دانلود و خرید کتاب بانویی از تاکنا ماریو بارگاس یوسا ترجمه لیلا حسین رشیدی
تصویر جلد کتاب بانویی از تاکنا

کتاب بانویی از تاکنا

ویراستار:مهسا عاصی
انتشارات:نشر نی
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب بانویی از تاکنا

کتاب بانویی از تاکنا نوشتهٔ ماریو بارگاس یوسا، ترجمهٔ لیلا حسین رشیدی و ویراستهٔ مهسا عاصی است. نشر نی این نمایشنامه را روانهٔ بازار کرده است؛ در مجموعهٔ «جهان نمایش».

درباره کتاب بانویی از تاکنا

کتاب بانویی از تاکنا حاوی یک نمایشنامه از پرو است. گفته شده است که ماریو بارگاس یوسا در این نمایشنامه، مدیوم‌های خودزندگی‌نامه و نمایشنامه را تلفیق کرده و واقعیت و تخیل را در هم آمیخته است. او خاطرات دوران کودکی خودش را با روایت زندگی شخصیت «مامانی»، در هم می‌آمیزد و عنصر خیال را به آن اضافه می‌کند. موضوعاتی مانند کهن‌سالی، غرور و سرنوشت از درون‌مایه‌های نمایشنامهٔ حاضر است؛ این متن نمایشی همچنین به این موضوع که داستان‌ها چرا و چگونه پدید می‌آیند، پرداخته است. در بخشی از این اثر گفته می‌شود که پزشک، ۵۰ آپاندیس را درمی‌آورد، ۲۰۰ لوزه را جراحی می‌کند، ۱۰۰۰ جمجمه را می‌شکافد و پس از مدتی دیگر چشم‌بسته هم می‌تواند همهٔ این کارها را بکند. پس چرا پس از نوشتن ۵۰ یا حتی ۱۰۰ داستان، نوشتن باز هم مثل روز اول سخت و ناممکن است؟ نمایشنامهٔ بانویی از تاکنا، ۹ شخصیت و دو پرده دارد و با توضیحاتی دررابطه‌با صحنه و لباس آغاز شده است.

می‌دانیم که نمایشنامه متنی است که برای اجرا بر روی صحنه و یا هر مکان دیگری نوشته می‌شود. هر چند این قالب ادبی شباهت‌هایی به فیلم‌نامه، رمان و داستان دارد، شکل و فرم و رسانه‌ای جداگانه و مستقل محسوب می‌شود. نخستین نمایشنامه‌های موجود از دوران باستان و یونان باقی مانده‌اند. نمایشنامه‌ها در ساختارها و شکل‌های گوناگون نوشته می‌شوند، اما وجه اشتراک همهٔ آن‌ها ارائهٔ نقشهٔ راهی به کارگردان و بازیگران برای اجرا است. بعضی از نمایشنامه‌ها تنها برای خواندن نوشته می‌شوند؛ این دسته از متن‌های نمایشی را کلوزِت (Closet) نامیده‌اند. از مشهورترین نمایشنامه‌نویس‌های غیرایرانی می‌توان به «آیسخولوس»، «سوفوکل»، «اوریپید» (یونان باستان)، «شکسپیر»، «هارولد پینتر» (انگلستان)، «مولیر» (فرانسه)، «هنریک ایبسن» (نروژ)، «آگوست استریندبرگ» (سوئد)، «برتولت برشت» (آلمان)، «ساموئل بکت» (ایرلند) و «یوجین اونیل» (آمریکا) اشاره کرد. نام برخی از نمایشنامه‌نویس‌های ایرانی نیز «بهرام بیضائی»، «عباس نعلبندیان»، «اکبر رادی»، «غلامحسین ساعدی»، «بهمن فُرسی»، «محسن یلفانی»، «نغمه ثمینی»، «محمد رضایی راد»، «محمد یعقوبی»، «محمد رحمانیان»، «علیرضا نادری» و «محمد چرمشیر» بوده است.

خواندن کتاب بانویی از تاکنا را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات نمایشی معاصر پرو و قالب نمایشنامه پیشنهاد می‌کنیم.

درباره ماریو بارگاس یوسا

ماریو بارگاس یوسا در ۲۸ مارس ۱۹۳۶ در آرکیپا در پرو به دنیا آمد. ۱۰ سال اول زندگی‌اش را در بولیوی و با مادرش گذراند. پس از اینکه پدربزرگش مقام دولتی مهمی در پرو به دست آورد، همراه با مادرش در ۱۹۴۶ به سرزمینش بازگشت. دوران کودکی او با تلخی سپری شد. در ۱۴سالگی پدرش او را به دبیرستان نظام فرستاند که تأثیری ژرف بر او نهاد. او در رشتهٔ هنرهای آزاد دانشگاه لیما فارغ‌التحصیل شد و سپس از دانشگاه مادرید در رشتهٔ ادبیات مدرک دکترا گرفت. سبک خاص نوشتنش تقریباً در انحصار خودش بوده و همین سبب شده است او را «آقای رمان» لقب دهند. در ایران به‌لطف ترجمه‌های «عبدالله کوثری»، نام ماریو بارگاس یوسا طنین‌انداز شد. از آثار این نویسنده می‌توان به «گفت‌وگو در کاتدرال»، «جنگ آخرالزمان»، «مرگ در آند»، «سورِ ُبز»، «چرا ادبیات»، «عیش مدام»، «عصر قهرمان»، «سرگذشت واقعی آلخاندرو مایتا»، نمایشنامهٔ «بانویی از تاکنا» اشاره کرد.

