کتاب مشروطه، زنان و تغییرات اجتماعی
معرفی کتاب مشروطه، زنان و تغییرات اجتماعی
کتاب مشروطه، زنان و تغییرات اجتماعی به انضمام نامههای انتقادی زنان علیه نابرابریهای اجتماعی نوشتهٔ علی باغدار دلگشا است و روشنگران و مطالعات زنان آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب مشروطه، زنان و تغییرات اجتماعی
مشروطه را میتوان از برجستهترین و پرپیچ و تابترین خیزشهای سیاسی- اجتماعیِ جامعهٔ ایران دانست. خیزشی که در نمونهٔ ایرانی آن، سنت و تجدد از یک سو در تقابل با یکدیگرند و از دیگر سو، مکمل همدیگر.
مشروطه از نظر زبانی، جنسیتی و تغییرات اجتماعی، تحولاتی مهم در بافت فکری جامعه ایران پدید آورد. از نظر جامعهشناختی تا پیش از برقراری نظام مشروطه در ۱۳۲۴ قمری/ ۱۲۸۵ شمسی، مردم (منظور مردان است)، رعیت به حساب آمدهاند و صاحبان قدرت، نگاهداران و نگاهبانان «رعایایِ ایران». همزمان با آغاز خیزش مشروطهخواهی هرچه به اواخر دورهٔ قاجار نزدیک میشویم ظهور و حضور مردم، در قالب مرد و زن و سیر صعودیِ شهروند شدنِ رعایای ایرانی در عرصهٔ سیاسی و اجتماعی را میتوان مشاهده کرد. از این پس در این تغییرِ ساختارِ زبانی، واژهٔ مردم برای هر دو جنس مرد و زن ایرانی مورد استفاده قرار گرفته، تغییری که بر اساس آن تحول زبانی و اجتماعی نیز صورت پذیرفته است.
در این دوره برای نخستین بار زنانی چون طایره و بیبی خانم با نگارش مقالاتی چون مکتوب خانم دانشمند و مکتوب یکی از نسوان از مسئلهٔ حقوق اجتماعیِ جنس زن سخن گفته و در یکصد و ده سال قبل از مسائلی چون حق تحصیل برای زنان و ممنوعیت تعدد زوجات سخن به میان آوردهاند. مکتوباتی که موضوع اصلی آنها جنسیت است، روابط جنسیتی در آنها به عنوان یک مسئلهٔ اجتماعی مد نظر قرار گرفته است و مهمتر آنکه این روابط جنسیتی که مبتنی بر نقشهای ترسیمی نظام مردسالار برای زنان دورهٔ قاجار بودهاند قابلتغییر و حذف تلقی شدهاند. همچنین در این دوره برای نخستینبار کتاب تحریرالمراه اثر قاسم امین مصری توسط یوسفخان مستوفی با عنوان تربیت نسوان ترجمه شد. اثری که از آن به عنوان تنها منبع آموزشی دورهٔ مشروطه میتوان نام برد که الگوهای نابرابری اجتماعی در خصوص زنان در آن به صورت کامل حذف شده است.
در این زمان با تغییر ساختهای زبانی و حذف اصطلاحاتی چون ضعیفه، ذلیله و کمینه، واژگانی چون مخدرات و نسوان برای معرفی جنسِ زن برگزیده میشود و پس از اندک زمانی از اصطلاحاتی چون زنان و بانوان برای معرفی زنان استفاده میشود. بررسیِ نامهها، مکتوبات، سرمقالهها و عرایضِ متعدد زنان در مطبوعات عصر مشروطه نشان میدهد که زنان چگونه مسیر اجتماعی شدن خود (پیوستن به عرصههای اجتماعی) را طی کردهاند.
تلاش برای ایجاد مدارس دخترانه و حق تحصیل برای زنان، تلاش برای ایجاد اشتغال زنان، تلاش برای انتشار روزنامه، تلاش برای حذف آداب اجتماعی غلط و تلاش برای ایجاد تغییرات اجتماعی در قالب تبدیل نابرابریهای اجتماعی به برابریهای اجتماعی نشان از تناسب میان نوع مطالبات اجتماعی زنان ایرانی با مطالبات اجتماعی زنان کشورهای دیگر دارد؛ موادی که نشان میدهد مشروطهٔ ایرانی علاوه بر ایجاد تغییرات نسبی در گفتمان سیاسی جامعهٔ ایران، تغییرات اجتماعیِ مهم به خصوص در رابطه با مسایل زبانی و مسایل زنان را نیز پدید آورده است.
