
کتاب عمارت هلندی
معرفی کتاب عمارت هلندی
کتاب عمارت هلندی نوشتهی آن پچت با ترجمهی الهام جمالی پویا، روایتی داستانی از زندگی یک خانواده آمریکایی در قرن بیستم است که در دل یک عمارت باشکوه و پررمزوراز جریان دارد. این اثر توسط انتشارات کتاب مرو بهصورت الکترونیکی منتشر شده است. داستان حول محور خواهر و برادری به نامهای دنی و میو شکل میگیرد که پس از ترک مادرشان، با پدری سرد و زنی تازهوارد به نام آندریا روبهرو میشوند. عمارت هلندی، نهتنها پسزمینهای برای روایت فرازونشیبهای خانوادگی است، بلکه خود بهعنوان شخصیتی زنده و تأثیرگذار در زندگی شخصیتها حضور دارد. این رمان با نگاهی موشکافانه به روابط خانوادگی، خاطرات، فقدان و تأثیر مکان بر سرنوشت انسانها میپردازد و در لایههای مختلف خود، تصویری از رشد، دلبستگی و جدایی را ترسیم میکند. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب عمارت هلندی
عمارت هلندی اثری از آن پچت است که با نگاهی دقیق به زندگی یک خانواده در آمریکا، داستانی چندلایه و پرجزئیات را روایت میکند. این رمان در ژانر داستانی قرار میگیرد و فضای آن در قرن بیستم و عمدتاً در حومه فیلادلفیا میگذرد. روایت از زبان دنی، پسر خانواده، شکل میگیرد و خاطرات کودکی، نوجوانی و بزرگسالی او را در کنار خواهرش میو دنبال میکند. عمارت باشکوهی که خانواده در آن زندگی میکنند، نهتنها محل وقوع رویدادهاست، بلکه بهنوعی حافظه و هویت اعضای خانواده را در خود جای داده است. کتاب با تمرکز بر روابط پیچیده میان اعضای خانواده، بهویژه پس از ورود آندریا و دخترانش به زندگی دنی و میو، به بررسی تأثیرات جدایی مادر، حضور پدر سرد و تغییرات ناگهانی در ساختار خانواده میپردازد. ساختار رمان مبتنی بر بازگشت به گذشته و روایت خاطرات است و در هر فصل، لایههای جدیدی از شخصیتها و عمارت هلندی آشکار میشود. آن پچت با زبانی دقیق و جزئینگر، فضای خانه، روابط انسانی و تأثیرات عمیق فقدان و دلبستگی را به تصویر کشیده است.
خلاصه داستان عمارت هلندی
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان عمارت هلندی با ورود آندریا به زندگی دنی و میو آغاز میشود؛ دو خواهر و برادری که پس از ترک مادرشان، زیر سایه پدری سرد و بیعاطفه بزرگ میشوند. عمارت هلندی، خانهای مجلل و پرخاطره، بهنوعی پناهگاه و در عین حال زندانی برای این دو کودک است. ورود آندریا، زنی جاهطلب با دو دختر کوچک، نظم زندگی آنها را برهم میزند و بهتدریج جایگاه مادر را در خانه اشغال میکند. دنی و میو، با وجود تفاوتهای شخصیتی، پیوندی عمیق دارند و در برابر تغییرات ناخواسته و بیثباتی خانواده، به یکدیگر تکیه میکنند. روایت با بازگشتهای مکرر به گذشته، خاطرات کودکی، جدایی مادر و تأثیرات آن بر روح و روان شخصیتها را واکاوی میکند. عمارت هلندی، با معماری خاص و تاریخچهای پر از فرازونشیب، همواره در مرکز توجه است و خاطرات تلخ و شیرین خانواده را در خود حفظ میکند. داستان با ورود شخصیتهای جدید، تغییرات مالی و عاطفی خانواده و تلاش دنی و میو برای حفظ هویت و پیوند خانوادگی، بهتدریج گسترش مییابد. در این میان، خانه به نمادی از گذشته، دلبستگی و رهایی تبدیل میشود و شخصیتها هرکدام بهنوعی با خاطرات و زخمهای خود دستوپنجه نرم میکنند.
چرا باید کتاب عمارت هلندی را بخوانیم؟
عمارت هلندی با روایتی چندلایه و شخصیتپردازی دقیق، تصویری ملموس از تأثیر مکان، خاطره و فقدان بر زندگی انسانها ارائه میدهد. این کتاب با تمرکز بر روابط خواهر و برادری، دلبستگی به خانه و تلاش برای کنارآمدن با تغییرات ناخواسته، تجربهای عمیق از رشد و بلوغ را به تصویر میکشد. روایت آن پچت، با جزئیات فراوان و نگاهی انسانی، به خواننده امکان میدهد تا پیچیدگیهای عاطفی و روانی شخصیتها را لمس کند. همچنین، کتاب با پرداختن به موضوعاتی چون جدایی والدین، نقش خاطرات و هویت خانوادگی، فرصتی برای تأمل درباره پیوندهای انسانی و معنای خانه فراهم میآورد. عمارت هلندی نهتنها داستانی درباره یک خانواده، بلکه روایتی درباره تأثیر گذشته بر حال و آینده است.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به علاقهمندان رمانهای خانوادگی، کسانی که دغدغه روابط خواهر و برادری، تأثیر جدایی والدین یا دلبستگی به خانه و خاطرات را دارند، پیشنهاد میشود. همچنین برای کسانی که به روایتهای چندلایه و شخصیتپردازی عمیق علاقهمندند، این اثر انتخاب مناسبی است.
بخشی از کتاب عمارت هلندی
«اولینبار که پدر، آندریا را به عمارت هلندی آورد، سرایدارمان، سندی، به اتاق خواهرم آمد و به ما گفت به طبقهی پایین برویم: «پدرتون دوستی داره و میخواد شما باهاش آشنا بشین.» میو پرسید: «دوست سر کارشه؟» خواهرم از من بزرگتر بود و درک بهتری از دوستی داشت. سندی متوجه دقت خواهرم شد: «البته که نه. برادرت کجاست؟» میو گفت: «پشت پنجره.» سندی مجبور شد پردهها را کنار بزند تا من را پیدا کند: «جرامیری پشت پرده؟» داشتم کتاب میخواندم و گفتم: «تا با خودم خلوت کنم.» ولی در هشتسالگی هیچ نظری دربارهی خلوت و تنهایی نداشتم. این کلمه را دوست داشتم و از این احساس محفوظ بودن پشت پرده خوشم میآمد – امنیت. آن مهمان برای ما مثل یک راز بود. پدر دوستی نداشت آنهم دوستی که بعدازظهر شنبه به عمارت ما بیاید. بیخیال این راز شدم و از پلهها بالا رفتم تا روی قالیچهی پاگرد دراز بکشم. به حکم تجربه میدانستم که چطور از آن بالا اتاق پذیرایی را دید بزنم – از بین نردهی پلکان و ستون اولی. پدر را دیدم که همراه یک خانم روبهروی شومینه نشسته بود. و آنطورکه فهمیدم، آنها داشتند دربارهی تابلوهای خانم و آقای ونهوبیک صحبت میکردند. بلند شدم و به اتاق خواهرم رفتم تا اوضاع را گزارش کنم.»
حجم
۱٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۷۸ صفحه
حجم
۱٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۷۸ صفحه