دانلود و خرید کتاب استادان استادان چه کردند؟ مقصود فراستخواه
تصویر جلد کتاب استادان استادان چه کردند؟

کتاب استادان استادان چه کردند؟

انتشارات:نشر نی
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب استادان استادان چه کردند؟

کتاب استادان استادان چه کردند؟ نوشتهٔ مقصود فراستخواه است و نشر نی آن را منتشر کرده است. این کتاب تاریخ دارالمعلمین دارنشسرای عالی (از ۱۲۹۷ تا ۱۳۵۷)؛ تاریخ اجتماعی و فرهنگی نهادهای علم‌آموزی معاصر در ایران است.

درباره کتاب استادان استادان چه کردند؟

علم‌آموزی و علم‌ورزی مدرن در ایران داستان دلکش اما پرتنشی است. علم‌آموزی جدید بخشی از طرح بزرگ‌تری است که می‌توان از آن به «رنسانس ناتمام ایران معاصر» تعبیر کرد، که اندکی بعد درباره‌اش بیشتر سخن خواهیم گفت. علم‌ورزی مدرن در ایران قصه‌ای بی‌غصه نبود. در کتاب استادان استادان چه کردند؟، با فرازونشیب‌های این کاروان طی چند منزل از منازل سلوکش همراه می‌شویم.

خاستگاه بحث در کتاب حاضر یکی از نخستین نهادهای آموزش عالی در ایران است: دارالمعلمین. در این نهاد، پیشروترین آموزش‌های بعد از متوسطه در ایران ارائه شده است. در کلاس‌های دارالمعلمین، استادانِ استادانِ استادانِ این سرزمین درس داده‌اند. بزرگانی پشت نیمکت‌های دارالمعلمین نشستند، تحصیل کردند و آنگاه خودْ از نخستین استادان نسل برجستهٔ دانشگاهیان ایران شدند. در آزمایشگاه دارالمعلمین، اولین تحقیقات علوم پایه در سطح بعد از متوسطه و دانشگاهی آغاز شد، نخستین لذت‌های پرسشگری و دانایی نوین ایرانی به‌همراه تنش‌های تردیدآمیز فلسفی و شک علمی در فضاهایش تجربه شد و زمزمهٔ معرفتی پی‌درپی در عمق ذهن و جان استادان و دانشجویانش طنین انداخت: «آهان! الآن فهمیدم، وه که در این‌جا هنوز هم پرسشی به‌قوتِ خود باقی است.»

در سال تحصیلی ۱۲۹۷-۱۲۹۸ اتفاق مهمی افتاد: تأسیس «دارالمعلمین مرکزی» ــ خانه‌ای برای تربیتِ معلم در ایران که در کمال تعجب سرِ پا ماند و این خلاف‌آمدِ عادت بود، چراکه جامعهٔ ایرانی معروف است به ناپایداری. اما دارالمعلمین همچنان ایستاد و باقی ماند و رشد کرد و تناور شد. در سال ۱۳۰۷، این نهاد به «دارالمعلمین عالی» و در ۱۳۱۲ به «دانشسرای عالی» ارتقا یافت. دانشسرا در ۱۳۱۳ (در دورهٔ تأسیس دانشگاه تهران)، ضمن این‌که خودْ هستهٔ اولیهٔ دانشگاه را فراهم می‌آورد، تبدیل شد به جزئی از دو دانشکدهٔ آن: بخش «ادبیات و علوم انسانی» اش جزو دانشکدهٔ ادبیات شد و «بخش علوم پایه» اش ضمیمهٔ دانشکدهٔ علوم گشت.

دانشسرای عالی، بی‌اختلاف نظر در میان محققان، جزو اولین و مهم‌ترین نهادهای آموزش عالی است. ساختار، ظرفیت، منابع انسانی و استادانِ دانشسرای عالی بودند که امکان تجمیع و تأسیس اولیهٔ دانشگاه تهران در ۱۳۱۳ را برای نخبگان پیشرو ایرانی فراهم آوردند. در این کتاب می‌خوانید که چگونه هستهٔ مرکزی دانشگاه تهران از دانشسرا نضج گرفت و با بهره‌گیری از امکانات معنوی و سرمایه‌های انسانی، فکری و نمادین دارالمعلمین و دانشسرا بود که دانشگاه تهران تأسیس شد.

