کتاب دختران طبقه ۱۳

کتاب دختران طبقه ۱۳ با عنوان اصلی The Girls on Floor 13 نوشتهٔ «هلن فایفر» با ترجمهٔ «سعید سیمرغ» توسط نشر گویا منتشر شده است. این اثر، داستانی جنایی و معمایی با رگه‌هایی از وحشت و عناصر فراطبیعی است. این رمان در فضای رازآلود یک هتل قدیمی نیویورک روایت می‌شود و با محوریت قتل دو دختر نوجوان، پای کارآگاهان و ساکنان هتل را به ماجرایی پیچیده و پرتعلیق باز می‌کند. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب دختران طبقه ۱۳

کتاب «دختران طبقهٔ ۱۳» رمانی در ژانر جنایی - معمایی با چاشنی وحشت و فراطبیعی است. داستان در هتل «پارکر»، ساختمانی قدیمی و بدنام در نیویورک رخ می‌دهد؛ جایی که گذشته‌ای تاریک و پر از قتل و خودکشی دارد و شایعاتی دربارهٔ اشباح و اتفاقات عجیب در آن جریان دارد. داستان در چند بازهٔ زمانی مختلف، از دههٔ ۱۹۷۰ تا زمان حال پیش می‌رود و با زاویه‌دیدهای متنوعی از جمله نوجوانان کنجکاو، کارآگاهان پلیس و ساکنان هتل، لایه‌های مختلف معما را باز می‌کند. فضای کتاب سرشار از حس تعلیق، ترس و ابهام است و نویسنده با ترکیب عناصر جنایی و ماورایی، مرز واقعیت و خیال را بارها جابه‌جا می‌کند. این اثر بخشی از مجموعه‌ای است که شخصیت کارآگاه «ماریا میلر» در آن حضور دارد و با ارجاع به پرونده‌های قبلی، دنیای داستانی گسترده‌تری را شکل می‌دهد. هتل پارکر در این رمان، خود به یک شخصیت تبدیل می‌شود؛ مکانی زنده، رازآلود و تهدیدآمیز که گذشته و حال را به هم گره می‌زند و سرنوشت شخصیت‌ها را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد.

خلاصه داستان دختران طبقه ۱۳

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند!

داستان با معرفی «دوری پینتر»، نوجوانی وسواسی نسبت به هتل «پارکر» و ماجراهای ماورایی آن آغاز می‌شود. دوری و دوستش «میشل» با ترفندی وارد اتاق بدنام ۱۳۰۳ هتل می‌شوند تا به شکار شبح بپردازند، اما این کنجکاوی به فاجعه می‌انجامد؛ جسد بی‌جان دو دختر نوجوان با پاهای قطع‌شده در اتاق پیدا می‌شود. کارآگاه «ماریا میلر» و همکارش «فرانکی کانروی» مأمور بررسی پرونده می‌شوند. آن‌ها با صحنه‌ای روبه‌رو می‌شوند که نشانه‌هایی از قتل‌های زنجیره‌ای و عناصر فراطبیعی دارد؛ ازجمله حضور شبح زنی با لباس آبی در طبقهٔ دهم و اتفاقات غیقابل توضیح در اتاق ۱۳۰۳. داستان با فلش‌بک‌هایی به دههٔ ۱۹۷۰ و گذشتهٔ هتل، لایه‌های بیشتری از رازهای ساختمان را آشکار می‌کند؛ ازجمله قتل‌ها و خودکشی‌های قدیم و حضور کارمندان و ساکنانی که هرکدام گذشته‌ای تاریک دارند. ماریا درگیر کابوس‌ها و نشانه‌هایی می‌شود که مرز میان واقعیت و خیال را برایش مخدوش می‌کند. در کنار تحقیقات پلیسی، روایت‌هایی از ساکنان هتل و کارمندان و حتی قاتل، به‌تدریج تصویر کامل‌تری از چرایی و چگونگی قتل‌ها و نقش نیروهای ماورایی در این ماجرا را ترسیم می‌کند. داستان با تعلیق و ابهام پیش می‌رود و تا پایان، هویت قاتل و رازهای هتل به‌طور کامل افشا نمی‌شود، اما مخاطب را با فضایی وهم‌آلود و پر از نشانه‌های رازآلود تنها می‌گذارد.