کتاب مشروطه، زنان و تغییرات اجتماعی به دو بخش تقسیم شده است. در بخش اول، مسائل، مطالبات و اقدامات زنان ایرانی مورد تحلیل قرار گرفته است و در بخش دوم تعدادی از نامههای انتقادی زنان که دارای ارزشی سندی هستند، درج شده است.
در بخش نخست، به هفت محور پرداخته شده است:
۱- مسئلهٔ نابرابری اجتماعی در زبانِ عصر مشروطه
۲- زنان و مسئلهٔ حقوق شهروندی در دورهٔ مشروطه
۳- سیر شکلگیری مدارس زنان در دورهٔ مشروطه
۴- مسئلهٔ حفظالصحهٔ زنان در دورهٔ مشروطه
۵- روزنامهنگاری زنان درعصر مشروطه
۶- مطالبات اجتماعی زنانِ و استفاده از پردازشهای دینی
۷- مقایسه مطالبات اجتماعی زنان ایرانی با زنان کشورهای دیگر
بخش دیگر نیز شامل نامههایِ انتقادی زنان علیه نابرابریهای اجتماعی در دورهٔ مشروطه است. نامههایی که از میان مطالب متعدد در مطبوعات آن دوره استخراج شده است. این نامهها عبارتاند از: نگارش یکی از مجللات قزوین، مکتوب یکی از مجللات ایران، مکتوب یکی از مخدرات، مقالهٔ مخدرات، مکتوب یکی از مخدرات، لایحهٔ یکی از خواتین، مکتوب یکی از نسوان، نطق اناثیه در انجمن نسوان عشقآباد، بقیهٔ مکتوب خیر النسوان قزوین، تلغراف انجمن مخدرات ایرانیان در استامبول، رسم زنداری، معارف زنهای ایران یکی از سرچشمههای بدبختی ما، تربیت نسوان در ژاپون، الماضی ما مضی اجاه، نخستین قونقره نسوان، مقایسهٔ حالات زنان اروپائی با زنان ایرانی، اخطار به مردان و جوانان، عوالمالنساء، نامه از شیراز، خاهران [خواهران] بیدار شوید، نامه از تهران، نامه از لاهیجان و مادر ما ایران. وجه مشترک تمامی این نامهها عبارتاند از:
۱- نقد الگوهای جنسیتی جامعهٔ ایران در دورهٔ قاجار
۲- نقد نابرابریهای اجتماعی
۳- استفاده از الگوهای دینی و اسلامی برای مشروعیت بخشیدن به نوع مطالبات
۴- نقد ساختار مَردمَدارانه، قوانین رسمی و هنجارهای اجتماعی که با رویکردی مردانه، زمینههای محدودیتهای اجتماعی را برای زنان به بار آوردهاند.
خواندن کتاب مشروطه، زنان و تغییرات اجتماعی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران تاریخ معاصر ایران و حوزهٔ زنان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب مشروطه، زنان و تغییرات اجتماعی
«خدمت جناب مستطاب مدیر محترم روزنامهٔ مقدس ندای وطن مستدعی است این عریضه را در روزنامهٔ مبارکه خود درج فرمایند مزید تشکر و امتنان خواهد بود و اگر رد فرمایند یا از درج آن مزایقه کنند عرض خواهم کرد که معلوم میشود جرائد آزاد نیست.
