دانلود و خرید کتاب آغازین بنیادهای متافیزیکی منطق با رهسپار شدن از لایبنیتس مارتین هایدگر ترجمه طالب جابری
تصویر جلد کتاب آغازین بنیادهای متافیزیکی منطق با رهسپار شدن از لایبنیتس

کتاب آغازین بنیادهای متافیزیکی منطق با رهسپار شدن از لایبنیتس

انتشارات:نشر نی
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب آغازین بنیادهای متافیزیکی منطق با رهسپار شدن از لایبنیتس

کتاب آغازین بنیادهای متافیزیکی منطق با رهسپار شدن از لایبنیتس نوشتهٔ مارتین هایدگر و ترجمهٔ طالب جابری است. نشر نی این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی *.

درباره کتاب آغازین بنیادهای متافیزیکی منطق با رهسپار شدن از لایبنیتس

کتاب آغازین بنیادهای متافیزیکی منطق با رهسپار شدن از لایبنیتس دربردارندهٔ متن درس‌گفتاری است که مارتین هایدگر در تابستان ۱۹۲۸ عنوان «منطق» در ماربورگ ارائه کرده است. هایدگر بر این باور بوده که نزد «لایبنیتس» سنت باستانی و قرون وسطاییِ منطق در یک صورت جدید تجمیع می‌شود و هم‌زمان به تکانه‌ای برای پرسش‌گری‌های نو در منطق تبدیل می‌شود. هایدگر در این درس‌گفتار کوشیده است تا تفکر لایبنیتس، به‌ویژه نظریه‌ٔ «حکم و اصل بنیاد» او را مبنا قرار دهد و مبانی متافیزیکی منطق را نشان دهد. هایدگر از این طریق این کار فکری خود به منطق سیمایی فلسفی داده است. با استفاده از تفسیر هایدگر ارتباط میان مفاهیم منطقی به اگزیستانس بشری و مسئله‌ٔ آزادی برای ما روشن می‌شود.

خواندن کتاب آغازین بنیادهای متافیزیکی منطق با رهسپار شدن از لایبنیتس را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران فلسفهٔ مدرن و علاقه‌مندان به آرای مارتین هایدگر پیشنهاد می‌کنیم.

درباره مارتین هایدگر

مارتین هایدگر در ۲۶ سپتامبر ۱۸۸۹ به دنیا آمد و در ۲۶ مهٔ ۱۹۷۶ درگذشت. او یکی از معروف‌ترین فیلسوفان قرن بیستم میلادی و اهل آلمان بود. مطالعهٔ الهیات را از سال ۱۹۰۹ در دانشگاه فرایبورگ آغاز کرد و پس از آن به فلسفه روی آورد. مدتی از اعضای حزب نازی و نمایندهٔ این حزب در دانشگاه فرایبورگ بود. فعالیت ذهنی و فلسفی او همواره تحت‌تأثیر استادش «ادموند هوسرل» بود. فلسفهٔ او بر دیدگاه‌های بسیاری از فیلسوف‌ها اثر گذاشت؛ از جمله «میشل فوکو»، «ژاک دریدا» و «هانس گئورگ گادامر». هایدگر با شیوه‌ای نو به تفکر دربارهٔ وجود هستی پرداخت. او عالم را نه مجموعه‌ای از اشیا و موجودات بلکه شبکهٔ نسبت‌های دازاین با وجود می‌دانست و ازاین‌رو در عالم بودن را به‌عنوان یکی از عناصر وجود دازاین معرفی می‌کرد. از زمان انتشار کتاب «هستی و زمان» (۱۹۲۷)، مارتین هایدگر یکی از تأثیرگذارترین چهره‌ها در اندیشهٔ معاصر باقی مانده است. او به مفاهیمی مانند زمان، حدود نظریه، تاریخ هستی، منشأ اثر هنری، زبان، اثر ادبی و شعر و سیاست پرداخته است. در نظر هایدگر، تاریخ متافیزیک برابر است با تاریخ غفلت از وجود و افتادن در ورطهٔ موجودانگاری. مقصود او از این تعبیر آن است که تاریخ کنونی فلسفه با خلط موجودشناسی و وجودشناسی، از شناخت وجود به‌معنای اصیل آن بازمانده است. از کتاب‌های او می‌توان به «متافیزیک نیچه»، «پدیدارشناسی روح هگل»، «مسائل اساسی پدیدارشناسی»، «متافیزیک چیست؟»، «چه باشد آن چه خوانندش تفکر»، «پایان فلسفه»‌ و «سرآغاز کار هنری» اشاره کرد.