چرا باید کتاب دختران طبقه ۱۳ را خواند؟

این کتاب با ترکیب ژانر جنایی، معمایی و وحشت، تجربه‌ای متفاوت از داستان‌گویی را ارائه می‌دهد. فضای هتل «پارکر» با گذشتهٔ تاریک و حضور اشباح، بستری منحصربه‌فرد برای روایت یک معمای پیچیده و چندلایه فراهم می‌کند. روایت چندصدایی و رفت‌وآمد میان گذشته و حال باعث می‌شود مخاطب همواره در تعلیق و ابهام باقی بماند و تا پایان، انگیزه‌ها و رازهای شخصیت‌ها را کشف کند. برای علاقه‌مندان به داستان‌هایی که مرز واقعیت و خیال را جابه‌جا می‌کنند و عناصر فراطبیعی را با جنایت در هم می‌آمیزند، این اثر جذابیت دارد.

خواندن کتاب دختران طبقه ۱۳ را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

کتاب حاضر برای علاقه‌مندان به رمان‌های جنایی، معمایی و وحشت مناسب است؛ به‌ویژه کسانی که از داستان‌های پرتعلیق با فضای رازآلود و عناصر فراطبیعی لذت می‌برند؛ همچنین این رمان برای مخاطبانی که به روایت‌های چندلایه و شخصیت‌پردازی‌های پیچیده علاقه دارند، انتخاب مناسبی است.

بخشی از کتاب دختران طبقه ۱۳

««من می‌تونم کاری کنم که تک‌تک این‌ها به واقعیت تبدیل بشه. می‌دونم تو با تفاوت مالی‌ای که بینمون هست جور نیستی و می‌فهمم که سبک زندگی من یه خرده برات تکان‌دهنده‌اس. ولی فایدهٔ داشتن این همه پول چیه اگه نتونی خوب ازش استفاده کنی. من می‌تونم با سرمایه‌گذاری برای این‌که کافه کتاب باز کنی بهت کمک کنم. فکر نکن دارم بهت صدقه می‌دم. این یه توافق کاری همه‌جانبه‌اس. قرار اینه که سودش رو با هم نصف می‌کنیم و یه برنامهٔ تجاری هم برات تهیه می‌کنم که می‌دونم عملی می‌شه. ببین خودمون می‌تونیم این رو به واقعیت تبدیل کنیم. می‌دونی چقدر خوشحال می‌شم اگه ببینم داری کاری رو انجام می‌دی که باعث می‌شه لبخند بزنی و موهات رو سفید نمی‌کنه و آزاری بهت نمی‌رسونه؟ قبل از این هم که به فکرت برسه که این کار به این معناست که تا آخر عمرت به من وابسته می‌شی، بگم که این‌طور نیست. من دوستت دارم، ماریا. دلم می‌خواد خوشحال باشی و این‌که توی زندگی من باشی، حالا چه باهم باشیم، چه نباشیم. نمی‌خوام هیچ‌وقت تو رو به‌عنوان یه دوست از دست بدم. درسته که اگه تو بله رو بدی، تو یه چشم‌به‌هم‌زدن باهات ازدواج می‌کنم. اگه فکر می‌کردم بله رو می‌دی، همون‌جا می‌کشوندمت تو یه جزیرهٔ استوایی و توی ساحل باهات ازدواج می‌کردم. جایی که فقط خودمون باشیم و یکی دو نفر دیگه به‌عنوان شاهد. اگرچه می‌دونم این چیزی که نیست که تو می‌خوای، ولی هیچ مشکلی باهاش ندارم.»»