کتاب ناسیونالیسم
معرفی کتاب ناسیونالیسم
کتاب ناسیونالیسم نوشتهٔ ارنست گلنر و ترجمهٔ سید محمدعلی تقوی است. نشر مرکز این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی شرحی بر مفهوم سیاسی ناسیونالیسم.
درباره کتاب ناسیونالیسم
کتاب ناسیونالیسم دربردارندهٔ آخرین نظریهها و تحلیلهای ارنست گلنر دربارهٔ ناسیونالیسم است. او نظریهٔ «نواحی» (theory of time zone) و نظریهٔ «مراحل تاریخی» را در حوزهٔ مطالعات ناسیونالیسم مطرح کرده است. نظریات او در بحثهای رایج در مورد ناسیونالیسم، در میان نوگرایان و آغازینگرایان جایگاه ویژهای دارد. ارنست گلنر در ۲۴ اکتبر ۱۹۹۵ در دانشگاه «وارویک» مشغول بحث با «آنتونی اسمیت» بود و پاسخی متفاوت به سؤال «آیا ملتها ناف دارند؟» ارائه کرد. پاسخ او در فصل ۱۵ کتاب حاضر آمده است. کتاب حاضر در ۱۶ فصل نگاشته شده که عنوان آنها عبارت است از «فرهنگ و قدرت»، «فرهنگ و سازمان، دولتها و ناسیونالیسم»، «تاریخچهٔ نوع بشر»، «جهان صنعتی و در حال صنعتی شدن»، «چندگانگی دیگهای ذوب»، «مراحل گذار»، «تزویج کشور و فرهنگ»، «خطر مرگبار ناسیونالیسم»، «سه مرحلهٔ اخلاق»، «ریشهها در برابر عقل»، «ریشهها و انسان»، «دین و فرهنگ»، «بنیادگرایی اسلامی و ناسیونالیسم عربی»، «مارکسیسم و اسلام»، «آیا ملتها ناف دارند؟» و «نتایج عملی».
خواندن کتاب ناسیونالیسم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران شناخت مفهوم ناسیونالیسم و علاقهمندان به علوم سیاسی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب ناسیونالیسم
«اسلام از برخی جنبهها بهطور حیرتانگیزی مدرن است. این دین بهشدت توحیدی و متضمن سطح پایینی از سحر و جادو و سطح بالایی از اخلاقیات است؛ واسطهگری را مردود میشمارد و بر رابطهٔ مستقیم میان مؤمنان و خداوند و موقعیت یکسان همهٔ بندگان در برابر خداوند تأکید میورزد. برای هگل به عنوان فیلسوفی که تاریخ را پردهبرداری تدریجی و رو به تکامل از برنامهٔ خداوند تلقی میکرد، این واقعیت که اسلام پس از مسیحیت آمده است مشکلی ایجاد کرده بود. اگر مسیحیت برترین و نهاییترین دین بود، از لحاظ زمانی نیز میبایست آخرین باشد. لذا وی مجبور بود که با مغلطه کردن بر این مشکل غلبه کند. در واقع، مسئلهٔ اصلی فقط تقدم یا تأخر زمانی نبود، بلکه مسئلهای کیفی بود: بر اساس بسیاری از معیارهای پذیرفته شده در دنیای مدرن، اسلام نه فقط بعد از مسیحیت آمده است، بلکه از نظر کیفی نیز بر آن برتری دارد. بعدها که ماکس وبر جای هگل (و شاگردش مارکس) را به عنوان تئوریپرداز اصلی مدرنیته گرفت، اسلام برای وی نیز یک معضل بود: اگر عقلانیت سازمانی، مولّد، و بیطرفانهٔ مدرن محصول ناخواستهٔ دلنگرانی یک مؤمن سختکوش در برابر خداوندی بهشدت اخلاقگراست که سرنوشت آدمیان را از پیش مقدر ساخته است، چرا این عقلانیت در میان بورژوازی شهری مسلمان بروز نیافت؟ چرا این مسلمانان شهرنشین، آنگاه که به وسیلهٔ جهان خارج تحقیر نشده بودند، از آرامش درونی برخوردار بودند و از آن اضطراب عذابآور درونی که بر همتایان مسیحیشان مستولی شد و آنان را به انباشت [ثروت] به منظور انباشت [ثروت] واداشت آسوده ماندند؟»
حجم
۱۲۸٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۱۴۲ صفحه
حجم
۱۲۸٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۱۴۲ صفحه