دانلود و خرید کتاب صوتی آن فرانک
معرفی کتاب صوتی آن فرانک
کتاب صوتی آن فرانک نوشتهٔ آن فرانک و ترجمهٔ شهلا طهماسبی است. فرزانه فایزی و هوتن شاطری پور و شهره روحی و افشین اعتماد گویندگی این کتاب صوتی را انجام دادهاند و انتشارات کتابسرای نیک آن را منتشر کرده است؛ کتابی دربردارندهٔ خاطرات یک دختر جوان.
درباره کتاب صوتی آن فرانک
کتاب صوتی آن فرانک برابر است با دفترچهٔ خاطرات «آن فرانک»، دختری هلندی در زمان جنگ جهانی دوم. او دو سال از زندگیِ ۱۶سالهاش را مخفیانه در اتاقکی زیرِ شیروانی در شهر آمستردام زندگی کرد. این خاطرات به زبان هلندی نوشته شدهاند که توسط پدرش «اوتو فرانک» (تنها بازماندهٔ خانواده در جنگ) جمعآوری و چاپ شد. گفته شده است که در آغاز، ثبت خاطراتِ آن فرانک جنبهٔ شخصی داشت، اما روزی یکی از اعضای حکومتِ در تبعید هلند از رادیوی برونمرزی اعلام کرد که پس از پایان جنگ میخواهد گزارش مردمانی را که شاهدان عینیِ رنجهای مردم هلند در طول دورهٔ اشغال آلمانیها بودهاند، تهیه و جمعآوری کند تا در دسترس عموم قرار بگیرد. آن فرانک تصمیم گرفت خاطراتش در قالب کتاب منتشر کند، اما محل اختفای آنها در اتاقک زیر شیروانی لو رفت و آن فرانک کشته شد. دفتر خاطراتِ «آن فرانک» توسط یکی از کسانی که جان سالم به در برده بود، به پدرِ او تحویل داده شد. پدرش هم تصمیم گرفت آرزوی او را محقق و کتاب را چاپ کند. آن فرانک تمام شخصیتهای کتاب را با نام مستعار نوشته، اما پدرش ترجیح داد افراد خانوادهٔ خود را به نام واقعیشان بنامد و درمورد دیگران از روش دخترش پیروی کند. این کتاب ارزشمند به ۵۰ زبان مختلف در سراسر دنیا ترجمه شده و از برترین کتابهای قرن بیستم به شمار میآید.
شنیدن کتاب صوتی آن فرانک را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب صوتی را به دوستداران ناداستان و قالب خاطرات پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب صوتی آن فرانک
«دفترچه به دست نشستم و به فکر فرو رفتم. چرا خشم و نفرت طوری وجودم را پر کرده بوده که ناچار بودم همه چیز را با تو در میان بگذارم؟ سعی کردم روحیۀ آن یک سال پیش را درک و توضیحی برای کارش پیدا کنم، چون تا زمانی که این تهمتها را پیش تو باقی بگذرم و سعی نکنم علتشان را دریابم، وجدانم راحت نمیشود. آن زمان از اوضاعی که باعث میشد در دغدغههای فکریام غرق بشوم – منباب مثال میگویم و به من اجازه میداد همهچیز را فقط و فقط از زاویۀ دید خودم ببینم، بیآنکه با آرامش و خونسردی، خلقوخوی غیرقابل پیشبینی خودم را که باعث رنجش و جریحهدار کردن احساسات نزدیکانم میشد، در نظر بگیرم و بعد عیناً مثل خودشان رفتار کنم، رنج میکشیدم و هنوز هم رنج میکشم.
من در خودم پنهان شده بودم، به هیچکس جز خودم فکر نمیکردم و با کمال خونسردی همۀ خوشیها و گوشه کنایهها و ناراحتیهایم را در دفتر خاطراتم مینوشتم. چون این دفتر تبدیل به نوعی آلبوم بریدۀ روزنامه شده بود، این برای من ارزش زیادی دارد، اما در بیشتر صفحاتش خیلی راحت مینوشتم: «تمام شد و رفت.»»
زمان
۱۴ ساعت و ۱۱ دقیقه
حجم
۳۹۱٫۵ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۱۴ ساعت و ۱۱ دقیقه
حجم
۳۹۱٫۵ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد