دانلود و خرید کتاب امام جعفر صادق (ع) جواد نعیمی
تصویر جلد کتاب امام جعفر صادق (ع)

کتاب امام جعفر صادق (ع)

معرفی کتاب امام جعفر صادق (ع)

امام جعفر صادق (ع) اثر جواد نعیمی، جلد هشتم از مجموعه چهارده جلدی قصه‌های زندگانی چهارده معصوم (ع) است که به زندگی حضرت امام جعفر صادق (ع)، امام ششم شیعیان می پردازد.

مجموعه چهارده جلدی قصه‌های زندگانی چهارده معصوم (ع) به زندگی چهارده معصوم می پردازد و ادوار مختلف زندگانی آن بزرگواران را از بدو تولد تا پایان عمر با نثر داستانی بیان می‌کند.

این مجموعه شامل مینی‌مال‌ها و داستانک‌هایی با موضوعاتی نظیر ارتباط معصوم با مردم، حاکمان، دوستان و دشمنان است.

خواندن مجموعه قصه‌های زندگانی چهارده معصوم (ع) را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این مجموعه به همۀ کسانی پیشنهاد می‌شود که می‌خواهند در قالب داستان‌های شیرین و خواندنی دربارۀ راه و روش زندگی ائمۀ معصومین بدانند و مشی ایشان را سرلوحۀ زندگی خود قرار دهند.

بخشی از کتاب امام جعفر صادق (ع)

آهنگ رهسپاری به مدینه را داشت. می‌خواست به دیدار امام‌صادق (ع) برود. یاران و دوستان امام در کوفه، فرصت را مغتنم شمرده و پرسشهای زیادی را که داشتند، نوشتند و به او دادند تا پاسخ آنها را از امام (ع) بگیرد و برایشان بیاورد. آنان از وی خواستند پرسشی را هم که مربوط به حقوق مسلمانان نسبت به یکدیگر بود، به‌صورت شفاهی از امام ششم (ع) بپرسد.

عبدالاعلی از آنان خداحافظی کرد و عازم مدینه شد. به محضر امام‌صادق (ع) که رسید، پرسشها را به ایشان تسلیم و سؤال شفاهی را نیز مطرح کرد.

هنگامی‌که امام (ع) پاسخ پرسشها را دادند، عبدالاعلی بسیار شگفت‌زده شد؛ زیرا ایشان تنها به پرسش شفاهی وی پاسخ ندادند. برای او شگفت‌انگیزتر این بود که در روزها و در دیدارهای بعدی هم امام جعفر صادق (ع) حتی یک کلمه هم در پاسخ آن پرسش نگفتند.

سرانجام، زمان بازگشت عبدالاعلی به کوفه فرارسید و او برای خداحافظی نزد امام ششم رفت و با خودش گفت: «بهتر است یک بار دیگر پاسخِ پرسش شفاهی دوستانم را از امام بخواهم.» این بود که به حضرت گفت:

- یابن‌رسول‌الله، هنوز آن پرسش شفاهی ما، بی‌پاسخ مانده است!

امام‌صادق (ع) فرمودند: «به‌عمد آن را پاسخ ندادم.»

