معرفی کتاب فرهنگ کوچک هنرپیشه
کتاب فرهنگ کوچک هنرپیشه نوشتهٔ داریو فو و ترجمهٔ ایرج زهری است. نشر قطره این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی تکگوییها و گفتوگوهایی میان نویسنده و همسرش با هنرجویان تئاتر.
درباره کتاب فرهنگ کوچک هنرپیشه
کتاب فرهنگ کوچک هنرپیشه دربردارندهٔ ترکیبی از تکگوییها و گفتوگوهایی میان داریو فو و همسر هنرپیشه و نویسندهاش، «فرانکا رامه»، با هنرجویان تئاتر و علاقهمندان این هنر است. داریو فو در کتاب حاضر، که حاصل یک سمینار ششروزه است، تنها به مسائل تخصصی تئاتر نپرداخته، بلکه از زندگی، عشق، مبارزه بهخاطر عشق به انسان، خلقت و آزادی سخن گفته است.
فو مخالفت زیادی با فاشیسم، قدرتطلبان، تجزیهطلبان و مخالفان آزادی اندیشه و بیان دارد و این مخالفت را هم در کمدیهایش و هم در مقالات خود نشان داده است. او با همکاری فرانکا رامه، چه در تئاتر، چه در تلویزیون کوشیده امکان سخن را به اقلیتها و هماندیشان فراهم کند. ۱۹۷۴ با گروه خود یک ساختمان خالی را در میلان اشغال میکنند که تئاتری سیاسی، بر شیوهٔ طنز، «برشت» وار بنا کنند. این زوج بارها به دادگاه احضار شده و به زندان رفتهاند. آنها پرچمدار حرکت فرهنگی و انقلابی ایتالیا شدهاند. همراه با «سارتر» و فیلسوفان عصر ما، چون: «گاتاری»، «لوی»، «کرواسان»، «دلوو» و «کوهن بندیت»، به دفاع از زندانیان سیاسی پرداختند.
خواندن کتاب فرهنگ کوچک هنرپیشه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران حوزهٔ تئاتر و علاقهمندان به تئاتر معاصر ایتالیایی پیشنهاد میکنیم.
درباره داریو فو
داریو فو (Dario Fo) در ۲۴ مارس ۱۹۲۶ به دنیا آمد و در ۱۳ اکتبر ۲۰۱۶ درگذشت. او از تأثیرگذارترین نویسندگان معاصر ایتالیا بود که علاوه بر نویسندگی، به کارگردانی تئاتر، طراحیصحنه و لباس، بازیگری و آهنگسازی، سرایش ترانه، نقاشی و فعالیت سیاسی چپ نیز میپرداخت. او برندهٔ جایزهٔ نوبل ادبیات در سال ۱۹۹۷ بود که در بازیگری از «ژاک لکوک» (مدرس فرانسوی بازیگری و خلاقیت)، در کارگردانی از «استره لر» (کارگردان ایتالیایی)، در اندیشه از «آنتونیو گرامشی» (متفکر فلسفهٔ سیاسی) و بیشتر از همه از کمدی هنرمندان الهام گرفته است. داریو فو در ۱۹۵۲ و با نوشتن مونولوگهایی برای رادیو، همکاریاش را با رادیو و تلویزیون دولتی ایتالیا آغاز کرد. در سال ۱۹۵۴ با بازیگر اصلی آثارش فرانکا رامه (۱۹۳۰ - ۲۰۱۳) ازدواج کرد. خانوادهٔ رامه برای چند نسل از نمایشگران کمدی هنرمندان در شمال ایتالیا بودند. فو، ۵ سال بعد از این ازدواج، کمپانی «فو - رامه» را که تعدادی از آثار مهم او همچون «مقصر همیشه شیطان است» (۶۶ - ۱۹۶۵) محصول فعالیتهای آن است، تأسیس کرد. نمایشنامههای سیاسی مربوط به این دوره از زندگی فو طعم تلخ نقد اجتماعی، قهرمانان نادرست، دیوانسالاری دولتی و امپریالیسم آمریکا را هدف قرار داده بود. فو همواره یکی از مخالفان سیستم سیاسی و اجتماعی دوران خود بود و این مخالفتها را در غالب آثار تئاتری که اکثراً با سانسور مواجه میشد، به نمایش میگذاشت.
