دانلود و خرید کتاب مرگ الیویه بکای و داستان های دیگر امیل زولا ترجمه محمود گودرزی
تصویر جلد کتاب مرگ الیویه بکای و داستان های دیگر

کتاب مرگ الیویه بکای و داستان های دیگر

نویسنده:امیل زولا
انتشارات:نشر افق
امتیاز:
۲.۰از ۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب مرگ الیویه بکای و داستان های دیگر

کتاب مرگ الیویه بکای و داستان های دیگر نوشتهٔ امیل زولا و ترجمهٔ محمود گودرزی است. نشر افق این مجموعه داستان کوتاه را منتشر کرده است؛ رمانی از مجموعهٔ «افق کلاسیک».

درباره کتاب مرگ الیویه بکای و داستان های دیگر

کتاب مرگ الیویه بکای و داستان‌ های دیگر (La Mort d'Olivier Bécaille) حاوی مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه به قلم امیل زولا است که مضمونی اجتماعی دارد. در اصلی‌ترین داستان این مجموعه که در بخش ابتدایی روایت می‌شود، قصهٔ مردی به نام «الویه بکای» را می‌خوانید. داستان از این قرار است که الیویه بکای همراه با همسرش (مارگریت)، چند روزی است که به پاریس مهاجرت کرده تا با کار در آنجا زندگی تازه‌ای برای خودشان بسازد. این مرد از بچگی به مریضی عجیبی مبتلا بود که به‌خاطر آن، دچار حمله‌های عصبی ناگهانی و سنگ‌کوب می‌شود؛ به‌طوری‌که برای ساعاتی متوالی عضلات بدنش خشک می‌شود و توانایی حرکت و صحبت را از او می‌گیرد. او مثل یک مرده به گوشه‌ای می‌افتد و ناچار منتظر می‌ماند تا این حمله تمام شود. همین موضوع سبب شده که الیویه از بچگی ترس از مردن و زنده‌به‌گورشدن داشته باشد؛ زیرا حدس می‌زند که ممکن است مردم این حالتش را با مردن اشتباه بگیرند. حالا در صبح یک روز یکشنبه، داستان را از زبان خودِ الیویه می‌شنوید. به نظر می‌رسد که او مرده است! همسرش که در شوک بدی فرو رفته، با عجز و استیصال پای تخت او نشسته و با بوسیدن دستش التماس می‌کند که بیدار شود. این داستان نخست از این مجموعه است. عنوان داستان‌های بعدی عبارت است از «سروان بورْل»، «چگونه می‌میریم»، «سیل»، «آنژلین» و «ژاک دامور».

می‌دانیم که داستان کوتاه به داستان‌هایی گفته می‌شود که کوتاه‌تر از داستان‌های بلند باشند. داستان کوتاه دریچه‌ای است که به روی زندگی شخصیت یا شخصیت‌هایی و برای مدت کوتاهی باز می‌شود و به خواننده امکان می‌دهد که از این دریچه‌ها به اتفاقاتی که در حال وقوع هستند، نگاه کند. شخصیت در داستان کوتاه فقط خود را نشان می‌دهد و کمتر گسترش و تحول می‌یابد. گفته می‌شود که داستان کوتاه باید کوتاه باشد، اما این کوتاهی حد مشخص ندارد. نخستین داستان‌های کوتاه اوایل قرن نوزدهم میلادی خلق شدند، اما پیش از آن نیز ردّپایی از این گونهٔ داستانی در برخی نوشته‌ها وجود داشته است. در اوایل قرن نوزدهم «ادگار آلن پو» در آمریکا و «نیکلای گوگول» در روسیه گونه‌ای از روایت و داستان را بنیاد نهادند که اکنون داستان کوتاه نامیده می‌شود. از عناصر داستان کوتاه می‌توان به موضوع، درون‌مایه، زمینه، طرح، شخصیت، زمان، مکان و زاویه‌دید اشاره کرد. تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در جهان «آنتوان چخوف»، «نیکلای گوگول»، «ارنست همینگوی»، «خورخه لوئیس بورخس» و «جروم دیوید سالینجر» و تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در ایران نیز «غلامحسین ساعدی»، «هوشنگ گلشیری»، «صادق چوبک»، «بهرام صادقی»، «صادق هدایت» و «سیمین دانشور» هستند.

خواندن کتاب مرگ الیویه بکای و داستان های دیگر را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات کلاسیک فرانسه و علاقه‌مندان به قالب داستان‌کوتاه پیشنهاد می‌کنیم.

