دانلود و خرید کتاب خنوخ و قانون توماس مان ترجمه محمود حدادی
تصویر جلد کتاب خنوخ و قانون

کتاب خنوخ و قانون

نویسنده:توماس مان
انتشارات:نشر افق
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب خنوخ و قانون

کتاب خنوخ و قانون نوشتهٔ توماس مان و ترجمهٔ محمود حدادی است. نشر افق این دو داستان بلند آلمانی را روانهٔ بازار کرده است.

درباره کتاب خنوخ و قانون

کتاب خنوخ و قانون (Das Gesetz. Dichtung und Wirklichkeit) حاوی دو داستان بلند آلمانی است. عنوان این داستان‌ها عبارت است از «خنوخ» و «قانون». این کتاب نخستین‌بار در سال ۱۹۶۴ میلادی منتشر شده است. این دو اثر با نثری اغلب فلسفی و شاعرانه نوشته شده‌اند که روایت‌هایی باستانی را کندوکاو می‌کند. در سطرهای ابتدایی هر دو نوولا (داستان بلند) خواننده تصمیم ‌می‌گیرد ذهن خود را از هر آنچه تاکنون در باب این داستان‌ها خوانده، دور کند و قدم در سرزمین قصه‌‌پردازی توماس مان بگذارد. داستان اول روایت خواب یوسف نوجوان است از «خنوخ نوباوه»، پدربزرگ نوح که او را در روایت‌هایی از پیامبران می‌دانستند. در این نوولا یوسف این خواب را برای بنیامین تعریف می‌کند. توماس مان قصه‌اش را با گریزهایی حرفه‌ای و به‌جا به عهد عتیق نوشته است. توماس مان در نوولای «قانون» (دومین داستان از این کتاب) رخدادهای متعدد زندگی حضرت موسی را بر پایۀ روایت‌هایی از تورات بازگو می‌کند. موسی که می‌کوشید با نوشتن و ارائۀ مفاهیمی ساده، جمعیتی را به‌سختی از بیابان‌ها عبور دهد و به آن‌ها شیوۀ زیستن بیاموزد، گاه اسیر فضاهایی خالی از امید و احساس گم‌گشتگی می‌شد. توماس مان در این نقطه‌ها با تکنیک خاص خودش در خلق تصویرهایی پرمفهوم و چشم‌اندازی پیچیده در یأس و امیدواری، طوری که از محور اصلی قصه فاصله نگیرد، موسی را از این فواصل عبور می‌دهد.

خواندن کتاب خنوخ و قانون را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی آلمان و قالب داستان بلند پیشنهاد می‌کنیم.

درباره توماس مان

توماس مان در ۶ ژوئن ۱۸۷۵ در شهر لوبک آلمان متولد شد. پدرش ابتدا بازرگان غلات بود که چند سال بعد به مقام سناتوری شهر لوبک رسید. مادرش برزیلی با اصلیت پرتغالی و آلمانی بود. توماس مان تحصیلاتش را تا ۱۹سالگی در لوبک گذراند و پس از مرگ پدر همراه خانواده‌اش به مونیخ رفت. آنجا وارد یک شرکت بیمه شد و توانست نخستین اثر خود به نام «افتاده‌ها» را بنویسد. او در دانشگاه لودویگ ماکسیمیلیان مونیخ رشته‌های تاریخ و ادبیات و اقتصاد سیاسی خواند. از آثار او می‌توان «تریستان»، «گرسنگان»، «تونیو کروگر»، «ساعت دشوار»، «در آینه»، «والاحضرت»، «فونتان پیر»، «شامیسو»، «دکتر فاستوس» و «مرگ در ونیز» را نام برد. در سال ۱۹۲۴ کتاب «کوه جادو» را منتشر کرد که باعث شد شهرتش چندین‌برابر شود. او در سال ۱۹۲۹ جایزهٔ نوبل ادبیات را گرفت؛ توماس مان سومین آلمانی بود که این جایزه را به دست آورد.

با روی‌کارآمدن دولت رایش سوم، توماس مان از اولین کسانی بود که بابت رفتار نژادپرستانهٔ نازی‌ها اخطار داد و در یک سخنرانی طرفداران هیتلر را بربر خواند. همین موضوع نامش را در لیست سیاه آلمان برد. در سال ۱۹۳۳ رایش سوم، توماس مان را موردتعقیب قرار داد؛ درنتیجه او ناچار شد از آلمان به سوئیس برود. توماس مان در فاصلهٔ سال‌های ۱۹۴۰ تا ۱۹۴۴ در رادیو صدای آمریکا برنامه اجرا می‌کرد. در سال ۱۹۵۲ به‌دنبال کارزار سیاسی کمیتهٔ ویژهٔ تفتیش عقاید کنگرهٔ ایالات متحدهٔ آمریکا در دوران مک‌کارتیسم، به دفاع از استالینیسم متهم و ناچار به ترک ایالات متحدهٔ آمریکا شد و دوباره به سوئیس رفت. او در سال ۱۹۴۹ در جشن ۲۰۰سالگی یوهان ولفگانگ فون گوته پس از ۱۵ سال تبعید به آلمان بازگشت. در همان سال دولت آلمان شرقی جایزهٔ ادبی گوته را به توماس مان اهدا کرد و دکترای افتخاری دانشگاه آکسفورد را به دست آورد. توماس مان سرانجام در روز ۱۲ اوت ۱۹۵۵ در پایان یک بیماری چندروزه و بر اثر بیماری قلبی درگذشت.

