تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب سوگواره ای بر آبی دریا
معرفی کتاب سوگواره ای بر آبی دریا
کتاب الکترونیکی «سوگوارهای بر آبی دریا» (جلد اول) با گردآوری و ترجمهٔ اسدالله امرایی، مجموعهای از ۶۰ داستان کوتاه از ۲۰ نویسندهٔ معاصر جهان است که در این جلد، آثاری از نویسندگانی چون «اَندرو لام»، «یوسیپ نوواکویچ»، «ادویج دانتیکا» و «جویس کرول اوتس» گرد آمده است. این مجموعه با هدف ارائهٔ تصویری چندوجهی از ادبیات داستانی معاصر، بهویژه ادبیات مهاجران و اقلیتها، تدوین شده و داستانهایی از نویسندگان تثبیتشده و نوآمدگان را در کنار هم قرار داده است. نشر چشمه آن را منتشر کرده است. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب سوگواره ای بر آبی دریا
این کتاب مجموعهای از داستانهای کوتاه است که توسط اسدالله امرایی گردآوری و ترجمه شده و در قالب یک اثر ناداستانی-ادبی ارائه شده است. «سوگوارهای بر آبی دریا» با تمرکز بر ادبیات داستانی معاصر، بهویژه ادبیات مهاجران و اقلیتها، تلاش میکند تا صدای نویسندگان متنوعی را از نقاط مختلف جهان به گوش مخاطب برساند. ساختار کتاب به گونهای است که هر نویسنده با سه داستان معرفی میشود و در هر جلد، ده نویسنده حضور دارند. این مجموعه نهتنها به نویسندگان شناختهشده میپردازد، بلکه به نویسندگان نوظهور نیز توجه دارد. داستانها اغلب حول محورهایی چون مهاجرت، هویت، خاطره، جنگ، خانواده و مواجهه با فرهنگهای جدید میچرخند و هرکدام از زاویهای متفاوت به تجربههای انسانی میپردازند. کتاب با رویکردی چندصدایی، امکان مقایسهٔ سبکها و دغدغههای نویسندگان مختلف را فراهم میکند و بهویژه برای علاقهمندان به داستان کوتاه و ادبیات جهان جذابیت دارد.
خلاصه داستان سوگواره ای بر آبی دریا
این مجموعه با داستانهایی از نویسندگان مختلف، به تجربههای انسانی در بستر مهاجرت، جنگ، فقدان و جستوجوی هویت میپردازد. داستان «بیشهٔ تاریک و سایهها» از «اَندرو لام» روایتی از خانوادهای ویتنامی است که با خاطرهٔ مرگ فرزند و حضور روح او در خانه، میان سنت و واقعیت، سوگ و خاطره، دستوپنجه نرم میکنند. فضای مهآلود و بارانی، حس غریبی و دلتنگی را در سراسر روایت جاری میسازد و پیوند عمیقی میان گذشته و حال برقرار میکند. در داستان «سوگوارهای بر آبی دریا»، با روایتی تکاندهنده از مهاجران ویتنامی روبهرو هستیم که برای بقا در دل اقیانوس، ناچار به تصمیمی هولناک میشوند. روایت، مرزهای اخلاقی و انسانی را به چالش میکشد و نشان میدهد که چگونه شرایط بحرانی میتواند انسان را به مرزهای ناشناختهای از وجودش برساند. این داستان، با زبانی تلخ و بیپرده، از رنج، گرسنگی، امید و کابوسهای پس از مهاجرت سخن میگوید. داستان «داستانهای مادربزرگ» نیز با نگاهی طنزآمیز و درعینحال تلخ، به تجربهٔ مهاجرت و ازدستدادن نسلها میپردازد. مادربزرگی که پس از مرگ، بهطرزی جادویی دوباره به زندگی بازمیگردد و قصههایش را در مهمانیهای امریکایی روایت میکند، نمادی از پیوند خاطره و هویت است. در داستان «آجرها» از «یوسیپ نوواکویچ»، مهاجرت، غربت و تلاش برای ساختن خانه و هویت تازه، در قالب زندگی مردی کروات روایت میشود که میان آلمان و یوگسلاوی سرگردان است و خانهای میسازد که بهتدریج به نماد قبر و سرنوشت محتومش بدل میشود. این داستان، با طنزی تلخ، به پوچی، امید و تلاش انسان برای معنا بخشیدن به زندگی میپردازد. در مجموع، کتاب دغدغههایی چون سوگ، مهاجرت، هویت، خاطره و مواجهه با مرگ و زندگی را در قالب داستانهایی کوتاه و متنوع به تصویر میکشد و هر روایت، دریچهای تازه به تجربههای انسانی میگشاید.
