کتاب قهرمان
معرفی کتاب قهرمان
کتاب قهرمان نوشتهٔ برنارد مالامود و ترجمهٔ شیما الهی است. نشر چشمه این رمان خارجی را منتشر کرده است. این کتاب از مجموعهٔ «جهان نو» از این نشر است.
درباره کتاب قهرمان
کتاب قهرمان اولین رمان برنارد مالامود است که آن را در سال ۱۹۵۲ نوشته و به پدرش تقدیم کرده است. «قهرمان» تنها اثر مالامود است که شخصیت اصلی آن یهودی نیست یا آشکارا به یهودیت گرایشی ندارد، اما همچون دیگر آثار مالامود پُر از تلمیح و الهام از وقایع تاریخی است. مالامود قهرمان را با الهام از زندگی سه بیسبالیست معروف امریکایی نوشته است: «اِدی ویتکس»، «جو جکسن» و «بیب روث». اِدی ویتکس، مرد اول لیگ برتر بیسبال امریکا و بازیکن تیمهای «شیکاگو کابز» و «فیلادلفیا فیلیز»، در سال ۱۹۴۹ به دست یکی از طرفداران سرسخت خود مورد اصابت گلوله قرار گرفت، اما جان به در برد.
خواندن کتاب قهرمان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران داستانهای خارجی و علاقهمندان به قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
درباره برنارد مالامود
برنارد مالامود، این نویسندهٔ آمریکایی در ۲۶ آوریل ۱۹۱۴ در نیویورک به دنیا آمد و در ۱۸ مارس ۱۹۸۶ در همین شهر از دنیا رفت. او هشت رمان و ۶۵ داستان کوتاه نوشت و در ۱۹۹۷ داستانهایش را در یک مجموعۀ ۶۲۹ صفحهای به چاپ رساند. مالامود در بین نویسندگان قرن بیستم آمریکا در کنار «سال بلو»، «نورمن میلر»، «پل آستر» و «فیلیپ راث» بهعنوان یکی از نویسندگان مهم آمریکایی - یهودی معرفی شده است. مالامود در ۳۷ سال زندگی هنری خود، برندۀ جایزۀ ملی آمریکا شد و جوایز متعدد دیگری از جمله جایزۀ پولیتزر و مدال طلایی را برای یک عمر دستاورد هنری از سوی آکادمی ملی هنر و ادبیات دریافت کرد. رمان «فروشنده» در ۱۹۵۸ جایزۀ کتاب سال یهودی، مجموعۀ داستان «خمرهٔ جادویی» در ۱۹۵۹ جایزۀ کتاب ملی آمریکا و رمان «کارچاقکن» در ۱۹۶۷ جایزۀ پولیتزر و جایزۀ ملی کتاب آمریکا را دریافت کرد.
بخشی از کتاب قهرمان
«پس از جشنی مضحک در واگن رستوران قطار و به گند کشیدن آن با پرتاب سیبزمینی پخته و سس گوجهفرنگی، گروهی دیوانه به سرکردگی رُی به واگن سایر بازیکنانی یورش بردند که در خواب عمیق بودند و پیژامهٔ آنها را از پایشان درآوردند. شورت پاچهدار رِد بلو را کندند و پیژامهٔ تابستانی و نوِ پاپ را که هیچ علاقهای به جشنهای پیش از پیروزی نداشت پاره کردند. رُی بعد این خرابکاریها به خوابی آشفته رفت. در خواب حس میکرد حال خوشی ندارد و با خود میگفت به خاطر شام سنگین است. شوالیهها با گرفتن دوازده امتیاز متوالی از تیم کاردز با برتری کامل استادیوم اسپورتسمَن را ترک کرده بودند. تمام تیم در قطار سر از پا نمیشناختند و حتی پاپ از این بابت شاد بود. حالا که تیم با خیزی بلند داجرز و کاردز را پشتسر گذاشته و در ردهٔ سوم قرار گرفته بود، پاپ آشکارا مهربانتر و خوشاخلاقتر شده بود. دوباره همپای تیم فیلادلفیا پیش میرفتند و فاصلهٔ چندانی با پایرتس نداشتند. یک ماهِ کامل تا آخر فصل باقی مانده بود و شصت درصد بازیها در زمین خود آنها انجام میشد. رُی حال و روحیهٔ خوبی داشت. به او لقب «سلطان ضربات» را داده بودند، چون هیچ پرتابی در برابر ضربات پُرقدرت و حرفهای او تاب نمیآورد و تمام بدبیاریهای گذشته را به بهترین شکل جبران کرده بود. انگار اشتهایش برای پیشرفتِ بیشتر و توپهای قویتر تمامی نداشت. اشتهایش برای غذا هم زیاد شده بود. با اینکه موقع صرف شام سوار قطار شده بودند، در ایستگاه دمی به خمره زد و شش ساندویچ سوسیس دودی و سالاد کلم را با شش بطری نوشابه بلعید و سپس در قطار دو استیک بزرگ، حداقل دوازده قرص نان، چهار بشقاب پورهٔ سیبزمینی و سه (یا به قول بعضیها پنج) تکه پای سیب را لمباند. اما اینها ته دلش را هم نگرفت و هنگام عصر، وقتی همه مشغول ورقبازی بودند، به محض توقف قطار بیرون خزید و سه ساندویچ سوسیس دیگر هم خورد. کمی بعد از مهماندار قطار خواست که یک پُرس استیک تیبُنِ بزرگ با دورچین و مخلفات برایش بیاورد، اما با همهٔ اینها تمام طول شب از شدت گرسنگی از خواب میپرید.»
حجم
۴۳۸٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۶۵ صفحه
حجم
۴۳۸٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۶۵ صفحه