تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب زنی از نیویورک
معرفی کتاب زنی از نیویورک
کتاب زنی از نیویورک مجموعهای از ۶۰ داستان کوتاه از ۲۰ نویسندهٔ معاصر است که توسط «اسدالله امرایی» ترجمه شده و نشر گویا آن را منتشر کرده است. در این جلد آثار نویسندگانی چون «توبیاس وولف»، «ها جین»، «گریس پِیلی» و «لُری لین دراموند» گردآوری شده است. این کتاب با هدف معرفی نویسندگان برجستهٔ داستان کوتاه معاصر و ارائهٔ نمونههایی از سبکها و دغدغههای متفاوت ادبیات جهان تهیه شده است. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب زنی از نیویورک
کتاب «زنی از نیویورک» جلد سوم از مجموعهٔ «۲۰ نویسنده، ۶۰ داستان» و حاوی مجموعهای از داستانهای کوتاه است که بهصورت گلچین از آثار چهار نویسندهٔ معاصر گردآوری شده است. «توبیاس وولف»، «ها جین»، «گریس پِیلی» و «لُری لین دراموند» نام این نویسندگان است. این کتاب به زندگی روزمره، دغدغههای اجتماعی و تجربههای انسانی پرداخته است. هر نویسنده با سبک و نگاه خاص خود، بخشی از جهان معاصر را به تصویر کشیده است؛ از فضای هراسانگیز و روابط انسانی پیچیده در داستانهای «توبیاس وولف» تا روایتهای مهاجرت و هویت در آثار «ها جین». ساختار کتاب بهگونهای است که هر داستان مستقل بوده و خواننده میتواند بدون نیاز به پیوستگی روایی با هر بخش ارتباط برقرار کند. این مجموعه، تصویری چندلایه از زندگی، تنهایی، امید و شکست را در بسترهای فرهنگی و اجتماعی گوناگون ارائه میدهد.
کتاب «زنی از نیویورک» با گردآوری این داستانها به موضوعاتی چون بیگانگی، جستوجوی هویت، روابط خانوادگی و اجتماعی و تأثیرات جنگ و مهاجرت بر زندگی انسانها پرداخته است. در داستانهای «توبیاس وولف»، شخصیتها اغلب در جهانی سرد و ناآشنا قرار دارند؛ جایی که ارتباط میان آدمها شکننده و پر از سوءتفاهم است. داستانهایی مانند «خواهر» و «گروه پرواز» بهتنهایی، خاطرات کودکی و تلاش برای یافتن جایگاه خود در جهان میپردازند. در آثار «ها جین» مهاجرت، خاطرات تلخ انقلاب فرهنگی چین و تلاش برای بازسازی زندگی در سرزمینی جدید، محور اصلی داستانها است. شخصیتهای آثار او اغلب با گذشتهای سنگین و آیندهای نامعلوم دستوپنجه نرم میکنند. «گریس پِیلی» و «لُری لین دراموند» با نگاهی انتقادی به مسائل اجتماعی، جنگ و جایگاه زنان در جامعه میپردازند. داستانهای این مجموعه با وجود تفاوتهای فرهنگی و زبانی متفاوت نویسندگان، دغدغههای مشترکی چون امید، شکست، عشق و مقاومت را به تصویر میکشند و خواننده را به تأمل دربارهٔ معنای زندگی و روابط انسانی دعوت میکنند.
چرا باید کتاب زنی از نیویورک را بخوانیم؟
این کتاب فرصتی است برای آشنایی با طیف متنوعی از داستانهای کوتاه معاصر که هرکدام از زاویهای به مسائل انسانی و اجتماعی مینگرند. خواندن این مجموعه، امکان مقایسهٔ سبکها و دغدغههای نویسندگان مختلف را فراهم میکند و به مخاطب کمک میکند تا با جهانبینیهای متفاوت و تجربههای زیستهٔ گوناگون آشنا شود؛ علاوهبر این، ترجمهٔ روان و انتخاب داستانهایی با مضامین جهانی، کتاب را به گزینهای مناسب برای علاقهمندان به ادبیات داستانی و کسانی که بهدنبال کشف صداهای تازه در ادبیات جهان هستند، تبدیل کرده است.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به داستان کوتاه، دوستداران ادبیات معاصر جهان، پژوهشگران حوزهٔ ادبیات تطبیقی و کسانی که دغدغهٔ شناخت فرهنگها و تجربههای انسانی متفاوت را دارند، مناسب است و به کسانی که بهدنبال روایتهایی دربارهٔ مهاجرت، جنگ، هویت و روابط انسانی هستند، پیشنهاد میشود.
