ابنرافع در وصف و منقبت علی(ع) چنین میگوید:
پرچم سپاه اسلام و رسول خدا در روز اُحد در دستان علی بود، اما پرچم کفار و مشرکان را هفت نفر نوبتبهنوبت دستبهدست کردند و علی هر بار هرکدام را نقش بر زمین کرد و به درک واصل ساخت. این هنگام بود که صوتی آسمانی را همهٔ ما شنیدیم که میگفت: «نیست شمشیری جز ذوالفقار و نیست جوانمردی جز علی.»
R.Khabazian
حدیث را کنار گذاشته بودند. میگفتند کتاب خدا برای ما بس است و میگفتند شاید علی گوشهنشین شود، اما باز هم یارای مقابله با او را نداشتند. علی(ع) میگفت:
به خدا که در زمان حبیبم، رسول خدا، خواب بر چشمانم ننشست و سر بر بالش ننهادم، مگر آنکه میدانستم آن روز جبرئیل چه آیاتی را بر پیامبر از قبیل حلال و حرام تا امر و نهی و درمورد چه کسانی نازل کرده است.
R.Khabazian
علی(ع) جوان بود، جوانتر از آنها که ادعایی در اسلام داشتند و انتظار احترام از سوی کوچکترها، اما رسول خدا این تصور و سنت جاهلانه را بر هم ریخت و فرمود: «حق علی بر هر مسلمان مانند حق پدر است بر فرزندش.»
R.Khabazian
عبداللهبنعباس گوید:
پیامبر چون از معراج برگشته بود، برای ما نقل کرد: «در آسمان نگذشتم، مگر آنکه اهالی آن مشتاق دیدار علیبنابیطالب بودند. چون به بهشت وارد شدم و بر اهالی آن عبور کردم، پیامبری را ندیدم، مگر آنکه مشتاق دیدار علی بود.»
R.Khabazian