کتاب سبوی تشنه
معرفی کتاب سبوی تشنه
کتاب سبوی تشنه نوشتهٔ علی اصغر انتظاری است. انتشارات آراسبان این رمان ایرانی را منتشر کرده است.
درباره کتاب سبوی تشنه
کتاب سبوی تشنه رمانی ایرانی نوشتهٔ علی اصغر انتظاری است. نویسنده این رمان را با دزدی که به یک خانه رفته و ساکی از وسیلههای قیمیتی یافته، آغاز کرده است. در آن ساک گردنبند، گوشواره و نگینهای قیمتی وجود داشت، اما چیزی که فکر دزد را درگیر کرده بود، عکس دختری بود که در همان ساک وجود داشت. دختری با چشمانی درشت و گیرا که عکسش در یک قاب نقرهای قرار گرفته بود. هرچند آن دزد چندین روز خانهٔ مدنظرش را زیر نظر داشت، اما هیچگاه آن دختر توی عکس را ندیده بود. آن دختر چه کسی بود؟ این ماجرا به کجا ختم میشود؟ این رمان ایرانی را بخوانید تا بدانید.
خواندن کتاب سبوی تشنه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران داستانهای ایرانی و علاقهمندان به قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب سبوی تشنه
«- کمتر کسی است که بتواند، با تجربیات شخصی، خودش را رهبری کند، چون هر لحظه ممکن است کسی برابرش قرار گیرد که تجربهاش از او فراوانتر باشد.
حرفهای مهدی، که تا آن روز به گوش گرد آمدگان به دورش ننشسته بود، آنان را در خود فرو برد. آیا در آن جوانکه اکنون، ظاهری چون پختگان معصوم یافته، چه تحولاتی رخ داده که به این گونه، عمیق و دلنشین سخن میگوید؟ آیا اعدام یکی از هم سلولیهایش، در او آن اثر را گذاشته است؟... مهدی پس از سکوتی کوتاه گفت:
- ما چه زود از این جهان میرویم. یک ربع زندگی ما، بدون آنکه چیزی را درک کنیم، میگذرد و یک ربع آخر زندگیمان، زمانی است که دیگر از زندگی، لذت نمیبریم... در آغاز، معنی زندگی را نمیدانیم. در دوره آخر، آن توان را نداریم و فاصله این دو دوره که برای ما باقی میماند، در خواب و کار و درد و رنج و ناگواریها میگذارد!
زندگی انسان، خیلی کوتاهتر از مدتی است که در این جهان است و در این مدت کم، آنقدر فرصت ندارد که از لذائذ آن بهره مند شود. از یک طرف، لحظه مرگ، از روز تولد، بسیار فاصله دارد. اما وقتی این مدت بلند به خوبی بگذرد، به نظر کوتاه میآید. در واقع، ما دوبار به دنیا میآئیم، یک بار برای وجود پاشت و بار دیگر برای زندگی کردن...؟ آیا شما فکر میکنید که آنچه در طبیعت انسان وجود دارد و هر چه را که ما احساس میکنیم یا در دیگران میبینیم، ساخته دست طبیعت است؟
درست است سرچشمه همه آنها طبیعی است، اما هزاران جویبار در آن داخل شده و مانند رودخانه بزرگی است که پیوسته بزرگ و بزرگتر میشود و به زحمت میتوان در آن قطراتی چند از سرچشمه اولی، به دست آورد.
تمایلات طبیعی ما، بسیار محدود است و وسیلهای برای رهایی است و جان ما را فاسد میسازد. هوسهایی است افراطی... سرچشمه تمایلاتها و ریشه اصلی آن که در تمام مدت زندگی با ما همراه است، عشق به خود انسان است، این تنها میل اصلی و قدیمی و ابدی ما است و آنچه که غیر از این در ما به وجود آمده، آنرا از خارج کسب کردهایم... غالب هوسهای افراطی و اکتسابی ما دارای علتهایی است که بدون این سببها، هرگز بوجود نمیآمد و این تمایلات اکتسابی، بجای اینکه مفید باشند، مضر واقع میشوند. اولین ریشه را فاسد میکنند و جای آن را میگیرند.
عشق به خود، همیشه خوب و متناسب نظم طبیعت است و هر کسی که مامور حفظ خویش میباشد، اولین و مهمترین وظیفه او این است که در حفظ جان خود بکوشد... وقتی احتیاجات حقیقی جان خود بکوشند... وقتی احتیاجات حقیقی ما رفع شود. عشق به نفس انسان، ارضاء میشود، اما حس خودخواهی هرگز رضایت حاصل نمیکند. زیرا این احساس که به وسیله آن خود را از دیگران برتر میدانیم، شخص را وادار میسازد که بخواهد آنها، او را به خودشان ترجیح دهند و این کار هم غیرممکن است... به این ترتیب است که احساسات پاک و شیرین یا از عشق بخود و احساسات ناپاک و نفرت آینده، از خودخواهی به وجود میآید و تنها چیزی که انسان را خوب و پاک میسازد. نیاز کم داشتن و کمتر خود را با دیگران مقایسه کردن است و چیزی که قهر آن ما را به شرارت و پستی سوق میدهد، نیاز داشتن و متوسل شدن به دیگران میباشد.»
حجم
۳۰۵٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۴۳۰ صفحه
حجم
۳۰۵٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۴۳۰ صفحه