کتاب خشونت و اندیشه هایی درباره سیاست و انقلاب
معرفی کتاب خشونت و اندیشه هایی درباره سیاست و انقلاب
کتاب خشونت و اندیشه هایی درباره سیاست و انقلاب نوشتهٔ هانا آرنت و ترجمهٔ عزتالله فولادوند است. انتشارات خوارزمی این کتاب را منتشر کرده است.
درباره کتاب خشونت و اندیشه هایی درباره سیاست و انقلاب
در کتاب خشونت و اندیشه هایی درباره سیاست و انقلاب موضوع بحث، تحقیق در چیستی و چرایی و پیامدهای خشونت است، اما این نکته را نیز باید باید در نظر گرفت که غرض از این بحث محکومکردن خشونت نیست. با اینکه در عواقب مصیبتبار خشونت تردید نیست و بنابراین هیچ کس نمیتواند مگر بهبهانهٔ دفاع از برخی اصول عالی حکم بهدرستی آن دهد، اما با توجه بهاهمیت غریزهها در طبیعت آدمی و نقش خطیر هیجانات در زندگی، از واقعبینی به دور خواهد بود اگر بخواهیم خشونت را یکسره محکوم کنیم و خواهان طرد آن از قلمرو رفتار بشر گردیم. افزون بر آن، در زندگی مواردی پیش میآید که بهگفتهٔ نویسنده «خشونت، یعنی مبادرت بهعملی بدون بحث و گفتار و بدون اندیشیدن بهنتایج، تنها راهی است که بتوان ترازوی عدالت را دوباره بهحال ترازمندی درآورد.» بهبیان دیگر، خشونت ممکن است از عواطف عالی سرچشمه بگیرد و هدفی والا داشتهباشد.
خواندن کتاب خشونت و اندیشه هایی درباره سیاست و انقلاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران حوزههای علوم سیاسی و جامعهشناسی پیشنهاد میکنیم.
درباره هانا آرنت
هانا آرنت در سال ۱۹۰۶ به دنیا آمد و در سال ۱۹۷۵ درگذشت. او تئوریسین و فیلسوفی سیاسی بود که در آلمان در یک خانوادهٔ یهودی زاده شد. در ۱۸سالگی وارد دانشگاه ماربورگ شد و در این دانشگاه استاد محبوبش «مارتین هایدگر» بود که رابطهٔ عاشقانهای نیز با او داشت. او در سال ۱۹۲۶ دانشگاه ماربورگ را ترک کرد و به دانشگاه هایدلبرگ رفت تا رسالهٔ دکتری خود را با عنوان «مفهوم عشق از نظر آگوستین قدیس» زیر نظر «کارل یاسپرس» بگذراند. پس از تحصیل به یکی از رهبران چپ آلمان بدل شد و به مخالفت با نازیها پرداخت. هانا آرنت در سال ۱۹۳۲ ریاست دانشگاه فرایبورگ را بر عهده گرفت. در سال ۱۹۳۳ با قدرتگرفتن آدولف هیتلر مدتی به زندان افتاد و با شروع جنگ جهانی دوم به اردوگاه مرگ و کورههای آدمسوزی اعزام شد که البته توانست از اسارت فرار کند و همراه با همسر خود «هاینریش بلوشر» به فرانسه برود. هانا آرنت و همسرش با هجوم آلمانها به فرانسه، به آمریکا مهاجرت کردند. او در سال ۱۹۵۱ تابعیت ایالات متحده را پذیرفت. اوایل مهاجرت برای او بسیار سخت و همراه با فقر بود. در ۱۹۶۳ به استادی دانشگاه شیکاگو رسید و در ۱۹۶۷ به «مدرسهٔ تحقیقات اجتماعی» نیویورک رفت و تا پایان عمرش آنجا تدریس میکرد. هانا آرنت در سال ۱۹۵۱ کتاب معروف خود «ریشههای توتالیتاریسم» را منتشر کرد. این کتاب او را به یکی از اصلیترین نظریهپردازان زمان خود بدل کرد؛ همچنین از دیگر آثار معروف او میتوان به «حیات ذهن»، «انقلاب»، «وضع بشر»، «قدرت و قهر» و «میان گذشته و آینده» اشاره کرد. هانا آرنت در ۴ دسامبر ۱۹۷۵ در نیویورک درگذشت و در کنار همسرش به خاک سپرده شد.
بخشی از کتاب خشونت و اندیشه هایی درباره سیاست و انقلاب
«یکی از رهبران جنبش حقوق مدنی سیاهان بهنام بییرد راستینکه خود نیز سیاهپوست است آنچه لازم بوده دربارهٔ این مطلب گفتهاست. او میگوید مقامات دانشگاهها باید «از تسلیمشدن در برابر تقاضاهای ابلهانهٔ دانشجویان سیاهپوست دستبردارند»؛ صحیح نیست که «حس گنهکاری و خودآزاری یک گروه موجب گردد که بخشی دیگر از مردم جامعه بهنام عدالت اسلحه بهدست گیرند»؛ دانشجویان سیاه «هنوز از شوک رفع تبعیض نژادی بیرون نیامدهبودند و بهدنبال راهی آسان برای فرار از مشکلاتشان میگشتند»؛ آنچه دانشجویان سیاهپوست بدان نیازمندند «آموزش ترمیمی» است که «ریاضیات یاد بگیرند و بتوانند یک جملهٔ درست بنویسند» نه «کلاس حال کردن». ببینید وضع اخلاقی و فکری جامعه بهکجا رسیدهاست که برای زدن حرف حسابی در این گونه امور باید از شجاعت سرشار بهرهمند بود! حتی از این هراسانگیزتر این احتمال است که پنج سال یا ده سال دیگر، همین «تعلیم» زبان «سواحلی» (که نمیتوان نام زبان بر آن گذاشت چون آمیزهای است از اجزاء ناجور گویش بانتو و شمار فراوانی واژگان عاریتی عربی که کاروانیان بردهفروش و عاجفروش عرب افریقا بهآن سخن میگویند. رجوع کنید بهدایرةالمعارف بریتانیکا، چاپ ۱۹۶۱) و آموزش ادبیات افریقایی و دیگر مواد درسی فاقد وجود خارجی، بهدامی تعبیر شود که بگویند سفیدپوستان برای سیاهان گسترده بودند تا آنان را از کسب علم و سواد بازدارند.»
حجم
۱۸۸٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۷۲ صفحه
حجم
۱۸۸٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۷۲ صفحه