درباره امیل زولا

امیل زولا با نام کامل «امیل ادوار شارل آنتوان زولا» در دوم آوریل ۱۸۴۰ به دنیا آمد و در ۲۹ سپتامبر ۱۹۰۲ درگذشت. او رمان‌نویس، نمایشنامه‌نویس و روزنامه‌نگار فرانسوی و مهم‌ترین نمایندهٔ مکتب ادبی ناتورالیسم و عامل مهمی در گسترش تئاتر ناتورالیستی بود. او یکی از معروف‌ترین نویسندگان فرانسوی است که کتاب‌هایش در سطح وسیع در جهان ترجمه، چاپ، تحلیل و تفسیر شده‌ است. از کتاب‌های او در سینما و تلویزیون فراوان اقتباس شده است. زندگی و آثار زولا هم موضوع پژوهش‌های تاریخی بسیار بوده است. او را در زمینهٔ ادبیات، عمدتاً با مجموعهٔ ۲۰جلدی «روگن ماکار» می‌شناسند که جامعهٔ فرانسه را در دوران امپراتوری دوم فرانسه به تصویر می‌کشد. این مجموعه دربارهٔ سرگذشت خانوادهٔ روگن ماکار طی نسل‌های مختلف است و شخصیت‌های هر دوره و نسل خاص، موضوع هر رمان هستند. سال‌های آخر زندگی امیل زولا بابت انتشار مقاله‌اش با عنوان «من متهم می‌کنم» در روزنامهٔ سپیده‌دم که پایش را به ماجرای دریفوس باز کرد، شاخص است. این مقاله موجب محکومیت او و تبعید یک‌ساله‌اش به لندن شد. زولا که از چهره‌های برجسته در آزادی سیاسی فرانسه بود، در تبرئهٔ «آلفرد دریفوس» (افسر ارتش فرانسه) از اتهام خیانت نقشی اساسی داشت. زولا برای اولین و دومین جایزهٔ نوبل ادبیات در سال ۱۹۰۱ و ۱۹۰۲ میلادی نامزد شد، اما این جایزه به او تعلق نگرفت. «ژرمینال» و مجموعه داستان «مرگ الیویه بکای و داستان‌ های دیگر» عنوان آثاری از امیل زولا است.

بخشی از کتاب مرگ الیویه بکای و داستان های دیگر

«خانه چه‌بسا از سی یا چهل سال پیش متروک بود. آجرهای کتیبه‌ها و چهارچوب‌ها هر سال زمستان لق شده و زیر خزه‌ها و گل‌سنگ‌ها رفته بودند. تَرَک‌هایی نما را می‌بریدند، به‌سان چروک‌هایی زودهنگام که ساختمانی را شخم بزنند و همچنان مستحکم بود، اما دیگر کسی از آن مراقبت نمی‌کرد. پایین ساختمان، پله‌های ورودی که یخ‌بندان آن‌ها را شکافته و خاربن و گزنه رویشان را پوشانده بودند، به‌سان دروازهٔ ویرانی و مرگ حضور داشتند. و خاصه آن ملال شدید از پنجره‌های بدون پرده، عریان و کبود می‌آمد که بچه‌ها با سنگ شیشه‌هایشان را شکسته بودند و از خلال همه‌شان خلأ دلگیر اتاق‌ها پیدا بود، همانند چشمانی بی‌فروغ که در جسمی بی‌روح باز مانده باشند. سپس آن باغِ وسیع دور ساختمان ویرانه‌ای بود، باغچهٔ گلِ سابق زیر انبوه علف‌های هرز به‌دشواری شناخته می‌شد، معابر محو شده و گیاهان پرولع آن‌ها را بلعیده بودند، بیشه‌ها به جنگل‌هایی بکر تغییر یافته بودند، به روییدنی‌هایی وحشی مثل گیاهان گورستان‌های متروک در سایهٔ نمناک درختان ستبر و صدساله که باد خزان آن روز با زوزهٔ حزن‌آلود و شکوه‌آمیز خود آخرین برگ‌هایش را می‌برد.

مدتی دراز آنجا در جوار نالهٔ نومیدانه‌ای که از اشیا بیرون می‌آمد، پریشان‌خاطر از ترسی بی‌صدا و استیصالی دم‌افزون خود را از یاد بردم و بااین‌حال، ترحمی پرشور، نیاز به دانستن و همدردی با تمام آنچه اطراف خود از فلاکت و درد حس می‌کردم مرا نگه می‌داشت. پس از دیدن نوعی کافه در آن‌سوی جاده، در تقاطع دو راه، آلونکی که در آن نوشیدنی می‌فروختند، عزمم را جزم کردم که بیرون بروم و مصمم به اینکه اهالی محل را به حرف زدن وادارم، وارد کافه شدم.

آنجا فقط پیرزالی حضور داشت که با آه‌وناله لیوانی آبجو برایم ریخت. شکوه می‌کرد که در این جادهٔ دورافتاده مغازه گشوده است، جایی که روزانه دو دوچرخه‌سوار هم از آن نمی‌گذشت. بی‌وقفه سخن می‌گفت، سرگذشتش را تعریف می‌کرد، می‌گفت که نامش مامان توسن است و از ورنون با مردش آمده تا این کافه را بچرخاند و ابتدا کاروکاسبی بد نبوده، اما از وقتی که بیوه شده اوضاع رو به وخامت گذاشته. و پس از سیل سخنانش، وقتی از او دربارهٔ ملک مجاور پرس‌وجو کردم، ناگهان محتاط شد، با نگاهی ظنین به من نگریست، گویی بخواهم اسراری دهشت‌انگیز از زیر زبانش بیرون بکشم.»

معرفی نویسنده
عکس امیل زولا
امیل زولا

امیل زولا رمان‌نویس، نمایش‌نامه‌نویس و روزنامه‌نگار فرانسوی است که او را می‌توان از شناخته‌شده‌ترین نمایندگان مکتب ادبی ناتورالیسم و مهم‌ترین عوامل گسترش تئاتر ناتورالیستی دانست. او در زمره‌ی نویسندگان مطرح فرانسوی جای دارد که کتاب‌هایش در سطح جهان ترجمه و چاپ شده، مورد تحلیل و تفسیر قرار گرفته و بارها در سینما و تلویزیون مورد اقتباس واقع شده است.

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲۰۸٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۲۴۸ صفحه

حجم

۲۰۸٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۲۴۸ صفحه

قیمت:
۶۰,۰۰۰
۱۸,۰۰۰
۷۰%
تومان