چرا باید کتاب سوگواره ای بر آبی دریا را بخوانیم؟
این کتاب فرصتی است برای آشنایی با طیف گستردهای از داستانهای کوتاه معاصر جهان که هرکدام از زاویهای متفاوت به تجربههای انسانی میپردازند. تنوع جغرافیایی و فرهنگی نویسندگان، امکان مقایسهٔ سبکها و دغدغههای مختلف را فراهم میکند و خواننده را با جهانهای متفاوتی روبهرو میسازد. روایتهایی از مهاجرت، سوگ، جنگ و جستوجوی هویت، نهتنها تصویری از رنج و امید انسان معاصر ارائه میدهد، بلکه به پرسشهای بنیادین دربارهٔ معنا، تعلق و خاطره نیز میپردازد. این مجموعه برای کسانی که به دنبال داستانهایی با لایههای عمیق انسانی و اجتماعی هستند، تجربهای متفاوت و تأملبرانگیز رقم میزند.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به داستان کوتاه، ادبیات مهاجرت، روایتهای چندفرهنگی و کسانی که دغدغههایی چون هویت، خاطره، سوگ و مواجهه با جهان معاصر دارند، مناسب است. همچنین برای دانشجویان و پژوهشگران ادبیات جهان و کسانی که به دنبال شناخت سبکها و صداهای متنوع در ادبیات معاصر هستند، پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب سوگواره ای بر آبی دریا
«مامان خسته از سفر طولانی انگار از حرف او دلخور شد. کی دامن قرمز پوشیده؟ عمو لائو مشاعرش مختصری لنگ میزد. اغلب با خودش حرف میزد. اما رفتار امروزش همه را کنجکاو کرد. خواهر وسطیام، دزد دریایی، پرسید: «حال پاپام خوب است؟» در آستانهٔ درِ هواپیما نشسته بود و میترسید بپرد و لباس صورتی آئودایش خراب شود که خیلی دوستش داشت. ماما گفت: «هیس بچه!» نگاه تیزش را به عمو لائو دوخت، «بگو ببینم کی دامن قرمز پوشیده بود؟ نکند زیر سر شوهرم بلند شده؟ هان؟» عمو لائو زیر نگاه مادرم خود را جمع کرد. چتر توی دستش میلرزید: «نه مادام. از این خبرها نیست.» ترس توی چشمش موج میزد. مامان با تحکم گفت: «خوب لب بترکان!» حالا دیگر عصبانی بود، صدایش را یک پرده بالا برد. چند تار موی رهاشده روی پیشانیاش را پس زد و چشم وادراند و منتظر جواب او ماند. لبهٔ آئودای گلدوزیشدهاش مثل بال پروانه توی باد تکان میخورد. عمو لائو بغض کرده و منمنکنان گفت: «دخترتان مادام.» من و دزد دریایی به هم نگاه کردیم، سردر نمیآوردیم منظورش چیست. از وقتی به دالات آمده بودیم هر روز خواهرمان را میدیده. این که ترس نداشت. من و او ریسه رفتیم و میمون بازیگوش از توی پلیموت نقرهای داد میزد که عجله کنیم. عمو هاین با چتر برگشت و آمد سراغ من و خواهرم و گفت: «مادام گوش به حرف او ندهید. با سایه حرف میزند و از باد میگوید.»
حجم
۱۲۸٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه
حجم
۱۲۸٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه