کتاب اصول دعوت کردن و دعوت شدن
معرفی کتاب اصول دعوت کردن و دعوت شدن
کتاب اصول دعوت کردن و دعوت شدن نوشتهٔ فرشید نادری نژاد است و انتشارات ایماد آن را منتشر کرده است. این کتاب جلد پنجم از مجموعهٔ مهارتهای ارتباطی به زبان ساده است.
درباره کتاب اصول دعوت کردن و دعوت شدن
با هر عینکی که به این مبحث نگاه کنیم، میبینیم که واقعیت همیشگی این است: اصل لذت-درد در تمامی رابطههایمان وجود دارد. حتی اگر شما کوچکترین اثری بر روی زندگی شخصی بگذارید، آن حساب میشود. اگر شما سهوا، به کسی مقداری احساس منفی بدهید، او سریعا خواستار خارج شدنتان از زندگیاش میشود. از سمت دیگر، اگر آن شخص هر زمان که با شماست حتی مقدار بسیار کمی نسبت به خودش حس بهتری پیدا کند، با احترام و اعتماد، به شما پاداش میدهد.
تکنیکهای خاص ارتباطی که در این مجموعه کتاب در موردشان بحث خواهیم کرد، به شما کمک میکنند که در زندگی مردم با لذت پیوند بخورید. بعد از انجام تعدادی از این تکنیکها با اشخاص، آنها با دیدن شما – و یا حتی فکر کردن به شما – احساس لذت خواهند داشت.
بسیاری از تکنیکهایی که در کتاب اصول دعوت کردن و دعوت شدن آمده است، تکنیکهایی به منظور افزایش اعتماد به نفس و پرستیژ شما هستند. شاید فکر کنید که موضوع این بحث با هدف کمک کردن به دیگران برای احساس خوب داشتن نسبت به خودشان، تناقض دارد. در واقع اینطور نیست. دلیلش این است که همانقدر که مردم دوست دارند همه به آنها احترام بگذارند، به دنبال مقبولیت از طرف کسانی هستند که به آنها نگاهی خاص دارند.
زمانی که مردم حرمت شما را نگه میدارند، کاری که باید بکنید این است که به آنها اعتماد به نفس دهید؛ و زمانی که نسبت به آنها و احساساتشان حساستر شوید، اعتماد به نفسی که آن افراد دارند، تبدیل به عشق و علاقه نسبت به شما میشود.
خواندن کتاب اصول دعوت کردن و دعوت شدن را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به کسانی که میخواهند مهارت ارتباطیشان را تقویت کنند پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب اصول دعوت کردن و دعوت شدن
«بعد از اینکه آخرین ماشینم را خریدم، با فروشنده آن در ارتباط ماندم. یکبار که در نمایشگاه ماشینش ایستادم و با او احوال پرسی کردم؛ او به من در مورد یک تاکتیک جالب گفت و اضافه کرد "هر کسی که در این کسب و کار است، از این تکنیک استفاده میکند."
بعد از توضیحات، یک فروشنده خودرو نمیپرسد: "خب، شما این را میخواهید یا نه؟" به جای آن، یک خودکار در دست مشتریاش میگذارد (بین انگشت شست و اشاره، در حالی که نوک آن نیز به سمت پایین است، تا طبیعتا کار را برای امضای قرارداد توسط او آسانتر کند.) و کاغذ را هم زیر دستش میگذرد. "شما رنگ سبز این خودرو را میخواهید یا آبی آن را؟" او به من گفت: "با گفتن چنین جملهای، قراردادهای بیشتری میبندم."
این قانون برای اشخاصی که میخواهید دعوتهای اجتماعی و یا کاریتان را قبول کنند نیز صدق میکند. اگر شما از یک خانم موفق بپرسید: "آیا برای ناهار چهارشنبه بعد فرصت دارید؟" برای او بسیار آسان است که به شما بگوید: "ببخشید، من روز چهارشنبه سرم شلوغ است." اما اگر با خوشحالی از او بپرسید: "فکر میکنید که در دو هفتهٔ آتی، چه روزی برای ناهار فرصت دارید؟" خانم موفق باید خیلی ماهر و باهوش باشد که بتواند شما را بدون پاسخ رها کند.
حتی بهتر از آن، این است که به او بگویید: "من خیلی دوست دارم که با شما ناهار بخورم، زمانهایی که فرصت دارید را به من بگویید" این نوع صحبت کردن دارای اعتماد به نفس بسیاری است! در میان کلماتتان به صورت نهفته میگویید: "البته که دلتان میخواهد با من ناهار بخورید، من به شما فرصت میدهم که زمانش را انتخاب کنید."
آقایان، این مسئله زمانی که میخواهید با کسی قرار بگذارید نیز جواب میدهد. رد کردنِ جمله قدیمی "نظرت در مورد شنبه شب چیه؟" بسیار آسان است. به جای این، "میخواهم که یک رستوران جدید رو رزرو کنم. چه زمانی فرصت داری که با من بیای؟" را امتحان کنید.
برای یک خانم متشخص، سخت است که بگوید "هیچوقت" او میداند که ضمیر حساس آقایان این را به این شکل ترجمه میکند: "من از تو متنفرم، من نمیتونم هوایی که تو تنفس میکنی رو تنفس کنم و من هیچوقت نمیخوام که چهره زشت تو رو از نزدیک ببینم."
تکنیک شماره ۱ – بپرسید "چه زمانی" نه "اگر" میتوانند با شما باشند
زمانی که فرد موفق و یا یک شخص جذابی را دعوت میکنید تا چند ساعتی با شما باشد، پنجرهٔ فرصتها را برای او باز بگذارید. سوالتان را تنها به یک روز مشخص محدود نکنید. اگر به آن شخص، حق انتخاب "زمان" بدهید، رد کردنش خیلی سختتر است.
خب، حالا بیایید و جاها را عوض کنیم. فرض کنیم شما فردی هستید که میخواهند دعوتتان کنند.»
حجم
۲۵٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۴۴ صفحه
حجم
۲۵٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۴۴ صفحه