درباره اسدالله امرایی
«اسدالله امرایی»، مترجم و نویسندهٔ برجستهٔ ایرانی در نخستین روز اردیبهشت ۱۳۳۹ چشم به جهان گشود. علاقهاش به مطالعه از نوجوانی و با خواندن نشریات روز آغاز شد، اما تأثیرگذارترین نقطهٔ عطف زندگیاش آشنایی با یکی از همسایهها بود؛ مردی اهل فرهنگ و ادب که او را به دنیای ادبیات داستانی رهنمون ساخت. همین انگیزه باعث شد که از سال ۱۳۵۵ نوشتن را آغاز کند و نخستین داستانش با عنوان «سیگار خاموش» در مجلهٔ «پیک نوجوان» به چاپ برسد؛ اثری که نخستین جایزهٔ ادبیاش را نیز برایش به همراه آورد. امرایی از سال ۱۳۶۰ وارد عرصهٔ روزنامهنگاری شد و در بیش از سه دهه همکاری با نشریاتی مانند کیهان، اطلاعات، سروش، همشهری، گردون، کارنامه، آدینه، ایران جوان و آفتاب بهعنوان خبرنگار و نویسنده حضوری فعال داشت. او مدتی هم در سازمان هواشناسی کشور و در بخش روابط بینالملل آن مشغول به کار بود. علاقهاش به زبان انگلیسی در دوران دبیرستان با تشویق دبیر زبانش شکوفا شد و باعث شد چند داستان کوتاه انگلیسی را ترجمه کند و بعدها برای تحصیل در رشتهٔ زبان و ادبیات انگلیسی وارد دانشگاه شود و مدرک کارشناسیاش را دریافت کند. نخستین ترجمهٔ جدی او داستانی از «آنجلیکا گیبز» به نام «امتحان رانندگی» بود که در روزنامهٔ اطلاعات منتشر شد. در سال ۱۳۶۸ نخستین کتاب ترجمهشدهٔ خود، «خوشخنده و داستانهای دیگر» از هانریش بل را روانهٔ بازار نشر کرد. یکی از ترجمههای شاخص او مجموعه داستان «مردان بدون زنان» اثر ارنست همینگوی است که در سال ۱۳۷۰ منتشر شد. امرایی آثار برجستهای از ادبیات جهان را به فارسی برگردانده که از آن میان میتوان به «خزان خودکامه» نوشتهٔ گابریل گارسیا مارکز، «کوری» و «بینایی» از ژوزه ساراماگو، «گلهای میخک» اثر ریموند کارور و سهگانهٔ مشهور ایزابل آلنده شامل «شهر جانوران»، «سرزمین اژدهای طلایی» و «جنگل کوتولهها» اشاره کرد. از دیگر آثار مهم او کتاب «داستانهای زنان دربارهٔ زنان» است؛ مجموعهای از داستانهای کوتاه نوشتهٔ زنان نویسنده در سراسر جهان که خود او آنها را گردآوری و ترجمه کرده است؛ داستانهایی که به تجربهها و دغدغههای زنان میپردازد. اسدالله امرایی با نگاه دقیق، تسلط زبانی و ذوق ادبی سهمی مهم در معرفی ادبیات جهان به مخاطب پارسیزبان داشته است.
بخشی از کتاب زنی از نیویورک
«نامهای روی میز نیمی بود. تعجب کرد، چون روی پاکت آدرس فرستنده نبود. تمبر پستی نشان میداد نامه از هاربین آمده، اما او کسی را آنجا نمیشناخت. پاکت را که باز کرد دستخط را آشنا یافت. صفحهٔ اول را برگرداند و اسم هسوپنگ را دید. دلش به تاپتاپ افتاد. حس گرم مخملی تن او را فراگرفت. هفدهسال میشد از او خبری نداشت.
نوشته بود از طریق آشنایی خبردار شده که نیمی توی بیمارستان مرکزی کار میکند. خوشحال بود پیدایش کرده. قرار بود اواخر سپتامبر در کنفرانسی که در مرکز فرماندهی تحت امر موجی برگزار میشد شرکت کند. نوشته بود به یاد گذشته دلش میخواهد فرصتی بیابد و او را با خانوادهاش ببیند. بدون اشاره به زنش از سه تا بچهاش نوشته بود. دو دختر و یک پسر. فرماندهی گردان زرهی در هاربین را بر عهده داشت. پایین نامه توی صفحهٔ دوم نشانی دفتر کارش را نوشته بود.
نیمی نامه را توی کشوی وسطی میزش گذاشت و درش را قفل کرد. دفتر را نگاهی کرد و کسی را ندید. کش و قوسی به خود داد. پشتش درد میکرد، نالهای سر داد.
اوایل سپتامبر بود. اگر میخواست هسوپنگ را ببیند باید فوراً برایش نامه مینوشت اما نمیدانست چرا خواسته او را ببیند.
در باز شد و پرستار جوانی به نام وانیان آمد تو.
«نیمی مریض بخش ۳ میخواهد تو را ببیند.»
نیمی جا خورد: «چی شده؟»
«نمیدانم. میخواهد سرپرستار را ببیند.»
مریض بخش ۳ رئیس بخش کادر ادارهٔ معاونین بود، که دو هفته پیش بهخاطر ناراحتی معده عملش کردند. گرچه نیاز به مراقبت ویژه نداشت ولی باید حداقل یک هفتهٔ دیگر رژیم غذایی سبکی برای او تجویز میکردند. نیمی بلند شد. روپوش سفیدش را به تن کرد و به طرف در رفت. دستی به موهایش کشید و راه افتاد.»
حجم
۱۱۵٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۵۲ صفحه
حجم
۱۱۵٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۵۲ صفحه