دانلود و خرید کتاب یکصده و ده فضیلت از امیرالمومنین (ع) محمدرضا هوری
تصویر جلد کتاب یکصده و ده فضیلت از امیرالمومنین (ع)

کتاب یکصده و ده فضیلت از امیرالمومنین (ع)

معرفی کتاب یکصده و ده فضیلت از امیرالمومنین (ع)

   کتاب یکصده و ده فضیلت از امیرالمومنین (ع) نوشتهٔ محمدرضا هوری و ویراستهٔ خدیجه آسیمه است. انتشارات کتابستان معرفت این کتاب در حوزهٔ حدیث و اخلاق اسلامی را منتشر کرده است.

درباره کتاب یکصده و ده فضیلت از امیرالمومنین (ع)

چاپ اول کتاب یکصده و ده فضیلت از امیرالمومنین (ع) در سال ۱۴۰۳ منتشر شد. محمدرضا هوری در اثر حاضر بیان کرده است که کسی توانایی مقابله و انکار فضیلت‌های علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) را ندارد. بااین‌حال گاهی افرادی از دایرهٔ انصاف خارج و منکر فضیلت و برتری ایشان می‌شوند و مطالب محکم موجود در آثار تاریخی و حدیثی را رد می‌کنند. نویسنده در این اثر از دل آثار علمای اهل‌سنت، با تفکرات و عقاید مختلف، ۱۱۰ فضیلت از فضیلت‌های امیرالمؤمنین علی(ع) را استخراج کرده و در اختیار خوانندگان قرار داده است. در بین مطالب گفته‌شده سعی شده تا حد امکان از فضایلی سخن گفته شود که مخاطب کمتر با آن برخورد داشته‌ است.

خواندن کتاب یکصده و ده فضیلت از امیرالمومنین (ع) را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران حوزه‌های حدیث و اخلاق اسلامی و کسانی که می‌خواهند به شناختی عمیق از امام علی (ع) دست پیدا کنند، پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب یکصده و ده فضیلت از امیرالمومنین (ع)

«نودویک

بریدبن‌عمرو تمیمی گوید:

هنگامی که علی از این دنیا رخت بربست، مردی از بنی‌تمیم در مسجد کوفه برخاست و پس از نثار درود بر علی، گفت: «خداوند تو را رحمت کند، ای امیرالمؤمنین! زندگانی‌ات کلید و راهگشای خیر بود و مانع شر و بدی. تو برای ما مردم پرچمی نورانی بودی که با آن هدایت را از ضلالت و خیر را از شر می‌شناختیم.» سپس نفسی تازه کرد و سخنش را از پی گرفت: «وفات و رفتن تو راهگشای اشرار و باعث گره‌خوردن کار نیک بود. ازدست‌دادن تو چیزی جز حسرت و پشیمانی، برای ما ندارد. اگر مردم تو را آن‌چنان‌که باید می‌پذیرفتند، برکات از چهار جهت بر ایشان نازل می‌گشت، اما مع‌الأسف آنان دنیا را بر آخرت اختیار کردند! بعد از تو، چنان در دنیا حرص زدند که شقاوت و بدبختی بر ایشان مستولی گشت.»

نودودو

معاویه بر سیرهٔ همیشگی خود با صحابهٔ رسول، چون سعدبن‌ابی‌وقاص را دید، به وی دستور داد تا علی را دشنام دهد، سعد اما مخالفت کرد و او را اجابت نکرد. معاویه، خشمگین از این تمرد، گفت: «چرا او را دشنام نمی‌دهی؟» سعد در چشمان معاویه نگریست و گفت: «با گوش‌های خود از رسول خدا سه فضیلت برای علی شنیدم که مانع آن می‌شود علی را دشنام دهم. به خدا سوگند که یکی از آن‌ها برای من از شتری سرخ‌مو ارزشمندتر است.» معاویه متعجب، اما مشتاق برای شنیدن از آن سه فضیلت، پرسید و سعد برایش چنین تعریف کرد:

اول، خود شنیدم که پیامبر در بعضی از غزوات، وقتی علی را به‌همراه زنان و کودکان در شهر تنها می‌گذاشت و علی ناراحت می‌شد، چنین دلداری‌اش می‌داد: «آیا راضی نیستی که جایگاه تو نسبت‌به من چون جایگاه هارون به موسی باشد؟» دوم، در محاصرهٔ قلعهٔ خیبر، از پیامبر شنیدم که فرمود: «فردا پرچم را به دست کسی خواهم داد که خدا و رسولش را دوست دارد و خدا و رسولش نیز او را دوست می‌دارند.» هرآینه دوست داشتیم آن کس ما باشیم، اما پیامبر علی را با آنکه به چشم‌درد دچار شده بود، طلبید و با آب دهانش چشمانش را شفا داد و پرچم را بدو سپرد. سوم، هنگامی که «إِنَّما یرِیدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنْکمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَ یطَهِّرَکمْ تَطْهِیراً» نازل گشت، پیامبر علی و فاطمه و حسنین را فراخواند و به همگی چنین معرفی‌شان کرد: «خداوندا، اینان اهل‌بیت من هستند.» معاویه سعد را مرخص کرد و دیگر به او سخت نگرفت.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۰۵٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۱۲۴ صفحه

حجم

۱۰۵٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۱۲۴ صفحه

قیمت:
۳۰,۰۰۰
۹,۰۰۰
۷۰%
تومان