بخشی از کتاب بانویی از تاکنا

«وقتی پرده بالا می‌آید، مادربزرگ و پدربزرگ دارند از رادیوی قدیمی‌ای که در اتاق پذیرایی کوچک خانه است به مناجات یکشنبه گوش می‌دهند. کشیش یکنواخت و پشت‌سرهم حرف می‌زند. مادربزرگ و مامانی زانو زده‌اند و هروقت که لازم است صلیب می‌کشند. پدربزرگ با اکراه گوش می‌دهد. گه‌گاه صدای گذشتن ترامواها را می‌شنویم. آمِلیا دارد برای شام میز را می‌چیند؛ به اتاق می‌آید و از آن خارج می‌شود، بدون این‌که به مناجاتی که از رادیو پخش می‌شود توجه کند. بِلیساریو که پشت میز خوابش برده بود کم‌کم بیدار می‌شود. خمیازه می‌کشد، چشم‌هایش را می‌مالد و آنچه نوشته می‌خواند. ناگهان فکری به ذهنش خطور می‌کند که باعث می‌شود از شدت هیجان بپرد و پشتی صندلی کوچکش را بگیرد. مثل پیرمرد ناتوانی که نمی‌تواند راه برود به آن تکیه می‌دهد، و آرام‌آرام با آن در طول صحنه حرکت می‌کند، و با چند جست کوچک خود را کِشان‌کِشان پیش می‌برد (بعداً می‌بینیم که مامانی هم دقیقاً همین کار را می‌کند).

بِلیساریو: وقتی دزد جیب پدربزرگ را زد، مامانی هنوز می‌توانست راه برود؟ مامانی، می‌توانستی؟ بله، دقیقاً همین‌طور راه می‌رفتی، با آن صندلی چوبی‌ات، مثل بچه‌ای که پیتیکوپیتیکو بازی می‌کند. از اتاق‌خوابت به دست‌شویی، از دست‌شویی به صندلی راحتی، از صندلی راحتی به اتاق غذاخوری، و دوباره از غذاخوری به اتاق‌خوابت: جغرافیای دنیایت. (به فکر فرو می‌رود؛ عبارتش را تکرار می‌کند و کیف می‌کند.) جغرافیای دنیایت، مامانی. خوشم آمد، بِلیساریو! (به طرف میزش می‌رود و چیزی می‌نویسد. بعد مشغول جویدن قلمش می‌شود و در دنیای خاطراتش غرق می‌شود.) بله، هنوز راه می‌رفتی. وقتی دیگر راه نرفتی که پدربزرگ از دنیا رفت. مامان می‌گفت «هنوز متوجه نشده»، دایی آگوستین و دایی سِسار می‌گفتند «اصلاً نمی‌فهمد». (به مامانی نگاه می‌کند.) واقعاً نفهمیدی در آن خانه که همان موقع هم پر بود از ارواح، یک روح دیگر به جمع ارواح اضافه شده؟ البته که فهمیدی، مامانی! (چند خطی روی کاغذهای روبه‌رویش یادداشت می‌کند.) تو حسابی عاشق پدربزرگ بودی، نه مامانی؟ فقط چقدر عاشقش بودی؟ و چه‌جور عشقی؟ آن نامه چه؟ آن کتک و گوش‌مالی چطور؟ و آن زن سرخ‌پوست بدطینتِ کامانایی؟ همیشه به‌نظر می‌رسید در ماجراهای مربوط به بانوی جوان تاکنایی، بین آن نامه و آن زن سرخ‌پوست و آن آقا ارتباطی هست. مامانی، پشت آن داستان مرموز، رسواکننده و معصیت‌آمیز چه بود؟ مرموز، رسواکننده و معصیت‌آمیز! خوشم آمد! خوشم آمد!

(دیوانه‌وار مشغول نوشتن می‌شود.)»

معرفی نویسنده
عکس ماریو  بارگاس یوسا
ماریو بارگاس یوسا

ماریو بارگاس یوسا در ۲۸ مارس ۱۹۳۶ در شهر آرکیپا واقع در جنوب پرو به دنیا آمد. خانواده‌ی یوسا از طبقه‌ی متوسط بود. پدرش ارنستو کارمند یک شرکت هوانوردی و مادرش دورا که از خانواده‌ای سیاست‌پیشه بود، چندی پیش از تولد او از یکدیگر جدا شدند. پدر یوسا پس از جدایی با زنی آلمانی وارد رابطه شد و ماریو پس از طلاق والدینش نزد خانواده‌ی مادری‌اش در آرکیپا رفت تا با آن‌ها زندگی کند. چندی بعد پدربزرگش به کنسول‌گری افتخاری پرو در بولیوی خوانده شد تا بار سفر به کوچابامبا بندد.

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۶۷٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۱۲ صفحه

حجم

۱۶۷٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۱۲ صفحه

قیمت:
۳۳,۰۰۰
تومان