دانلود و خرید کتاب اولین اشتباه سندی جونز ترجمه مریم مولایی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب اولین اشتباه اثر سندی جونز

کتاب اولین اشتباه

نویسنده:سندی جونز
انتشارات:انتشارات اریش
دسته‌بندی:
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب اولین اشتباه

کتاب الکترونیکی «اولین اشتباه» نوشتهٔ سندی جونز با ترجمهٔ مریم مولایی و سمیرا مولایی در انتشارات اریش چاپ شده است. سندی جونز نویسنده کتاب پرفروش زن دیگر است. او یک روزنامه نگار مستقل است و در روزنامه‌هایی مانند ساندی تایمز، دیلی میل، هفته نامه زن و سلام کار کرده است.

درباره کتاب اولین اشتباه

آلیس زنی آسیب دیده و افسرده حال که در پی مرگ همسرش تام، به این حالات دچار شده است، پس از آشنایی با مردی به نام نیسن، خیلی زود، جذب مهربانیش شده و به او دل می‌بندد. در طی نه سال زندگی مشترک آلیس و نیسن، اعتماد موج می‌زند، اما ناگهان به دنبال نشانه‌هایی مشکوک همه چیز در هم می‌شکند. در این میان آلیس که همه‌ٔ اسرارش را به نزدیکترین دوستش، بت، می‌گوید و از او مشورت می‌گیرد، نمی‌داند که شاید این اولین اشتباه و بزرگترین اشتباهش باشد.

کتاب اولین اشتباه را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب به علاقه‌مندان به رمان جهان پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب اولین اشتباه

الیویا می‌داند که عصبانی هستم و به‌آرامی می‌گوید: «بله».

ـ خب، یادت میاد که آوردیش خونه؟

الیویا خیلی قاطع می‌گوید: «بله، آوردمش».

چون می‌داند که هر چیز دیگری بگوید من عصبانی‌تر می‌شوم.

وقتی کلاه شنای الیویا را در گوشهٔ کشو پیدا می‌کنم، راحت‌تر نفس می‌کشم و می‌گویم: «بسیارخب».

با سرعت به طبقهٔ پایین می‌روم و با صدای بلند می‌گویم: «سوفیا باید از خواب بیدار شی، هنوز خوابی؟ سوفیا ما توی ماشین هستیم».

صدای موسیقی‌اش بلند است و انگار که سه‌بار با عصبانیت و صدای بلند می‌گوید: «دارم میام».

روی صندلی شاگرد می‌نشیند و آفتابگیر ماشین را پایین می‌دهد و با دقت خودش را در آینه نگاه می‌کند.

از او می‌پرسم: «مگه تو یک ساعت جلوی آینه نبودی؟»

خودش را عقب می‌کشد و زیرلب غرغر می‌کند.

ده دقیقه بعد به او نگاه می‌کنم و می‌پرسم: «امشب کی میای؟»

وقتی‌که ماشین را نرسیده به مدرسه پارک می‌کنم، با اکراه گونه‌ام را می‌بوسد.

او می‌گوید: «امروز کلاس جبرانی ریاضیه، احتمالاً برم کلاس ریاضی. غذا چی داریم؟»

ما تازه صبحانه خوردیم، حداقل چهار ساعت تا وقت نهار مانده است و او می‌پرسد که غذا چیست؟ با خودم فکر می‌کنم که در یخچال چه داریم. خب، غذای مفصلی نمی‌توانم درست کنم، احتمالاً با مواد غذایی‌ای که در یخچال هست، بتوانم ماکارانی درست کنم.

لبخند می‌زنم: «چی دوست داری درست کنم؟»

شانه‌هایش را بالا می‌اندازد و می‌گوید: «نمی‌دونم، یه چیز خوب».

او را به سمت خودم می‌کشم و روی سرش را می‌بوسم و می‌گویم: «اگر وقت کنم یه سر فروشگاه می‌رم و خرید می‌کنم».

او لبخند می‌زند و از ماشین پیاده می‌شود و می‌گوید: «دیوی لیوی می‌بینمت».

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲۵۲٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۹۴ صفحه

حجم

۲۵۲٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۹۴ صفحه

قیمت:
۳۰,۰۰۰
تومان