کتاب تفکر روشن
معرفی کتاب تفکر روشن
کتاب «تفکر روشن» نوشتۀ شین پریش و ترجمۀ مهدیه راشدی فر است و انتشارات بله آن را منتشر کرده است. تفکر روشن، ذهن عادی را به ذهنی بینظیر تبدیل میکند.
درباره کتاب تفکر روشن
ما یاد گرفتهایم که همیشه روی تصمیمات بزرگ تمرکز کنیم، نه بر آن لحظاتی که حتی متوجه نمیشویم در حال انتخاب هستیم. اما در واقع، این لحظات عادی اغلب بیش از تصمیمات بزرگ در موفقیت ما نقش دارند و درک این مسئله میتواند چالشبرانگیز باشد. دشمنان تفکر واضح، یعنی بخشهای کمتر عقلانی طبیعت ما، دیدن واقعیتها را برایمان دشوار میکند و زندگیمان را پر از چالش میکنند. آنچه بسیاری از مردم نادیده میگیرند این است که لحظات عادی، موقعیت ما را تعیین میکنند و موقعیت ما، گزینههای پیش رویمان را شکل میدهد. تفکر واضح و روشن، کلیدی برای قرارگرفتن در موقعیتهای صحیح است که به ما امکان میدهد شرایط خود را کنترل کنیم نه اینکه توسط شرایط کنترل شویم.
بخش اول کتاب تفکر روشن به موضوع ایجاد فضای مناسب برای تفکر اختصاص دارد. ابتدا دشمنان تفکر واضح شناسایی خواهند شد. خوانندگان متوجه میشوند که بیشتر آنچه را که بهعنوان تفکر در نظر میگیرند، در واقع واکنشهای بیاندیشهای است که توسط غرایز زیستی تحریک میشوند. زمانی که افراد بدون فکر واکنش نشان میدهند، موقعیتشان ضعیفتر شده و انتخابهایشان کاهش پیدا میکند. با تبدیل این واکنشهای زیستی به عادت، فضایی برای تفکر واضح ایجاد کردهاند و موقعیت خود را تقویت میکنند. سپس، روشهای عملی و قابلاجرایی را برای مدیریت نقاط ضعف و تقویت نقاط قوت بررسی میکنند تا هنگامی که تحتفشار هستند، بتوانند به طور مداوم فضایی برای تفکر ایجاد کنند. بخش دوم کتاب تفکر روشن، به روشهای بهکارگیری تفکر واضح پرداخته میشود. زمانی که افراد نقاط قوت خود را تحکیم کرده و نقاط ضعف خود را مدیریت کردهاند و همچنین فاصلهای بین فکر و عمل ایجاد کردند، میتوانند تفکر واضح خود را به تصمیمات مؤثر تبدیل کنند.
خواندن کتاب تفکر روشن را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران کتابهای موفقیت و خودیاری و علاقهمندان به روانشناسی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب تفکر روشن
«منطقیبودن فقط زمانی مفید است که بدانید چه موقع باید از آن استفاده کنید . وقتی از مردم درباره بهبود تفکر سؤال میکنیم، معمولاً به ابزارهای مختلفی اشاره میکنند که برای کمک به تفکر منطقیتر طراحی شدهاند. کتابفروشیها پر هستند از کتابهایی که بر این باورند مشکل در توانایی استدلال ما است. این کتابها مراحل و ابزارهایی را برای بهبود قضاوتمان فهرست میکنند. اگر بدانیم باید چگونه فکر کنیم، اینها میتوانند مفید باشند. اما آنچه من از مشاهده واقعیت مردم در عمل آموختهام، این است که آنها، مانند آن مدیرعامل عصبانی، اغلب نمیدانند که در شرایط خاص، خودشان نیستند که فکر میکنند. گویی انتظار داریم صدای درونی ذهنمان ما را هشدار دهد: «ایست! حالا زمان فکرکردن است» اما چون نمیدانیم که باید در آن لحظه فکر کنیم، کنترل را به غریزههایمان میسپاریم»
حجم
۲٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۹۰ صفحه
حجم
۲٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۹۰ صفحه