دانلود و خرید کتاب باغ شب نمای ما اکبر رادی
تصویر جلد کتاب باغ شب نمای ما

کتاب باغ شب نمای ما

معرفی کتاب باغ شب نمای ما

کتاب باغ شب نمای ما نوشتهٔ اکبر رادی است. نشر قطره این نمایشنامهٔ ایرانی را روانهٔ بازار کرده است.

درباره کتاب باغ شب نمای ما

اکبر رادی در کتاب باغ شب نمای ما حکایتی خواندنی دربارهٔ ناصرالدین‌شاه قاجار ارائه کرده است. این نمایشنامه‌نویس ایرانی در این نمایشنامه، از واژگان رایج در دورهٔ قاجار استفاده کرده است و روزهای پایانی حکومت ناصرالدین‌شاه را روایت می‌کند. این نمایشنامه شخصیت‌های فراوانی دارد و صحنه‌اش شامل سه نشانه است؛ تخت طاووس، صندلی خورشیدی و یک کُرهٔ جهان‌نما. هر کدام از این نشانه‌ها، تاریخی به وسعت گذر زمان در سلسله‌های پادشاهی در ایران و جهان دارند. وقایع این اثر حول قیام مردم، تحریم تنباکو، پایان حکومت تزاری و ترور شاه در حرم عبدالعظیم می‌گذرد.

نمایشنامه متنی است که برای اجرا بر روی صحنه و یا هر مکان دیگری نوشته می‌شود. هر چند این قالب ادبی شباهت‌هایی به فیلم‌نامه، رمان و داستان دارد، شکل و فرم و رسانه‌ای جداگانه و مستقل محسوب می‌شود. نخستین نمایشنامه‌های موجود از دوران باستان و یونان باقی مانده‌اند. نمایشنامه‌ها در ساختارها و شکل‌های گوناگون نوشته می‌شوند، اما وجه اشتراک همهٔ آن‌ها ارائهٔ نقشهٔ راهی به کارگردان و بازیگران برای اجرا است. بعضی از نمایشنامه‌ها تنها برای خواندن نوشته می‌شوند؛ این دسته از متن‌های نمایشی را کلوزِت (Closet) نامیده‌اند. از مشهورترین نمایشنامه‌نویس‌های غیرایرانی می‌توان به «آیسخولوس»، «سوفوکل»، «اوریپید» (یونان باستان)، «شکسپیر»، «هارولد پینتر» (انگلستان)، «مولیر» (فرانسه)، «هنریک ایبسن» (نروژ)، «آگوست استریندبرگ» (سوئد)، «برتولت برشت» (آلمان)، «ساموئل بکت» (ایرلند) و «یوجین اونیل» (آمریکا) اشاره کرد. نام برخی از نمایشنامه‌نویس‌های ایرانی نیز «بهرام بیضائی»، «عباس نعلبندیان»، «اکبر رادی»، «غلامحسین ساعدی»، «بهمن فُرسی»، «محسن یلفانی»، «نغمه ثمینی»، «محمد رضایی راد»، «علیرضا نادری»، «محمد یعقوبی»، «محمد رحمانیان» و «محمد چرمشیر» بوده است.

خواندن کتاب باغ شب نمای ما را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران  ادبیات نمایشی و علاقه‌مندان به آثار اکبر رادی پیشنهاد می‌کنیم.

درباره اکبر رادی

اکبر رادی در ۱۰ مهر سال ۱۳۱۸ در رشت به دنیا آمد. در سال ۱۳۲۹ بعد از ورشکستگی پدرش، به تهران مهاجرت کردند. او در دانشگاه تهران در رشتهٔ علوم اجتماعی تحصیل کرد و پس از گذراندن دوره‌های تربیت معلم، در سال ۱۳۴۱ به شغل معلمی پرداخت و ادبیات نمایشی را در دانشگاه تهران تدریس کرد. اکبر رادی نخستین نمایشنامهٔ خود را به نام «روزنهٔ آبی» در سال ۱۳۳۸ نوشت. هرچند انتشار این نمایشنامه دو سال طول کشید، توجه احمد شاملو را به خود جلب کرد. چند سال بعد در سال ۱۳۴۷ یکی از مهم‌ترین نمایشنامه‌های دههٔ ۱۳۴۰ ایران با عنوان «ارثیهٔ ایرانی» به قلم او منتشر شد. او نثری قوی و محکم داشت که سرشار از مایه‌های فرهنگ عامه بوده است؛ یعنی کاملاً متناسب با شخصیت‌هایی که می‌آفرید. از میان معروف‌ترین کارهای این هنرمند می‌توان به «خانمچه و مهتابی»، «جاده»، «دستی از دور»، «نامه‌های همشهری»، «انسان ریخته یا نیمرخ شبرنگ در سپیدهٔ سوم»، «صیادان»، «مرگ در پاییز»، «لبخند باشکوه آقای گیل»، «پلکان»، «تانگوی تخم‌مرغ داغ»، «آمیزقلمدون» و... اشاره کرد. اکبر رادی، این نمایشنامه‌نویس ایرانی در ۵ دی ۱۳۸۶ از دنیا رفت.

بخشی از کتاب باغ شب نمای ما

«شاه: مع‌الوصف امتحانی می‌کنیم ملی جان... (یک آلو برمی‌دارد.) بیاید؟

ملیجک: بگو بیاد.

شاه، آلو را توی دهان می‌گذارد و در مزقان شاد مطربان روی تخت طاووس جلوس می‌کند. نایب کریم با لباس ژنده و کلاه منگوله‌دار به اتفاق چُرتکی و ماستکی وارد می‌شوند، و با حرکات موزون و بامزه (به آهنگ‌ساز) دور یک حلقه در میان تالار می‌رقصند. کمی بعد مزقان قطع می‌شود و بازیگران بی‌حرکت برجا می‌مانند. نایب کریم از حلقه بیرون می‌آید، دست زیر بغلش می‌گذارد و با تکان دست دیگرش چند صدای پلشت درمی‌آورد. ماستکی می‌رود کناری و چرتکی رفته رفته پیرمرد لقوه داری می‌شود که یک لولهٔ کاغذ پرِشال، عینک سیمی به چشم و عصایی در دست دارد و برای خودش با تأنی و گلچین گلچین می‌رود.

نایب کریم: به‌به، جناب چُرتکی! پارسال دوست و امسال آشنا! بابا کجا هستی؟ با این قمأنینه حاشیهٔ سنگلج چه می‌کنی؟ (او را بغل می‌کند، حالا نبوس و کی ببوس.) صَبَّحکم‌الله! حال وبال چطور است؟

چُرتکی: (قدری ظنین نگاه می‌کند، سرش را جلو عقب می‌برد، سپس عینکش را برداشته، و ناگاه چهره می‌گشاید.) آه... آقای نایب کریم خان ضرطه حضور! خیال کردیم کرگدن است! بیایید، لطفاً بیایید قدری بناگوشتان را نیشگان بگیرم. (او را بغل می‌کند، حالا نبوس و کی ببوس.) تبارک‌الله، مگر در این مطلع بامدادی حضرت اجلِّ سرکاری را جلوی حمام «سوسکی» زیارت کنیم. آخر شما کجا؟ این‌جا کجا؟ بابا این چه صورت است؟ الاغ بندری‌ات کو؟ قبای راسته و آن ریش مورچه پِی چه شد؟»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۷۳٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۰۸ صفحه

حجم

۷۳٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۰۸ صفحه

قیمت:
۲۶,۰۰۰
۷,۸۰۰
۷۰%
تومان