کتاب تفکر
معرفی کتاب تفکر
کتاب تفکر نوشتهٔ سیمون بلک برن و ترجمهٔ مریم تقدیسی است. گروه انتشاراتی ققنوس این کتاب را منتشر کرده است؛ درآمدی جذاب به فلسفه.
درباره کتاب تفکر
کتاب تفکر در باب مسائل عمدهٔ زندگی سخن گفته است؛ در باب دانش، آگاهی، ایمان، خدا، حقیقت، خوبی، عدالت و... . کتاب حاضر برای کسانی به نگارش در آمده است که از وجود چنین مسائلی آگاهند، اما نمیدانند چگونه به آنها بپردازند. نویسنده در ابتدا استدلالی متقاعدکننده در تأیید مطالعهٔ فلسفه به دست داده است و در ادامه خواننده را با نحوهٔ نگرش فیلسوفان بزرگی همچون هیوم، کانت و وینگنشتاین به مضامین عمدهٔ فلسفه آشنا میکند. هر یک از فصلهای این کتاب به تبیین موضوعی محوری اختصاص دارد و راهنمایی مستقل برای آشنایی با مسائلی است که فیلسوفانْ مورد بحث قرار دادهاند. این اثر به قلم سیمون بلک برن را که هشت فصل دارد، درآمدی جذاب به فلسفه دانستهاند.
خواندن کتاب تفکر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران مطالعه در باب فلسفه پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب تفکر
«تا اینجا به موضوع درک دنیا، ماهیت اجسام، شناختمان نسبت به آنها و روشهای استدلال درباره این شناخت پرداختیم. ولی عمده استدلالهای ما چندان نظری یا مرتبط با چگونگی دنیا در عمل، یا نحوه عملکرد آن نبوده است. ما درباره اینکه چه باید بکنیم فکر میکنیم، و موضوعات و استدلالهایی را در جهت حمایت از طرز فکرمان به کار میبندیم. در این باره چطور باید بیندیشیم؟ رسالات و دایرهالمعارفهای بسیاری به این موضوع اختصاص یافتهاند ــ محور آن را اخلاقیات و فلسفه اخلاق تشکیل میدهد، گرچه حق مطلب را ادا نمیکند، چون استدلالهای عملی تنها به مسئله اخلاق نمیپردازند. ما باید علاوه بر اخلاقیات به مسائل زیباشناختی و فنی هم بپردازیم. در این فصل آخر قصد ندارم به زمینههایی بپردازم که در رسالهها مورد توجه قرار میگیرند. چون چنین کاری در فضایی چنین اندک مقدور نیست. ولی معتقدم اجزای سازندهای در زمینه تفکر صحیح وجود دارند که در اینجا به آنها خواهم پرداخت.
مسائلی که باید مورد توجه قرار گیرند
ماهیت بخش عمدهای از تفکر عملی با مسائل فنشناختی در ارتباط است. ما هدفی داریم و مشغلهمان محقق ساختن آن است. هدف قبلا مشخص شده و سعی میکنیم ابزاری برای تحقق آن پیدا کنیم. هدف روشن است: میخواهیم یخچال را تعمیر کنیم، گل بکاریم یا پلی بسازیم. بدیهی است که میتوانیم در این زمینهها کمابیش خوب عمل کنیم. کسی که در تعمیر یخچال مهارت دارد لزوماً در گلکاری یا پلسازی تبحر ندارد. طرز فکر واحدی هم در رسیدن به اهدافمان وجود ندارد. اکتساب مهارتهای لازم مستلزم درک سیستم موردنظر و شناخت تغییرات مؤثر و چگونگی تأثیر آنها برای رسیدن به اهداف موردنظر است.
میگویند عامل تعیینکننده اهدافمان، خواستههای ما هستند و، از این رو، استدلال انتخاب ابزار برای تحقق هدف در واقع در جهت تحقق کارآمد خواستههایمان صورت میگیرد. این رأی حداقل به شکلی تقریبی درست است. ولی ممکن است گمراهکننده باشد. اگر خواسته را اشتیاق رسیدن به هدف در نظر بگیریم ــ هدفی که باعث درخشش چشمان ما میشود ــ در این صورت اغلب به این دلیل دست به عمل میزنیم که مسائل خاصی را مورد توجه قرار میدهیم یا نگرانیهای خاصی داریم، و لذا واژه خواسته واژه مناسبی نخواهد بود. من در حال چمنزنی هستم در حالی که دلم میخواست به قایقسواری بروم. چرا؟ نه به این دلیل که خواستهام واقعاً چمنزنی بوده است. شاید از آن تنفر داشته باشم. ولی وقت آن بود که انجام شود یا بایستی انجام میشد. مسئله مورد توجه من کوتاه شدن چمنهاست، و ابزاری کارآمد برای رسیدن به این هدف تعیین میکنم.
مسئله در اینجا برانگیخته شدن این فکر در ماست که «چمنها باید کوتاه شوند». شاید گمان کنم که کوتاه کردن چمنها وظیفه من است، یا شاید هم تنها گمان کنم که «زمان انجام دادن این کار رسیده است»، بدون اینکه آگاهانه به وظیفه خود به عنوان صاحبخانه یا هر چیز دیگری فکر کنم. با این همه، معمولاً به کوتاه شدن چمن همسایه بدون اینکه نگرانی خاصی در من ایجاد شود فکر میکنم. پس این نقش یا وظیفه من به عنوان صاحبخانه است که مرا بهخصوص به لزوم کوتاه کردن چمنهای خانه حساس ساخته، حتی اگر به شکل خودآگاه به این نقش فکر نکنم.»
حجم
۴۴۷٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۳۶ صفحه
حجم
۴۴۷٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۳۶ صفحه