کتاب آواز زمین
معرفی کتاب آواز زمین
کتاب آواز زمین نوشتهٔ بابک احمدی است. نشر مرکز این کتاب را روانهٔ بازار کرده است؛ کتابی دربردارندهٔ هشت جستار در باب تاریخ موسیقی.
درباره کتاب آواز زمین
کتاب آواز زمین هشت جستار در باب تاریخ موسیقی را در بر گرفته است. شش جستار از این کتاب دربارهٔ یک شاهکار تاریخ موسیقی است؛ دو جستار هم دربارهٔ رشتهای از آثار موسیقیاند که با هم نزدیکند؛ یکی آثار باخ برای تکنوازی سازهای ویلون و ویلونسل و دیگری واپسین کوارتتهای زهی بتهوون. این آثار برخی از عزیزترین آثار موسیقایی هستند که به زندگی نویسنده معنا دادهاند و لذتبخشترین لحظههای عمرش را ساختهاند. در این کتاب او کوشیده تا به این پرسشها پاسخ دهد که چرا این آثار ساخته شدهاند؟ بر زمینهٔ کدام سنت موسیقایی، هنری و فلسفی ساخته شدهاند؟ نسبتشان با زندگی و دیگر آثار آهنگسازانی که چنین شاهکارهایی آفریدند، چه بود؟ نوآوریهایشان کدام است و چه تأثیری بر آهنگسازان بعدی داشتند؟
خواندن کتاب آواز زمین را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران مطالعه در باب تاریخ موسیقی و قالب جستار پیشنهاد میکنیم.
درباره بابک احمدی
بابک احمدی در سال ۱۳۲۷ در تهران به دنیا آمد. او نویسنده، مترجم، منتقد هنری و پژوهشگری ایرانی و یکی از پیشگامان نقد مدرنیته در ایران است. در معرفی بسیاری از اندیشمندان و فیلسوفان جهان غرب تلاش کرده و توانسته است جوانان علاقهمند به فلسفه را با اندیشههای مدرن و پسامدرن آشنا کند. کتابهای او که در آنها نویسنده یا مترجم بوده است، عبارتند از «طبیعت و قاعده»، «آفرینش و آزادی؛ جستارهای هرمنوتیک و زیباییشناسی»، «از نشانههای تصویری تا متن»، «امید بازیافته؛ سینمای آندری تارکوفسکی»، «باد هر جا بخواهد میوزد؛ اندیشهها و فیلمهای روبر برسون»، «تصاویر دنیای خیالی؛ مقالههایی دربارهٔ سینما»، «چهار گزارش از تذکرةالاولیاء عطار»، «حقیقت و زیبایی؛ درسهای فلسفهٔ هنر»، «خاطرات ظلمت؛ دربارهٔ سه اندیشگر مکتب فرانکفورت»، «رسالهٔ تاریخ»، «ساختار و تأویل متن»، «ساختار و هرمنوتیک»، «سارتر که مینوشت»، «کتاب تردید»، «مارکس و سیاست مدرن»، «مدرنیته و اندیشهٔ انتقادی»، «معمای مدرنیته»، «واژهنامهٔ فلسفی مارکس»، «هایدگر و پرسش بنیادین»، «هایدگر و تاریخ هستی»، «کار روشنفکری»، «ترس و تنهایی: کوارتتهای شاستاکوویچ»، «موسیقیشناسی»، «آواز زمین: هشت جستار در تاریخ موسیقی» و «دگرگونی جهان: درآمدی به مانیفست حزب کمونیست».
بخشی از کتاب آواز زمین
«بسیاری از نویسندگان و نظریهپردازان موسیقی واپسین کوارتتهای بتهوون را غمگینترین آثار او نامیدهاند. به نظر میرسد که آنان کاری به خود کوارتتها نداشتند بل با توجه به برخی گزارشها دربارهٔ شرایطروحی بتهوون در واپسین سالهای زندگیاش که خبر از وضعیت دردبار ناشی از تنهایی، بیماری، ناشنوایی، افسردگی، تنگدستی، از دست دادن دوستان و دشواریهای خانوادگی میداد چنین حکمی دادهاند. این نظر اما کاملاً نادرست است. پیش از هر چیز باید در صحت آن گزارشها در مورد رنجها و ناامیدیهای بتهوون شک کرد و جلوتر به این نکته بازمیگردم. از سوی دیگر، وجود موومانهای آهسته و غمگین در واپسین کوارتتها (که البته قطعههای درخشانی هستند) نباید مانع از دیدن جنبههای مختلف این آثار شوند که پر از موومانهای شوخ، شاد و سرخوشاند. در دیگر آثار بتهوون میتوان موومانهایی غمانگیزتر و ناامیدانهتر از موومانهای این کوارتتها یافت. منطقی نیست که فقط جنبههای غمگین و تراژیک واپسین کوارتتها را برجسته کنند. این کوارتتها از هر جهت به خود زندگی همانندند، یعنی پیشبینیناپذیر، متنوع، سرشار از نیروی حیات و آمیزههایی از غم و شادی، اشتیاق و کامیابی، کوشش و ناکامیاند. در یک کلام، آوای تمامیتاند.