خواندن کتاب استادان استادان چه کردند؟ را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به پژوهشگران حوزه‌های تاریخ معاصر ایران، جامعه‌شناسی، علوم تربیتی، آموزش و پرورش پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب استادان استادان چه کردند؟

«دارالمعلمین برحسب زمینه‌های اجتماعی که در فصل پیشین شرحشان دادیم دایر شد. به یک حساب، چند دورهٔ تطور از دارالمعلمین تا بعد از آن طی شد. دورهٔ اول که پانزده سال طول کشید از دارالمعلمین مرکزی و عالی تا دانشسرا بود و نخستین نسل آکادمیک ایران در دارالمعلمین ظهور کرد (۱۲۹۷-۱۲۹۸ تا ۱۳۱۲). دورهٔ دوم بیست‌وپنج سال طول کشید و در آن دانشگاه تهران تأسیس شد و دانشسرای عالی مؤسسه‌ای مؤسِس شد (۱۳۱۳-۱۳۳۷). دورهٔ سوم، که بیست سال طول کشید، دوره‌ای از بحران تا بحران بود با دشواری‌های راه، خانه‌به‌دوشی و تشکیل سازمان تربیت‌معلم و تحقیقات تربیتی تا دانشگاه تربیت‌معلم (۱۳۳۸-۱۳۵۷). این فصل به دورهٔ اول اختصاص یافته است: نخستین نسل آکادمیک ایران، قبل از تأسیس دانشگاه تهران.

تبارشناسی تاریخی و خاستنگاه سیاسی و اجتماعی دارالمعلمین

این دوره در واقع طلیعهٔ رنسانس ایرانی در سدهٔ ۱۳۰۰ و قرین جنبش نوسازی در متن جامعه و از جمله مستظهر به نهضت سیاسی‌اجتماعی مشروطه (دولت‌سازی و قانون) و نهضت فرهنگی‌اجتماعی مدرسه‌سازی است. این دو نهضت در متن مدرنیزاسیون دولتی آمرانه به هم می‌رسند. شرح این زمینه‌ها در فصول پیشین کتاب آمد.

در دورهٔ نخست، هنوز خودکامگی دهان نگشوده بود و، به‌جای آن، دولت نمایندهٔ نظم و امنیت و قدرت بود و نیز مکلف بود به ارائهٔ خدمات برای پیشرفت کشور. حزب تجدد در این دوره یکی از مهم‌ترین نیروهای سیاسی مؤثر در کشور بود و بر دولت و ارتشی قوی برای مدرنیزاسیون و صنعتی‌کردن ایران و توسعهٔ آموزش جدید عمومی، متوسطه و عالی پای می‌فشرد (فراستخواه، ۱۳۸۷).

احمد قوام و حسین علا نمونه‌ای از دولتمردان جدید مؤثر در این دوره بودند که می‌کوشیدند کشور را از الگوی سنتی تقسیم‌شدن انفعالی منافعش میان روسیه (شوروی) و انگلستان بیرون بیاورند و برای این کار به اصلاحاتِ مالی ایران و ایجاد ارتباط‌های خارجی و کریدورهای اقتصادی و بانکی جایگزین با امریکا می‌اندیشیدند و در این زمینه می‌کوشیدند. همچنین نظر شرکت‌های نفتی امریکا را برای سرمایه‌گذاری در ایران جلب می‌کردند، خط مشاوره‌های مورگان شوستر را پی می‌گرفتند و برای ساماندهی اقتصاد کشور دکتر آرتور میلسپوی امریکایی و گروه او را استخدام کردند.

نتیجهٔ این رویکردها و اقدامات روند تغییرات در شرایط اقتصادی و اجتماعی کشور طی این دوره بود، تغییراتی مانند کاهش سهم اقتصاد ایلی و ارباب‌رعیتی روستایی به‌نفع نسبی اقتصاد شهری خرده‌کالایی و سرمایه‌داری، افزایش تولید ناخالص ملی، رشد نسبی در کیفیت بهداشت، رشد جمعیت شهری و نوسازی شهری (نمونه‌اش اقدامات رئیس بلدیهٔ وقت، کریم بوذرجمهری)، افزایش نسبی رفاه شهری و طبقهٔ متوسط جدید و روی‌آوردن آن‌ها به آموزش مدرن خصوصاً تحصیلات عالیه. در سال ۱۲۹۷، با انباشت تعداد مدارس و مکاتب و محصلان، نیاز به تربیت معلم اهمیت یافته بود. در این دوره، ۲۴۴ مدرسهٔ ابتدایی و متوسطه با ۲۴۲۱۱ محصل (۲۲۴۰۹ پسر و ۱۸۰۲ دختر) فعالیت می‌کردند. علاوه بر این، ۱۰۰ مکتب‌خانه با ۱۷۰۰ محصل وجود داشتند (همان).»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲٫۳ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۴۱۶ صفحه

حجم

۲٫۳ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۴۱۶ صفحه

قیمت:
۱۲۴,۰۰۰
تومان