Elahe
۱۴۰۱/۰۳/۰۸

مطالبی وجود داشت که نمیدونستم بسیار عالی💖

همسرم، حضرت امام محمد باقر (ع)، یک بار به من فرمودند: «ای اُم فروه! من در هر شبانه‌روز هزاربار از پیشگاه خداوند برای شیعیانم آمرزش می‌طلبم؛ زیرا ما با آگاهی و یقین بر این نکته که هرچه [اندوه یا مصیبت] به ما می‌رسد، پروردگار آن را می‌بیند، شکیبایی می‌ورزیم، حال آن‌که شیعیان ما، باوجود برخوردار نبودن از چنین دانایی و یقینی، صبر می‌کنند و استقامت می‌ورزند.»
Elahe
رییس مذهب والای تشیع، کفر را بر سه پایه استوار می‌داند: حرص، تکبر و حسد و می‌فرماید: حرص بود که آدم را واداشت تا میوهٔ درختی را که از خوردنش منع شده بود، بخورد! تکبر بود که ابلیس را واداشت از فرمان خداوند مبنی بر سجدهٔ آدم سر باز زده و روی برتابد! و حسد بود که با خودنمایی در دل فرزندان آدم، سبب شد تا یکی [قابیل] دیگری [هابیل] را بکشد!
Elahe
زیاد شوخی نکن که روشناییت از میان می‌رود. هرگز دروغ مگو که خرمیت زایل می‌شود. [پیوسته] از دو صفت برکنار بمان: بدخلقی و تنبلی؛ زیرا اگر اخلاقت بد باشد، نمی‌توانی در راه حق، شکیبایی ورزی و هرگاه تنبلی را پیشهٔ خود سازی، نمی‌توانی حق را ادا کنی.
Elahe
پرداخت زکات برای آن است که خدای یگانه، تأمین نیازمندیها و زندگانی فقیران را از داراییهای ثروتمندان مقرر داشته و اگر همین‌مقدار تعیین‌شده برای نیازمندان بسنده نمی‌بود، حتماً میزان و مقدار زکات را بیشتر تعیین می‌فرمود؛ بنابراین، تنگدستیهای ناداران و نیازمندان، به‌سبب پرداخت‌نکردن حقوق واجب از سوی ثروتمندان و پولداران است [نه به‌خاطر کم‌بودن میزان زکات.]
Elahe
«همهٔ خیرها، در سه چیز گرد آمده است: نگاه، سکوت و سخن. پس هر نظری که فایده‌ای در آن نهفته نباشد، اشتباهی بیش نیست. هر سکوتی که اندیشیدن در آن نباشد، غفلت است و هر کلامی که ذکری در آن نباشد بیهوده است.
Elahe
منصور (خلیفهٔ عباسی) به آن حضرت نوشته بود که: «چرا مانند دیگران نزد ما نمی‌آیی؟» امام (ع) در پاسخ وی چنین نوشتند: - نه چیزی دارم و نه کاری کرده‌ام که به‌خاطر آن بیمناک باشم. تو هم که اهل تقوا و معنویت و آخرت نیستی که بدین‌وسیله به تو امید ببندم. از سوی دیگر، نعمتی هم در تو نمی‌بینم که برای آن به تو شادباش و تهنیت بگویم. همچنین این پُست و مقام را نیز برای خویشتن مصیبت نمی‌دانی تا بتوانم به تو تسلیت بگویم! پس، چرا نزد تو بیایم؟! چندی بعد منصور در نامه‌ای دیگر و در پاسخ به آن حضرت نوشت: - خُب، بیایید و ضمن گفت‌وگو و رفت‌وآمد، ما را پند دهید و نصیحت کنید. و بار دیگر آن بزرگوار به منصور نوشتند: - می‌دانی، هرکس اهل دنیا باشد که تو را نصیحت نمی‌کند. هرکس هم اهل آخرت باشد که هرگز نزد تو نخواهد آمد!
حسین
«هنگام هیچ نمازی فرانمی رسد؛ مگر این‌که فرشته‌ای مردمان را ندا می‌دهد که: ‘هان! برخیزید و آتشی را که بر جان خویشتن افروخته‌اید، با ادای نمازتان خاموش کنید!’»
Elahe
هرکس کهنه نداشته باشد، نو هم نخواهد داشت
حسین
حضرت صادق (ع) خدمتگزارشان را پیِ انجام کاری فرستاده‌اند. ساعتی گذشته است؛ اما هنوز از وی خبری نیست. او هیچ‌گاه این‌قدر دیر نمی‌کرده. امروز، زمان بازگشتش بسیار به درازا کشیده شده است! به همین سبب، امام (ع) خودشان به جست‌وجوی او می‌پردازند و سرانجام می‌بینند که خدمتگزار با خیال راحت در گوشه‌ای به خواب رفته است. امام‌صادق (ع) نگاهی به او می‌اندازند، سپس به‌آرامی بالای سرش می‌نشینند و شروع به باد زدن او می‌کنند. ناگهان خدمتگزار امام، دیده از خواب می‌گشاید، بلند می‌شود، می‌نشیند و با شرمساری و پشیمانی سرش را پایین می‌اندازد! امام ششم (ع) مهربانانه به وی می‌نگرند، لبخندی بر لب می‌آورند و به او می‌فرمایند: - شایسته نیست که هم شب بخوابی و هم روز. شب بخواب و روز کار کن.
Elahe

حجم

۴۶٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۱۲ صفحه

حجم

۴۶٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۱۲ صفحه

قیمت:
۸,۵۰۰
۳,۴۰۰
۶۰%
تومان