کتاب خاطرات سر هارفورد جونز
معرفی کتاب خاطرات سر هارفورد جونز
کتاب خاطرات سر هارفورد جونز نوشتهٔ سرهارفورد جونز و ترجمهٔ مانی صالحی علامه است. نشر ثالث این ناداستان را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب خاطرات سر هارفورد جونز
کتاب خاطرات سر هارفورد جونز حاوی ناداستان است. این کتاب روزنامهٔ سفرِ خاطرات هیئت اعزامی انگلستان به ایران را در بر گرفته است. «سر هارفورد جونز بریجز» (Sir Harford Jones Brydges) که در سال ۱۷۶۴ به دنیا آمد و در سال ۱۸۴۷ درگذشت، دیپلمات و نویسندهای اهل بریتانیا بود. او نخستین وزیر مختار دولت بریتانیا در ایران بود. در جوانی به کمپانی هند شرقی پیوست و در جایگاه نمایندهٔ این شرکت در بصره خدمت کرد؛ همچنین از ۱۷۹۸ تا ۱۸۰۶ را در بغداد سپری کرد. او که چیرگی بسیاری در زبانهای شرقی یافته بود در سمت وزیر مختار و نمایندهٔ فوقالعادهٔ بریتانیا به ایران فرستاده شد و از ۱۸۰۷ تا ۱۸۱۰ در این کشور ماند. در سال ۱۸۰۷ به دریافت لقب بارونت رسید که نشاندهندهٔ مأموریت والای او در ایران بود. دستاورد بزرگ او در این سفر، پیمان مودت میان بریتانیا و ایران بود که راه هندوستان را برای فرانسویان همچنان بسته نگاه میداشت؛ همچنین در کار مستشاران انگلیسی در ایران خلل وارد آورد و راه را برای آشتی میان ایران و روسیه بست. گسیل او به ایران در پی پیمان فینکنشتاین در مهٔ ۱۸۰۷ در لهستان میان نمایندگان فتحعلی شاه قاجار و فرانسه بود که بریتانیاییها را به واکنش تند واداشت. هنگامی که نخستین نمایندهٔ انگلیسی (جان ملکم) از سفر به ایران چیزی به دست نیاورد سر هارفورد جونز را روانهٔ ایران ساختند. با خواندن ناداستان حاضر، با او و سفرش بیشتر آشنا شوید.
در یک تقسیمبندی میتوان ادبیات را به دو گونهٔ داستانی و غیرداستانی تقسیم کرد. ناداستان (nonfiction) معمولاً به مجموعه نوشتههایی که باید جزو ادبیات غیرداستانی قرار بگیرد، اطلاق میشود. در این گونه، نویسنده با نیت خیر، برای توسعهٔ حقیقت، تشریح وقایع، معرفی اشخاص یا ارائهٔ اطلاعات و بهدلایلی دیگر شروع به نوشتن میکند. در مقابل، در نوشتههای غیرواقعیتمحور (داستان)، خالق اثر صریحاً یا تلویحاً از واقعیت سر باز میزند و این گونه بهعنوان ادبیات داستانی (غیرواقعیتمحور) طبقهبندی میشود. هدف ادبیات غیرداستانی تعلیم همنوعان است (البته نه بهمعنای آموزش کلاسیک و کاملاً علمی و تخصصی که عاری از ملاحظات زیباشناختی است)؛ همچنین تغییر و اصلاح نگرش، رشد افکار، ترغیب یا بیان تجارب و واقعیات از طریق مکاشفهٔ مبتنی بر واقعیت، از هدفهای دیگر ناداستاننویسی است. ژانر ادبیات غیرداستانی به مضمونهای بیشماری میپردازد و فرمهای گوناگونی دارد. انواع ادبی غیرداستانی میتواند شامل اینها باشند: جستارها، زندگینامهها، کتابهای تاریخی، کتابهای علمی - آموزشی، گزارشهای ویژه، یادداشتها، گفتوگوها، یادداشتهای روزانه، سفرنامهها، نامهها، سندها، خاطرهها و نقدهای ادبی.
خواندن کتاب خاطرات سر هارفورد جونز را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ناداستان و قالب خاطرات پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب خاطرات سر هارفورد جونز
«حوالی ساعت دوازده، لرد ولسلی مرا به حضور پذیرفت. نحوه استقبال و برخورد ایشان با من همان بود که از یک دولتمرد بزرگزاده، بلندنظر، رئوفالقلب و به خوبی مطلع از منافع ما در ایران انتظار میرفت. قبل از هر چیز، حضرت لرد فرمودند که اقدام من در فرستادن تلگراف از پورتسموت، بسیار کار درست و به جایی بوده زیرا نامههای آقای هیل از اهمیت بسیار زیادی برخوردار بود. آنگاه از همه اقدامات و کارهای من در ایران قدردانی کردند و مدتی در این رابطه با من گفتگو کردند. من به خود اجازه دادم و گفتم: «حضرت لرد، شک دارم که به استثنای جنابعالی، کس دیگری در این کشور، قدر و ارزش آنچه را در ایران انجام دادم بداند.» ایشان جواب دادند: «ولی اینطور نیست و کسی همچون شاهزاده نایبالسلطنه انگلستان، از خدمات گرانبهای شما باخبر است و آن را ارج مینهد.»
اکنون میخواهم مطالبی را، انگار که با خودم حرف میزنم، بنویسم و همه کارهایی را که به نفع یا به ضرر خودم انجام دادهام شرح دهم و مراتب تشکرم را از کسانی که به من کمک کردند، اعلام کنم و به آنهایی که بر ضد من عمل کردند و هنوز زندهاند، بگویم که گرچه در آن زمان آنقدر خیرهسر بودم که احساس ناامیدی و ناراحتی کنم، ولی توانستم آن ناراحتیهای حقیر را از قلبم بیرون کنم و فقط یک موضوع ناراحتکننده باقی مانده که با خود به گور خواهم برد؛ آن کس که چنین درد و جراحت عمیقی را تجربه کرده باشد، میداند که فقط یک مرهم است که میتواند باعث تسکین او شود و آن هم «دین و معنویت» است.
هنگامی که از انگلستان به مقصد ایران به راه میافتادم، یکی از دستوراتی که از پادشاهم دریافت کردم این بود که شاه ایران را تشویق کنم تا وزیرمختاری تعیین کند که در انگلستان مقیم شود؛ من ترتیب این کار را با شاه ایران دادم و او شخصی را برای این کار تعیین کرد که هر وقت من به انگلستان بازگشتم، همراهم بیاید. در اولین نامهای که از جانشینم سِر گور اوزلی دریافت کردم، به اطلاعم رساند که این بخش از دستورات من، ملغا شده است؛ اما در نامههایی که در همان زمان از وزیران دولت سلطنتی بریتانیا دریافت کردم، هیچ اشارهای به این مطلب نشده بود. با این حال من به آنچه سِر گور اوزلی گفته بود اعتماد کردم و بلافاصله آن را به اطلاع شاه ایران رساندم که ضمن صحبت در این باره، متوجه شدم تأثیر ناخوشایندی بر او گذاشته و باعث شد که شاه ایران در راستگویی و صداقت من شک کند.»
حجم
۳۴۴٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۶۵ صفحه
حجم
۳۴۴٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۶۵ صفحه