا کرد و مباحث مهمی در زمینههای اخلاق، متافیزیک و سیاست مطرح کرد. دیالوگهای افلاطون همچنان از اصلیترین متون فلسفی جهان محسوب میشوند.
این کتاب به بحث میان سقراط و اوتوفِرون میپردازد، جایی که سقراط سعی میکند به تعریف درستی از «تقوا» دست یابد. ماجرا از جایی آغاز میشود که سقراط، در انتظار محاکمهی خود، با اوتوفِرون روبرو میشود که او نیز برای محاکمهٔ پدرش به دادگاه آمده است. این گفتوگو به کاوش در مفهوم «تقوا» و «پارسایی» میپردازد و سقراط با پرسشهای مداوم و دقیق، سعی در استخراج تعریفی حقیقی از تقوا دارد، اما این تلاش به نتایج قطعی نمیرسد و نشاندهندهٔ دشواری دستیابی به تعریفی ثابت برای مفاهیم اخلاقی است.
دیالوگ اوتوفِرون یکی از متون کلاسیک فلسفهٔ اخلاق و یکی از مثالهای برجسته از روش دیالکتیک سقراطی است که در آن پرسش و پاسخ به هدف جستوجوی حقیقت مطرح میشود. افلاطون در این اثر به کمک شخصیت سقراط به بررسی مفاهیمی چون تقوا، اخلاق، و دین میپردازد و چالشهای فلسفی پیرامون تعاریف ثابت و تغییرناپذیر را به تصویر میکشد.
کتاب اوتوفِرون را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب برای دانشجویان فلسفه، علاقهمندان به متون کلاسیک و کسانی که به فلسفهٔ اخلاق و روش دیالکتیک سقراطی علاقهمندند مناسب است.
درباره افلاطون
افلاطون در ۴۲۷ پیش از میلاد مسیح در آتن و در خانوادهای قدرتمند، سیاسی و اشرافی به دنیا آمد و در ۳۴۷ پیش از میلاد مسیح از دنیا رفت. او فیلسوف برجستهٔ یونان باستان و نخستین فیلسوفی بود که آثار مکتوبش به جای مانده است. بسیاری او را بزرگترین فیلسوف تاریخ میدانند. او از بچگی بسیار تیزهوش بود. پدرش برای او بهترین معلم موسیقی، فلسفه، ژیمناستیک و ادبیات را به خدمت گرفت. در ۲۰سالگی برای تکمیل دانستههای خود، شاگرد سقراط شد. این همنشینی و شاگردی بهمدت هشت سال ادامه یافت. در سال ۳۹۹ پیش از میلاد مسیح، شاهد اعدام خودخواستهٔ آموزگارش سقراط بهحکم دادگاه آتن بود. پس از اعدام سقراط آتن را ترک کرد. برای چندین سال در شهرهای یونان و کشورهای بیگانه به گردش پرداخت و پس از سفری به سیسیل در ۴۰سالگی به آتن بازگشت و مکتبی فلسفی ایجاد کرد که به نام «آکادمی» مشهور شد. از آثار مکتوب او میتوان به «کریتون»، «ضیافت» و «جمهور» اشاره کرد. دورهٔ آثار افلاطون در ایران منتشر شده است.
بخشی از کتاب اوتوفِرون
«اوتوفرون: ای سقراط، خندهآور است که گمان میبری تفاوتی دارد که آن کس که کشته شده، غریبه باشد یا خویشاوند، و تنها این را نباید در نظر گرفت که کشنده برحق بود که بکشد یا نه، و اگر برحق بود، باید او را به حال خود گذاشت، وگرنه باید از او شکایت کرد، حتی اگر کشنده [c] همخانه و همسفرهٔ تو باشد؛ زیرا اگر با چنین کسی به سر بری درحالیکه میدانی [چه کردهاست]، و اگر با شکایت از او به یاریِ دادخواهی، خود و او را پاک نگردانی، آلودگی [میانِ تو و او] برابر میشود.(۳۵) بههرروی، آن کس که کشته شده، شخصی از وابستگانِ من بود، و هنگامی که در ناکسوس کشاورزی میکردیم، برای ما کار میکرد. روزی در حالِ مستی و برافروختگی نسبت به یکی از خانهزادانِ ما، گلوی او را برید. ازاینرو، پدرم دست و پایش را بست و او را به گودالی افکند و مردی را به اینجا گسیل داشت تا از مفسرِ دینی پرسوجو کند که چه باید کرد. در این [d] مدت، در حقِ آن مردِ دربند غفلت و بیتوجهی کرد، با این دلیل که او مردمکش بود، و حتی اگر میمُرد، هیچ باکی نبود؛ چنانکه سرانجام نیز [مرگ] بر سرش آمد. زیرا بر اثرِ گرسنگی و سرما و بندهایش جان سپرد پیش از آنکه آن فرستاده از نزدِ مفسرِ دینی بازگردد. از این روست که هم پدر و هم دیگر خویشانم به خشم آمدهاند که من برای خاطرِ آن مردمکش از پدرم به اتهامِ مردمکشی شکایت میکنم، درحالیکه، چنانکه آنان میگویند، [پدرم او را] نکشتهاست، و حتی اگر او را کشتهبود، ازآنجاکه آن مردِ کشتهشده خود مردمکش است، نباید برای خاطرِ چنان کسی اندیشناک بود ـزیرا ناپارسایانه [e] است که پسر به اتهامِ مردمکشی از پدر شکایت کندــ ای سقراط، این است بدفهمی نسبت به نگرشِ یزدانی به آنچه پارسایانه و آنچه ناپارسایانه است.»
حجم
۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۷۸ صفحه
حجم
۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۷۸ صفحه