کتاب داستان رستم و سهراب
معرفی کتاب داستان رستم و سهراب
کتاب «داستان رستم و سهراب» نوشتۀ ابوالقاسم فردوسی و به اهتمام سیدمحمد دبیرسیاقی است و نشر قطره آن را منتشر کرده است. داستان غمانگیز و مشهور رستم و سهراب هفتمین جلد از مجموعۀ نامورنامۀ شاهنامۀ فردوسی است.
درباره کتاب داستان رستم و سهراب
شاهنامۀ فردوسی حقیقتاً گنجی است که نهتنها تاریخ، روایات داستانی و اساطیری ایران را روایت میکند بلکه مهمتر از آن آینۀ فرهنگ ایران از آغاز تا پایان قرن ۴ است. پایانبندیهای عبرتآموزی که در اکثر داستانهای شاهنامه آمده، نصیحتها و اندرزها دربارۀ روزگار و سرنوشت خوب و بد مردمان از اندیشههای والای معتزله، شیعه و عرفان نشئتگرفته و پیوندی که میان خرد،سخن و دین در شاهنامه برقرار شده در بسیاری از روایات و آثار مذهبی هم منعکس شده است. تمامی این ویژگیها شاهنامه را به شاهکاری ابدی تبدیل کرده و خواندنش برای تمام ایرانیان یک ضرورت شده است.
کتاب داستان رستم و سهراب، تراژدی مشهور مرگ سهراب (پسر) بهدست رستم (پدر) و هفتمین جلد از مجموعۀ ۲۶ جلدی داستانهای نامورنامۀ شاهنامۀ حکیم ابوالقاسم فردوسی را دربرمیگیرد. داستانها در این مجموعه به صورت کامل از متن اصلی شاهنامه به نثر بازآفرینی و در پای هر صفحه برای لغات توضیحاتی ارائه شده است. یک یا ۲ بیت از برخی از داستانها حذف شده که در پاورقی به آن اشاره میشود. از آنجایی که این کتاب تمامی داستانهای شاهنامه را شامل میشود، شمارۀ ابیات هر داستان به طور دقیق آمده است تا بتوان با کشفاالابیات تطبیق داد.
دکتر سید محمد دبیرسیاقی برای تهیۀ کشفالابیات از علائم و تقسیمبندی ولف پیروی کرده است. ولف، دانشمند آلمانی، داستان پادشاهان شاهنامه را بهصورت مجزا به ترتیب زمان پادشاهی تقسیمبندی کرد و به سرگذشت هر پادشاه شماره داد مثلاً داستان کیومرث شمارۀ ۱ است و هوشنگ شمارۀ ۲ تا یزدگرد پسر شهریار شمارۀ ۵۰ و ابیات هر داستان را جداگانه شمارهگذاری کرد. برای مثال شمارۀ ۱ که مربوط به پادشاهی کیومرث است ۷۶ بیت دارد و هوشنگ که شمارۀ ۲ است ۴۷ بیت.
خواندن کتاب داستان رستم و سهراب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به علاقهمندان به شاهنامۀ فردوسی پیشنهاد میکنیم.
درباره ابوالقاسم فردوسی
ابوالقاسم فردوسی را پرچمدار هویت ایرانی دانستهاند. او در روزگاری که زبان فارسی مهجور مانده و آنطور که باید قدر نمیدید، نه با شمشیر و زره پولادین، بلکه با قلم فرهنگ و سرمایهٔ عمر، به جنگ با نادیدهانگاری این زبان برخاسته و آن را از خطر نابودی نجات داد. حکیم ابوالقاسم فردوسی، شاعر بزرگ حماسهسرا و سرایندهٔ کتاب ارزشمند شاهنامه، همواره میان مردم ایران و جهان از موقعیتی والا برخوردار بوده است. برخی بر این باورند که فردوسی در سالهای ۳۲۵ یا ۳۲۶ هجری قمری یا در حدود سالهای ۳۲۹ تا ۳۳۰ هجری قمری به دنیا آمده است. شواهد و قرائن موجود حاکی از آن است که در روزگار جوانی فردوسی، فردی به نام «ابومنصور احمد بن محمد دقیقی» که گویا از همشهریان فردوسی بوده، به نظم داستانهای کهن فارسی بر مبنای شاهنامهٔ ابومنصوری همت گماشته، اما قبل از اینکه کار سرایش این داستانها را به سرانجام برساند، توسط غلامش کشته شده و این عاملی شده است تا فردوسی تصمیم بگیرد کار نیمهتمام او را به پایان برساند. دیری نپایید که فردوسی بهواسطهٔ سرودن داستانهای کهن ایرانی در بین مردم آن روزگار شهرت یافت و همه مشتاق بودند تا بخشی از سرودههای او را بشنوند. هر چند فردوسی در طول زندگی خود از اثر ماندگارش قدر ندید، اما با مرگ او روزبهروز بر ارج و قرب این اثر نزد مردم افزوده شد و عدهٔ بسیاری، داستانهای کهن ایرانی را در قالب اشعار شاهنامه برای فرزندان خود نقل کردند و بدینوسیله زبان فارسی نیز در میان مردم جایگاه خود را بازیافت. پس از مرگ فردوسی، مردم جسم بیجانش را به قبرستان مسلمانان بردند تا به خاک بسپارند، اما فرد متعصبی، فردوسی را بیدین و کافر (رافضی) خوانده و اجازهٔ دفن او میان مسلمانان را نداد؛ بنابراین فردوسی را در میانهٔ باغی که به خود او تعلق داشت به خاک سپردند. مزار او در طوس در استان خراسان پایدار است.
حجم
۱٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۳۴ صفحه
حجم
۱٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۳۴ صفحه