مدت چهارده ماه است که اوضاع مشروطه برپا شده شب و روز عمر شریف خودمان را صرف خواندن روزنامهها [میکنیم] که بفهمیم مجلس دارالشورای ملی چه گفت و چه کرد [.] تمام را میخوانیم که همه وقت مجلس منعقد وکلا و وزرا حاضر شدند هزاران لایحه از اطراف خوانده شد و در خصوص آنها مذاکرات زیاد شد جواب و نتیجه چه شد... هیچ... یعنی چه [؟] آیا میشود تصور کرد که مدت چهارده ماه این خلق بینوا این عبارت را بخوانند و بشنوند (انشاءالله پس فردا همه حاضر و قرار صحیحی در این باب داده خواهد شد) آخ به این دلها... وای به این قساوتها آیا هنوز موقع جواب دادن آن عرایض جان سوز مردم نرسیده است [؟]
آیا هنوز پس فردا تولد [متولد] نشده است [؟] آیا این وکلای ما تصور نمیکنند که گوش سی کرور نفوس (که چون گوش روزه دار بر الله اکبر است) آیا نمیدانید که چشم این مردم به راه است که ببینند این حضرات با چه ید و بیضایی از بهارستان بیرون میآیند افسوس (شب تاریک و بیم و موج و گردابی چنین هائل) (کجا دانند حال ما سبک باران ساحلها) داد از این وضع و از این روزگار که یک مشت خلق پوسیده و تمام شده ایران خراب چه چیزها میبینند و چه عالمی را سیر میکنند پس ای آقایان محترم پس میخواستید در این مدت یکی یا دو تا کار کوچک را اقلا تمام کرده و در مقام اجرا گذارید تا دل این مردم قدری خوش شده و با خود خیال کنند که شاید مدت بیست و هشت ماه دیگر دو کار اصلاح شود خوب آقایان انصاف بدهید اگر ما میخواستیم شاه و وزرا کار کنند پس این بازی چه بود پس این دردهای بی درمانمان چه بود قدری فکر کنیم ببینیم به قول همهٔ خلق آن وقتی که پایهٔ ظلم مستبدین کل ایران را فرو گرفته بود بهتر بود یا حالا [؟] آیا فکر نبود در سنوات ماضیه هر کس ظلم میکرد و مال و اموال مردم را میبرد او را عقب میکردند فورا یا دربِ اندرونِ حضرت قدسیه یا امین اقدس [امینه اقدس] یا عزیز السلطان یا حضرت علیاها یا خازن اقدس تحصن یافته پنج هزار تومان هم به آغا باشی ابدار باشی و خان نائب داده با چندین دستخط جهان مطاع و یک کرور مالیه مردم که نوش جان کرده از آن جا بیرون میآمد و احدی را قدرت نفس کشیدن نبود ولی با این همه ظلم در آن زمان این اندازه ظلم به مردم نشد (وچند نفر را شمردهاند از قبیل اقبال السلطنه ماکوئی و غیره و غیره) به به به این انصاف وای به این غیرت و همت مرحبا به این مردانگی [.] الحق معنی مشروطه و قانون همین است که ما میبینیم و معلوم میشود وکلای ما مجلس را برای تفننِ خاطر خودشان برپا کردهاند [.] مجلسِ پارلمنت برای اجرای قانون است [،] پس کو قانون شما؟ پس چه شد مجلس سنای شما [؟] کو عدلیهٔ شما [؟] شما گویا تمام را مصالحه کردهاید چه اگر هر کدام از شما یک بیز مارکی [بیسمارک] شوید بدون قانون امکان ندارد احدی اطاعت امر شما را بکند [.] در مملکت دو چیز لازم است یا استبداد یا قانون [.] ما که نقدا هیچ کدام را نداریم یک استبداد کاملی داشتیم از دست ما گرفتید در عوض قانون لازم بود آن را هم ندادید [.] در مملکت زر و زور لازم است. زر که ندارید پس شما وکلا زورتان بر ما ملت است به چه دلیل توجه به حال این ملت ندارید [؟] چرا راه شش ماه را ششصد سال طی میکنید [.] چرا قانون به دست ما نمیدهید که هر کس در هرکجا که هست تکلیف خود را بداند آیا ما مردم بیچاره چه کرده بودیم که به این عذاب الیم گرفتار شدیم [.] یعنی رفتید سرمهاش کنید کورش کردید دیگر از شاه کسی وحشتی ندارد از مجلس هم تا قانونی نیست احتیاطی نمیکند پس همین میشود نتیجه که میبینی[.]»
حجم
۱٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۲۷ صفحه
حجم
۱٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۲۷ صفحه