درباره محمود حدادی

محمود حدادی در سال ۱۳۲۶ در قزوین به دنیا آمد است. او تحصیل دبستانی را در همین شهر، در رشتهٔ ادبیات گذراند و درس دانشگاهی را هم در شهر برلین در رشتهٔ ادبیات آلمانی. نخستین ترجمهٔ حدادی رمان «زیردست» اثر «هاینریش مان» بود که در سال ۱۳۶۳ منتشر شد. او ازآن‌پس بیش از ۳۰ اثر از نویسندگان آلمانی به فارسی برگردانده است. از ترجمه‌های او می‌توان به این فهرست اشاره کرد: «دیوان غربی - شرقی»، «فاوست»، «رنج‌های وِرترِ جوان»، «هرمان و دورته» از گوته، «مرگ در ونیز»، «پیشخدمت و شعبده‌باز» از توماس مان، «فرشتهٔ آبی»، «عروسی خونین پاریس» از هاینریش مان، شرحی بر دیوان گوته با عنوان «دیدار غرب و شرق در هجرت گوته»، «آنچه می‌ماند و سکونت شاعرانه»، دو مجموعه از اشعار «هلدرلین»، «هزارتو»، «خاطره‌نگاری» فریدریش دورنمات، «پیر مقدس»، مجموعه داستان‌های «مرگ پوتیا»، «از نگاه جنون»، «رنگ‌های کودکی»، «کافکا»، «مختصر و مفید» و «سخن در حضور».

بخشی از کتاب خنوخ و قانون

«بی‌تاب از بارِ گرانِ افکاری دیرپا، در همان حال که در صحرا بر گوسفندان برادرزن خود ــــ زنی مدیانی ــــ شبانی می‌کرد، در هراسِ بارشِ الهام، که گاه حتی از سینه‌اش بیرون می‌زد و در هیئت وَهمی از شعله بر او ظاهر می‌شد و چون پیامی رسا و رسالتی طفره‌ناپذیر جانش را درمی‌نوردید، یقین یافت یهوه نیست مگر همانْ «ایل عالیون»؛ آن یکتای اعلا، «ایل رؤیی»؛ خدایی که مرا می‌بیند، اویی که همیشه «ایل شَدّایی» صدایش می‌زنند؛ خدای کوهستان، همان «ایل عالَم»؛ خدای دنیا و ابدیت. باری در یک کلام: همان خدای ابراهیم، اسحاق و یعقوب، خدای پدران، یا به تعبیری گویاتر خدای پدرانِ بینوایان و مفلوکانی در کیش و پرستشْ عمیق سردرگم، آواره و در مصرِ خانه به‌غلامی‌رفته. آن طایفه‌ها که خونشان از طرف پدر در رگ‌های او، رگ‌های موسی، نیز جاری بود. ازاین‌رو با یقینی سرشار، جانی سنگین از بار رسالتش و بی‌تاب تحقق آن به اقامت چندین‌سالهٔ خود نزد فرزندان مدیان پایان داد. زنش صفّوره را که نجیب‌زاده و دختر رَعوئیل، شاه و کاهن مدیان، بود و خواهر یترون، پسر صاحب‌گلهٔ این کاهن، بر پشت الاغی نشاند و دو پسر خود، جرشوم و اَلعازر، را نیز برداشت و در سفری هفت‌روزه رو به مغرب با گذر از بسیاری صحرا به مصر بازگشت، به تعبیری به جلگهٔ پایین‌دست؛ آنجا که نیل شاخه باز می‌کند، در ناحیه‌ای که قوشِم یا قوسِم و قوسِن می‌خوانند، و تبار پدرانش در آن منزل داشتند و غلامی می‌کردند.»

معرفی نویسنده
توماس مان

توماس مان یکی از چهره‌های ادبی و یکی از مهم‌ترین نویسندگان قرن بیستم است. او ششم ژوئن سال ۱۸۷۵ در لوبک آلمان متولد شد. تا نوزده سالگی در لوبک زندگی می‌کرد و تحصیلات مقدماتی خود را در آنجا گذراند. مان بعد از مرگ پدر، همراه با خانواده‌ی خود به مونیخ مهاجرت کرد، شهری که در آن زمان به عنوان مرکز ادبی آلمان شناخته می‌شد. توماس مان بعد از مهاجرت به مونیخ، مدتی در یک شرکت بیمه مشغول به کار شد و در همان زمان نوشتن اثری به نام «افتاده‌ها» را آغاز کرد. در همان سال‌ها، مان وارد دانشگاه لودویگ ماکسیمیلیان مونیخ شد و در رشته‌های تاریخ و ادبیات مشغول تحصیل شد. توماس مان مدتی را همراه با برادر بزرگترش هانریش مان در ایتالیا گذراند و در همین زمان نخستین مجموعه داستان‌های کوتاهش را منتشر کرد. او در همین زمان شروع به نگارش رمان «بودنبروک‌ها» کرد که این اثر در سال ۱۹۰۱ منتشر شد، این کتاب با استقبال بسیار خوبی از مردم آلمان رو‌به‌رو شد و شهرت بسیاری برای صاحب اثر خرید. توماس مان در جوانی و پس از اتمام رمان بودنبروک، با نوشته‌های نیچه و شوپنهاور آشنا شد و بسیار از این دو فیلسوف تاثیر پذیرفت. این نویسنده همچنین ارادت خاصی نسبت به ریشارد واگنر، موسیقی‌دان بزرگ قرن نوزدهم داشته و از او نیز تاثیرات زیادی پذیرفته است.

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۰۶٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۲۰ صفحه

حجم

۱۰۶٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۲۰ صفحه

قیمت:
۵۰,۰۰۰
۱۵,۰۰۰
۷۰%
تومان