کتاب سه نفر در قایق
معرفی کتاب سه نفر در قایق
کتاب سه نفر در قایق نوشتهٔ جروم ک. جروم و ترجمهٔ شهربانو صارمی است. انتشارات روزنه این رمان انگلیسیِ کمدی را که داستانی واقعی دارد، منتشر کرده است.
درباره کتاب سه نفر در قایق
کتاب سه نفر در قایق (اگر سگ را به حساب نیاوریم) حاوی یک رمان انگلیسی و کمدی و گزارش وقايعی است كه واقعاً اتفاق افتاده است. تنها كار نويسنده، اضافهكردن رنگولعاب به آن گزارش بوده است. «جورج» و «هريس» و «مانتمورنسی» تخيلات شاعرانه نيستند؛ بلكه از گوشت و پوست و خون ساخته شدهاند. جروم ک. جروم که این اثر را در سال ۱۸۸۹ میلادی به انتشار رساند، داستانی کمدی درمورد سفری دوهفتهای بر روی قایق ارائه کرده است. این کتاب قرار بود در ابتدا یک راهنمای سفر جدی بههمراه تاریخ محلی مسیر طی شده باشد، اما عناصر طنزآمیز فراوان و درخشان اثرْ کار را به جایی رساند که قسمتهای جدی و گاه احساسی، کاملاً در حاشیه قرار گرفت. گفته شده است که یکی از تحسینشدهترین ویژگیهای کتاب «سه مرد در یک قایق»، امروزیبودن آن برای مخاطبان است؛ بهطوریکه شوخیهای موجود در کتاب، انگار در همین دوران نوشته شده و نه در قرن ۱۹ میلادی. سه کاراکتر اصلی داستان بر اساس شخصیت خود نویسنده که راوی داستان نیز هست و دو دوست دیگرش خلق شدهاند. جروم همراه با این دو دوست اغلب به سفرهای دریایی میرفت؛ ازاینرو داستان رمان حاضر را میتوان بهگونهای خودزندگینامهٔ این نویسنده در نظر گرفت.
خواندن کتاب سه نفر در قایق را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی قرن ۱۹ انگلستان و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب سه نفر در قایق
«صبح روز بعد دير از خواب بيدار شديم و بهخاطر اصرار هريس، صبحانه مختصری خورديم و زياد مته به خشخاش نگذاشتيم. بعد به نظافت پرداختيم و همه چيز را مرتب كرديم (كه وظيفه هر روزه ما شده بود و پس از گذشت مدتی يواشيواش جواب اين سؤال را پيدا كردم: زنی كه فقط كار يك خانه را میكند باقی اوقاتش را چگونه میگذراند)، و حدود ساعت ده صبح راه افتاديم تا سفر آن روز را كه عزم جزم كرده بوديم سفر خوش و خرمی باشد، شروع كنيم.
توافق كرديم آن روز صبح برای تنوع به جای يدك كشيدن پارو بزنيم؛ هريس فكر میكرد بهترين كار اين است كه جورج و من پارو بزنيم و او سكان را بگيرد. من اصلاً و ابدا با او موافق نبودم؛ گفتم بهتر بود هريس كمی انصاف نشان میداد و توصيه میكرد كه خودش و جورج پارو بزنند و بگذارند من كمی استراحت كنم. فكر میكردم در اين سفر بيشتر از سهم خودم كار كردهام و جدا اين موضوع را باور داشتم.
بهنظرم هميشه بيشتر از آنچه بايد كار میكنم. نه اينكه به كار كردن اعتراضی داشته باشم، كار كردن را دوست دارم، كار شيفتهام میكند. میتوانم بنشينم و ساعتها زل بزنم به كار. دوست دارم هميشه جلوی چشمام باشد، فكر خلاص شدن از شر آن به كلی قلبم را جريحهدار میكند.
نمیتوانيد كار خيلی زياد بارم كنيد. جمع كردن و نگهداشتن كار تقريبا عشق من شده است. حالا اتاق مطالعه من پر از آن است، و مشكل بتوان يك اينچ جای خالی پيدا كرد. بايد قسمتهايی را به آنجا اضافه كنم.
در ضمن مواظب كارم هم هستم. بعضی از كارها را ساليان سال است كه دارم و حتی رد يك انگشت هم روی آن نيفتاده. به كارم خيلی مغرورم. هر از گاهی آن را برمیدارم و گردگيری میكنم. هيچكس كارش را بهتر از من حفظ نمیكند.
با اين كه تشنه كارم ولی دلم میخواهد منصف باشم. بيشتر از آنچه سهمم است نمیخواهم.
اما بدون اين كه بخواهم به من كار میدهند - حداقل من كه اينطور فكر میكنم - و اين آزارم میدهد.»
حجم
۲٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۳۸۷
تعداد صفحهها
۲۸۴ صفحه
حجم
۲٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۳۸۷
تعداد صفحهها
۲۸۴ صفحه
نظرات کاربران
واقعا با نمک بود. البته داستان خاصی نداشت و خواننده میتواند، از هر فصل که بخواهد خواندن کتاب را شروع کند، بدون اینکه به پیش زمینه ویژه ای نیاز داشته باشد. هر فصل بیشتر شبیه متن یک استندآپ کمدی مستقل
کتاب جالبی بود. اکثر اوقات لبخند روی لب میاورد. قسمت هایی در مورد قایقرانی و رودخانه داشت که بنظرم خیلی جالب بود (مخصوصاً که تاحالا تجربهی قایقرانی نداشتم). بخش هایی که راجعبه تاریخ مکان ها حرف میزد یا اسامی کانال ها
دقیقا همین کتاب رو میشه کاملا رایگان به صورت pdf از سایت های معتبر و قانونی خارجی دریافت کرد الان نمیدونم چرا رایگان نیست!