کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ اخلاق ارسطو
معرفی کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ اخلاق ارسطو
کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ اخلاق ارسطو نوشتهٔ ریچارد کروت و ترجمهٔ مریم خدادادی است. گروه انتشاراتی ققنوس این کتاب را منتشر کرده است. این اثر جلد سیوهشتم از مجموعهٔ «دانشنامهٔ فلسفهٔ استنفورد» است.
دانشنامهٔ فلسفهٔ استنفورد مجموعهای کاربردی و راهی دقیق است برای ورود به مباحث مختلف فلسفه. دانشنامه فلسفه استنفورد در چندین جلد با موضوعات مختلف منتشر شده است. دانشنامه استنفورد، اثری کاربردی است برای کسانی که میخواهند برای اولینبار با فلسفه روبهرو شوند. این دانشنامه موضوعات متنوع را در چندین جلد، از زبان نویسندگان مختلف با دیدی فلسفی بررسی کرده است. موضوعاتی مانند پدیدار شناسی، روشنگری، تاریخ هستی، بدنآگاهی، احترام و...
درباره کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ اخلاق ارسطو
ریچارد کروت در کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ اخلاق ارسطو شرحی از نظریهٔ اخلاق ارسطو را ارائه کرده است. ارسطو نظریهٔ اخلاق را حوزهای جدا از علوم نظری قلمداد میکرد. روش آن باید با موضوعش ــ عمل خیر ــ مطابق باشد و باید این واقعیت را در نظر بگیرد که بسیاری از تعمیمها در این حوزه صرفاً در بیشتر موارد اعتبار دارند. ما اخلاق را به منظور بهبود زندگیمان مطالعه میکنیم و دغدغهٔ اصلی آن ماهیت بهروزی انسانی است. ارسطو به پیروی از سقراط و افلاطون، فضایل را برای زندگی خوب محوری میداند. او، مانند افلاطون، فضایل اخلاقی (عدالت، شجاعت، اعتدال و غیره) را مهارتهای عقلانی، عاطفی و اجتماعی پیچیدهای میانگارد، اما این ایدهٔ افلاطون را رد میکند که آموزش دیدن در علوم و متافیزیک پیششرط ضروریای برای دست یافتن به فهم کاملی از خیر ماست. آنچه برای خوب زیستن نیاز داریم، فهمس مناسب از شیوهٔ همانندی خیرهایی همچون دوستی، لذت، فضیلت، عزت و ثروت بهصورت یک کل است.
خواندن کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ اخلاق ارسطو را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران فلسفهٔ کلاسیک پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ اخلاق ارسطو
«ولی گلایه ارسطو درباره زندگی سیاسی صرفاً آن نیست که این نوع زندگی عاری از فعالیت فلسفی است. نکاتی که او علیه زندگی سیاسی مطرح میکند نقایص نهفته در ذات فعالیت اخلاقی و سیاسی را آشکار میسازد. شاید آشکارترین این نقایص آن باشد که زندگی رهبر سیاسی به یک معنا ناآسوده است (۱۵-۱۱۷۷b۴). آنچه ارسطو هنگام طرح این گلایه در نظر دارد این است که فعالیتهای اخلاقی، ترمیمی هستند: آنها هنگامی مورد نیازند که چیزی به خطا رفته باشد یا خطر به خطا رفتن آن وجود داشته باشد. برای مثال، شجاعت در جنگ به کار میرود، و جنگ ترمیمکننده شری است؛ جنگ چیزی نیست که باید آرزوی آن را داشته باشیم. ارسطو به طور ضمنی میگوید همه دیگر فعالیتهای سیاسی خصوصیتی مشابه، هرچند شاید به درجهای کمتر، دارند. عدالت ترمیمی به او شاهد دیگری برای نظریهاش میدهد، اما عدالت در توزیع خیرها چطور؟ شاید ارسطو پاسخ دهد که در اجتماعات سیاسی موجود فرد فضیلتمند باید خود را با روشی از توزیع تطبیق دهد که کمترین بدی را دارد، زیرا، با توجه به طبیعت انسان آنچنان که هست، میزانی از بیعدالتی را باید تحمل کرد. همانطور که فرد شجاع، قطع نظر از اینکه چه میزان تسلط بر خود را به نمایش میگذارد، نمیتواند کاملا از عمل شجاعانهاش راضی باشد زیرا او صلحدوست است و قاتل نیست، فرد عادل نیز که در جهان واقعی زندگی میکند باید میزانی از نارضایتی را در مورد تلاشهایش در جهت اینکه حق هرکسی را به او بدهد تجربه کند. لذتهای ورزیدن فضایل اخلاقی، در شرایط عادی، با رنج آمیختهاند. لذت محض تنها هنگامی در دسترس ماست که خودمان را از جهانِ زیاده انسانی دور کنیم و به نظم عقلانی کیهان بیندیشیم. هیچ زندگی انسانیای نمیتواند صرفاً تشکیلیافته از لذتهای محض باشد؛ و در برخی شرایط ممکن است لازم باشد که آدمی برای ادای دین خویش به اجتماع خود، از زندگی فلسفی چشم بپوشد و خویشتن را وقف خیر شهر کند. اما نمونههای اعلی نیکبختی انسانی کسانی هستند که آنقدر بخت یارشان بوده است که بخش زیادی از اوقات خود را صرف بررسی جهانی کنند منظمتر از جهان انسانیای که ما در آن ساکنیم.»
حجم
۱۳۴٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۱۹ صفحه
حجم
۱۳۴٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۱۹ صفحه