در سال ۱۹۶۹ یکی از مطرحترین آثارش «اسرار کمدی» را که کنکاشی است در شناخت ریشههای فرهنگ عامه به روی صحنه برد. در سالهای پس از آن به نوشتن متون نمایشی و آموزشی پرداخت که از جمله آنها «فرهنگ کوچک هنرپیشه» (۱۹۸۷) است که به فارسی نیز برگردانده شده است. شناختهشدهترین اثر داریو فو، نمایشنامهٔ «مرگ تصادفی یک آنارشیست» است که اولینبار در ۱۹۷۰ اجرا شد و بعدها در ۴۰ کشور به صحنه رفت. پس از جایزهٔ نوبل و جهانیشدن آثار فو، واکنش او به سیاست روز بیشتر شد. در سال ۲۰۰۳ نمایشنامهٔ «غیرطبیعی با دو مغز» را نوشت که داستان سوءقصد به ولادیمیر پوتین و سیلویو برلوسکونی است. در سالهای پایانی، بیشتر به کارهای تجسمی، نقاشی، رماننویسی و نوعی پردهخوانی دربارهٔ نقاشان و هنرمندان بزرگی که بر او تأثیر گذاشته بودند پرداخت. او رمانی دربارهٔ «لوکرتزیا بورجیا» نوشت تا تصویری متفاوت از این زن قدرتمند خاندان بورجیا ارائه دهد. نمایشنامهٔ «یک زن عرب حرف میزند» اثر مشترک داریو فو و فرانکا رامه است. از آثار دیگر این هنرمند میتوان به «اسرار کمدی»، «نامزد»، «حساب پرداخت نمیشه!»، «نگهبان تقاطع جاده و راهآهن»، «همهٔ دزدها که دزد نیستند» و «جسدهای پستی» اشاره کرد.
بخشی از کتاب فرهنگ کوچک هنرپیشه
«من میگویم: «نه. جداکردن تکنیک از ایدئولوژی و اخلاق اشتباهی است بزرگ.» این یک واقعیت است که شاگردان لوکوک، ژاپنی یا آمریکایی، نهتنها همه به هم شبیهاند، بلکه نمیتوانند خودشان را از یک سری ژستهای مشخص آزاد کنند.
درست است «لوکوک» به شاگردانش یاد میدهد بیان خودشان را بر اساس هویت خودشان پیدا کنند. اما جای تماشاگر کجاست؟ چطور ممکن است درسی را یاد گرفت، بدون عمل، بدون ایجاد رابطه با تماشاگر؟ هدف مدرسهٔ «لوکوک» در مرحلهٔ اول آموختن بیان بدن است. در یک نمایش معروف «کابوکی» هنرپیشهای نقش گرگ را بازی میکند. هنرپیشه راه رفتن گرگ را و با یک دست تکان دادن دم گرگ را نشان میدهد اما مثل گرگ چهاردستوپا راه نمیرود، حتی کمرش را هم خم نمیکند. با حرکت دادن ناگهانی سر و چشم به راست و چپ گرگ را مجسم میکند. در نحوهٔ نگاه و حرفزدنش میشود بدجنسی و تقلب را دید. همهٔ نمایش دارای هدف اخلاقی است. همین هدف است که نحوهٔ حرکت و بازی هنرپیشه را تعیین میکند. اجرای تکنیک بدون هدف اخلاقی خطرناک است. مثل این میماند که آدم طرح خانهای را بریزد بدون اینکه بداند خانه روی زمین سنگی یا در زمین مُردابی بنا خواهد شد. اگر به این مسائل توجه نکنیم، هنرپیشگانی تربیت خواهیم کرد عین آدم آهنی، بدون احساس و شخصیت، نسخههای بدلی استاد. من صدها شاگرد تربیت کردهام و به آنها، در ضمن کار نکات مهمی را یاد دادهام. بعضی از آنها که استعداد داشتند هنرپیشههای موفقی شدهاند. اما هیچوقت نخواستهام هنرپیشههایی لنگهٔ خودم بسازم.»
حجم
۴۶۹٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۳
تعداد صفحهها
۲۸۴ صفحه
حجم
۴۶۹٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۳
تعداد صفحهها
۲۸۴ صفحه