بخشی از کتاب آغازین بنیادهای متافیزیکی منطق با رهسپار شدن از لایبنیتس

«ما در اینجا می‌خواهیم به فهم ایده‌ای از بنیاد بچسبیم که در آغاز شکل گرفته و همواره ایدهٔ غالب باقی مانده است، هرچند از پیش همواره کلِ پروبلماتیک کم و بیش خود را نشان می‌دهد. تصادفی نیست که ایدهٔ بنیاد نخست به‌مثابهٔ «علت» و به‌مثابهٔ «برهان» (یعنی به‌مثابهٔ بنیادِ تصدیق، به‌مثابهٔ بنیادِ اثبات) نمایان می‌شود، که هر دو با αἰτία [آیتیا] مشخص می‌شوند. چرا این تصادفی نیست؟ اول به این دلیل که ایدهٔ علت و علیت اولاً و اکیداً بر مبنای تسلیم‌بودنِ ما به جهان، در ساختنِ یک هست از هستِ دیگر، خود را نمایان می‌سازد، یعنی در سردرآوردنِ [و مهارت‌داشتنِ] مرتبط با این ساختن، یعنی در τέχνη [تِخنه، هنر، مهارت، صنعت]؛ از سوی دیگر به این دلیل که هست همزمان خود را به‌مثابهٔ چیزی نشان می‌دهد که سخن دربارهٔ آن است، یعنی خود را در λόγος [لوگوس] نشان می‌دهد، به‌عبارتی در ἐπιστήμη [اِپیستمه]، که در آن بحث بر سر «راستی» [یا صدق] است. اما درضمن اگر λόγος [لوگوس] را چنین بفهمیم، با τί ἐστιν [تی اِستین، چیستیِ] مربوط به آن، ارتباط دارد با ἰδέα [ایدئا]، با εἴδη [ایده]. ما همزمان از τέχνη [تخنه] به‌واسطهٔ αἴτιον [آیتیون] به‌مثابهٔ ἀρχή [آرخه] به εἴδος [ایدوس] ارجاع داده می‌شویم.

اما λόγος و τέχνη، اگر [در معنایی] بسیار فراخ در نظر گرفته شوند، رفتارهایی هستند که هست به‌طور کلی نخست خود را در آن‌ها آشکار می‌سازد، آن هم به‌گونه‌ای که ایدهٔ هستی نخستین بار در این افق پدید می‌آید. اما پیش‌تر شنیدیم که مسئلهٔ بنیاد به‌شیوه‌ای تنگانگ با مسئلهٔ هستی به‌طور کلی جوش خورده است، به‌گونه‌ای که این مطلب فهم‌پذیر می‌شود که چرا دقیقاً نخستین شرح از مسئلهٔ بنیاد نیز در همان بُعدی حرکت می‌کند که مسئلهٔ بنیادینِ متافیزیک به‌طور کلی. به‌بیان دیگر: مسئلهٔ بنیاد نیز به مسئلهٔ بنیادینِ متافیزیک تعلق دارد.

باید در رابطه با مسئلهٔ بنیاد بُعدِ مسئله به‌دست آید، این حاکی از نوعی گشودنِ یک میدانِ دید است که درون آن پدیدارِ بنیاد دیدنی می‌شود، که درون آن ما می‌توانیم بفهمیم که بنیاد به‌طور کلی حاکی از چیست و این ایده از کجا پیدا می‌شود. حال این با ذات فلسفه متناظر است که هیچ یک از قلمروهای مسائل آن به‌صورت مستقیم یعنی بی‌واسطه در راستای دیدِ فهمِ عامِ روزمره یافت نمی‌شوند. در هر پهنهٔ خاصی از مسائل، همواره به راهی مختص به آن نیاز است که اکنون پیرامونِ نوعِ خاصِ این راه بحث نمی‌کنیم ـ‌هرچند در اینجا چیزی که در حقیقت نخست بعدها می‌تواند دیده شود ضرورتاً از پیش مشخص شده است، بلکه خود مسافتی از آن [راه] را می‌پیماییم. ما از عقیدهٔ رایج آغاز می‌کنیم، به‌عبارتی از یکی از همین نوع برداشت‌ها از مسئله که به ما نزدیک است و خود را پیش می‌کشد، زیرا هر عقیده‌ای از این دست راستیِ نهان و چه‌بسا تغییرشکل‌دادهٔ خود را دارد.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۸۹۲٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۳۵۰ صفحه

حجم

۸۹۲٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۳۵۰ صفحه

قیمت:
۱۹۸,۰۰۰
تومان