این نکته که کوارتتهای بتهوون به گوهر زندگی انسان در تمامی جنبههای خوشایند و ناخوشایند آن مربوط میشوند در صورتی بهتر شناخته خواهد شد که پیشتر دانسته باشیم موسیقی به بنیاد ناشناختنی یا نومنال جهان مربوط میشود و نه به پدیدارهایی که محسوساند. نکته را شوپنهاور در دو بخش از کتاب جهان همچون خواست و بازنمایی پیش کشیده است. او در بخش «متافیزیک موسیقی» در دفتر سوم از جلد دوم آن کتاب با طرح مجدد این نکتهٔ بنیادین فلسفهاش به منش جامع آثار بتهوون اشاره و از سمفونیهای او یاد کرده است: «اگر نگاهی به موسیقی کاملاً غیرآوازی بیندازیم، سمفونی بتهوون همهمهٔ محضی به نظر میرسد که با این حال بر کاملترین نظم مبتنی است؛ همراه با شدیدترین کشاکش که لحظهای بعد بدل به زیباترین هارمونی میشود، یک "توافقناموزون جهان" است و تصویری صحیح و کامل از ماهیت جهان، که در اغتشاش بیحصر صورتهای بیشمار میگردد و میغرد و خود را با نابود کردن مداوم حفظ میکند. اما با این حال تمامی هیجانات و عواطف بشری، از لذت و اندوه و عشق و نفرت گرفته تا بیم و امید و غیره، با درجات بیشمار اما صرفا گویی بهطور انتزاعی و بدون هرگونه اشارهای به جزئیات، از طریق این سمفونی سخن میگویند، سمفونی صورت محض آنهاست بدون ماده، همچون یک جهان روحانی بدون ماده.»
هنرمندان بسیاری در آثارشان یک جنبهٔ خاص زندگی را برجسته کردهاند و میتوان مضمون اصلی کارشان را با تکواژهای مشخص کرد. برای مثال، پردههای نقاشی فرانسیس بیکن و لوشِن فروید بیان ازشکلافتادگی انسان و چیزها هستند. این آثار بزرگ و ماندگار اوج هنر نقاشی سدهٔ بیستم به حساب میآیند. این واقعیت که بیکن و فروید همواره مضمونی واحد یا یکی از جنبههای زندگی را برجسته و در آثارشان تکرار کردهاند به معنای کاستی کار آنها نیست. در مقابل، میتوان از هنرمندانی یاد کرد که آثارشان جمع پویههای متنوع زندگی بودهاند. آنان آثاری هنری آفریدهاند که از دیدگاه هستیشناخت بیان رویدادهای مختلف و برداشتهای بیشمارند، هم شادند و هم غمگین، آمیزهای از امید و ناامیدیاند، بیانگر احساسات متنوع انسانی، اقتدار نیروی سرنوشت و خواست آزادی. در جهان موسیقی واپسین کوارتتهای بتهوون (همچنین کوارتت یازدهم او) صاحب همان جامعیت و تمامیتی هستند که مشخصهٔ آثار شکسپیر در جهان نمایش است. آنها از یک نظر اندوهبارند و از نگاهی دیگر سرشار از طنز، رندی و شادی. آنها همان اندازه خبر از اسارت در چنگال تقدیر و مرگ میدهند کهبشارتگر اختیار، آزادی و اقتدار روحی آدمی هستند. بتهوون به معنایی که مورد نظر نیچه بود به زندگی آری میگفت. در واپسین کوارتتها پیشاپیش (بیش از نیم سده پیشتر) پیام آن فیلسوف بزرگ نهفته است: «این بود زندگی؟ پس یک بار دیگر.»»
حجم
۲۸۹٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۲۷ صفحه
حجم
۲۸۹٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۲۷ صفحه