تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب سوختن
معرفی کتاب سوختن
معرفی کتاب سوختن
کتاب الکترونیکی «سوختن» (Burning) نوشتهٔ «رامین میرزایی» با ویراستاری «زینب صبوریزاده» و طراحی جلد «هاله تهرانی» توسط نشر «حکمت کلمه» منتشر شده است. این رمان فارسی، داستانی معاصر را روایت میکند که در بستر زندگی دانشجویی و روابط عاشقانه و خانوادگی شکل میگیرد و همزمان با روایتهایی اسطورهای و تاریخی در هم میآمیزد. «سوختن» به دغدغههای جوانان، هویت، عشق و سرنوشت میپردازد. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب سوختن
«سوختن» اثری داستانی است که در فضای دانشگاهی و زندگی شهری معاصر ایران میگذرد و همزمان با روایت زندگی شخصیتهایی چون «مانی»، «آرینا»، «زهرا» و «مهسا»، لایههایی از اسطوره، تاریخ و خیال را به متن خود میافزاید. این رمان در سال ۱۴۰۳ منتشر شده و با نگاهی به روابط انسانی، عشق، دوستی و دغدغههای هویتی جوانان، تلاش میکند تصویری از پیچیدگیهای عاطفی و اجتماعی نسل امروز ارائه دهد. روایت کتاب میان زندگی روزمره دانشجویان و سفرهای ذهنی و اسطورهای در نوسان است؛ از ماجراهای عاشقانه و رقابتهای پنهان تا سفر به مکانهایی چون بیستون و بغستان و مواجهه با شخصیتهایی اسطورهای مانند بانو میترا و مغ بزرگ. این تلفیق واقعیت و خیال، به داستان حالتی چندلایه و گاه رازآلود میبخشد. در کنار روایتهای عاشقانه و خانوادگی، دغدغههایی چون مهاجرت، استقلال، فشارهای اجتماعی و جستوجوی معنا در زندگی نیز در متن حضور پررنگی دارند. «سوختن» با زبان و نگاهی معاصر، تجربههای زیسته و ذهنی شخصیتهایش را به تصویر میکشد و در عین حال به گذشته و اسطورههای ایرانی نیز ارجاع میدهد.
خلاصه کتاب سوختن
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان «سوختن» با روایت زندگی «مانی»، دانشجوی ادبیات فارسی، آغاز میشود که دلباختهٔ همکلاسیاش «آرینا» است. رابطهٔ آنها در فضای دانشگاه و میان دوستانی چون «زهرا» و «صادق» شکل میگیرد و با حضور شخصیت تازهواردی به نام «مهسا» پیچیدهتر میشود. آرینا که از تجربهٔ شکست عشقی گذشته آسیب دیده، نسبت به روابط مانی با دیگر دختران حساس است و همزمان تحت فشار خانواده برای ازدواج با پسر همکار پدرش قرار دارد. مانی و آرینا تلاش میکنند رابطهشان را از نگاه دیگران پنهان نگه دارند، اما شایعات و دخالتهای اطرافیان، بهویژه زهرا، آنها را در موقعیتهای دشوار قرار میدهد. در کنار این روایت عاشقانه، داستانهایی موازی از سفر اسطورهای «مسافر بغستان» و بانو میترا روایت میشود که به نوعی بازتاب دغدغههای هویتی و معنوی شخصیتهای اصلی است. سفر گروه دوستان به بیستون و مواجهه با گذشته و آینده، نقطهٔ عطفی در داستان است؛ جایی که تنشها میان شخصیتها به اوج میرسد و حادثهای تلخ سرنوشت آنها را تغییر میدهد. روایتهای اسطورهای و روزمره در هم تنیده میشوند و مرز میان واقعیت و خیال در زندگی شخصیتها کمرنگ میشود. پایان داستان با ابهام و تلخی همراه است و پرسشهایی دربارهٔ عشق، سرنوشت و انتخابهای فردی را پیش روی مخاطب میگذارد.
چرا باید کتاب سوختن را خواند؟
این رمان با تلفیق روایتهای عاشقانهٔ معاصر و اسطورههای ایرانی، تجربهای متفاوت از داستانگویی ارائه میدهد. «سوختن» به دغدغههای جوانان، روابط پیچیدهٔ عاطفی، فشارهای اجتماعی و جستوجوی هویت میپردازد و همزمان با ارجاع به اسطوره و تاریخ، لایههای معنایی تازهای به داستان میافزاید. برای کسانی که به روایتهای چندلایه و شخصیتپردازیهای واقعگرایانه علاقه دارند، این کتاب میتواند فرصتی برای همذاتپنداری و تأمل دربارهٔ انتخابها و سرنوشت باشد.
خواندن کتاب سوختن را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به رمانهای معاصر فارسی، داستانهای عاشقانه با زمینههای اجتماعی و کسانی که به روایتهای اسطورهای و تلفیق واقعیت و خیال علاقه دارند، مناسب است. همچنین برای دانشجویان و جوانانی که با دغدغههای هویتی، روابط عاطفی و فشارهای خانوادگی روبهرو هستند، میتواند خواندنی باشد.
بخشی از کتاب سوختن
«آرینا جذابترین دختری بود که میتوانست آتش عشق مانی را شعلهور کند. حتی تلاش بعضی از دوستهایش در دانشکده، مبنی بر اینکه عشق آرینا را از سر مانی بیرون کنند، جواب نداده بود که با چشموگوش بسته جلوهدادن مانی در پی این بودند او را از عشق به آرینا منصرف کنند. یک کلاغ چهل کلاغ شده بود که آرینا نمیتواند وصلهی مانی باشد. مانی و زهرا و آرینا؛ اغلب بعد از پایان کلاسها از خیابان روبهروی دانشکده بهسمت در خروجی دانشگاه میرفتند. یک بار زهرا را واسطه کرده بودند که با آنها قدم بزند تا جلوی یک کلاغ چهل کلاغ فضولهای دانشکده را بگیرند. انگار زهرا این وسط مثل همیشه نقش مجوز را برای عشاق بازی میکرد و جمعهای دونفره را سهنفره میکرد. زیر درختهای توت باغ جلوی دانشکده، آرینا توتهای قرمز را میچید و میخورد و زهرا رفته بود تا از شیر آبی که روی سکوی سیمانی جلوی در خروجی نصب کرده بودند، آب بخورد. برای مانی، آرینا زیر درخت توت زیباتر و جذابتر از همیشه به چشم میآمد؛ قرمزی توت، چانهاش را قرمز کرده بود و با لوندی و قهقهه خودش را برای مانی لوس میکرد و مانی با تمام خجالتیبودنش، به قرمزی چانهی آرینا زل زده بود ولی انگار زهرا را برای همین با خود آورده بودند؛ تا دست از پا خطا نکنند و جلوی در شلوغ دانشگاه و جلوی آنهمه فضول، گندی بالا نیاورند.»
حجم
۶۱۳٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۶۴ صفحه
حجم
۶۱۳٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۶۴ صفحه