کتاب ظهور و سقوط اتحاد شوروی
معرفی کتاب ظهور و سقوط اتحاد شوروی
کتاب ظهور و سقوط اتحاد شوروی نوشتهٔ جان آر. ماتیوز و ترجمهٔ فرید جواهرکلام است. گروه انتشاراتی ققنوس این کتاب در حوزهٔ تاریخ جهان را منتشر کرده است.
درباره کتاب ظهور و سقوط اتحاد شوروی
هنگامی که در سال ۱۹۱۷ انقلاب روسیه آغاز شد، هیچ کس، حتی آتشینترین هوادار انقلاب، نمیتوانست حاصل کار را به درستی پیشبینی کند. پیش از پایان یافتن آن سال سرنوشتساز، تزار نیکلای دوم، که فرمانروای موروثی روسیه به شمار میرفت، بازداشت شد. سال بعد، در خلال جنگ داخلی که مشخص میکرد آیا این حکومت نوبنیاد سوسیالیستی به بقای خود ادامه خواهد داد یا خیر، نیکلای و اعضای خانوادهاش، تزارینا ملکه الکساندرا، پسر و چهار دخترش به همراه تمام خدمتگزارانشان، بیرحمانه به قتل رسیدند. حکومت تازه، که رهبران آن خود را کمونیست میخواندند، طی دورانی طولانی، حدود ۷۴ سال، رشتهای از فجایع به بار آورد که کشور روسیه هنوز هم نتوانسته است از آنها بهبود حاصل کند. جان آر. ماتیوز در کتاب ظهور و سقوط اتحاد شوروی از این تغییرات سخن گفته است.
خواندن کتاب ظهور و سقوط اتحاد شوروی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران مطالعه در باب تاریخ شوروی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب ظهور و سقوط اتحاد شوروی
«هر چند گیرک اندکی پس از این جریان، به خاطر برآوردن تقاضاهای اعتصابکنندگان برکنار گردید، جانشین وی وعده داد که توافقهای صورت گرفته با اعتصابکنندگان را محترم بشمارد. او همچنین قول قطعی داد که همبستگی صمیمی خود را با شوروی حفظ کند، زیرا از دخالت این کشور بیمناک بود. پس از آن دولتاصولاً منکر اعتصاب یکجانبه شد و آن را به رسمیت نشناخت. اعتصاب از سر گرفته شد و تا دسامبر ۱۹۸۱ کم و بیش در جوش و خروش بود، تا آن که در این تاریخ حکومت نظامی اعلام شد و رهبران اتحادیه همبستگی، از جمله والِسا، بازداشت شدند و مدت کوتاهی به زندان افتادند.
برژنف دکترین خود را به حکومت لهستان تذکر داد، و از این حکومت خواست که با تصویب قانونی مبنی بر ممنوعیت اعتصاب، پیمان جدید را با اتحادیه همبستگی بشکند. وی برای تأکید بر خواستهاش، ارتشی به نزدیکی مرز شوروی ـ لهستان اعزام داشت تا در آنجا دست به مانور بزنند. ظاهرا هشدارهای کارتر، رئیس جمهور آمریکا، را علیه دخالت مستقیم نادیده گرفته بود. (کارتر در این زمان آخرین روزهای ریاست جمهوریاش را میگذراند.)
رابرت دانیلز واکنش آمریکا را به بحرانهای افغانستان و لهستان، «جنگ سرد جدید» مینامد که در آن «نوعی محافظهکاری بازخیز، آمریکاییها را بر آن داشت که اتحاد شوروی را شیطانی انقلابی و توسعهطلب تلقی کنند که با وی نمیتوان به همزیستی مسالمتآمیزِ مورد اعتماد یا توافقی پردوام رسید.»(۵۰) به راستی هم رونالد ریگان، اتحاد شوروی را «امپراتوری شرارت»(۵۱) نامید.
ریگان، رئیس جمهور آمریکا، هم شوروی و هم لهستان را ــ که از طریق سرکوب اعتصابها با شوروی همکاری نموده بود ــ تحریم بازرگانی کرد، ولی بیشترین قصور را در بروز بحران متوجه اتحاد شوروی دانست. این تحریم صدور غذا به لهستان و تجهیزات نفت و گاز به شوروی را متوقف کرد. در عین حال، در زمینه خدمات هواپیمایی و امتیازات بندری (دریایی) برای هر دو کشور محدودیتهایی به وجود آورد. در خلال این دوره، برژنف، که تندرستیاش به خطر افتاده بود، به شیوه روزافزونی نسبت به امور داخلی کشورش بیتوجهی نشان میداد. این بیتوجهی، همراه با رکود اقتصادی، به طرز مخاطرهآمیزی به رشد فساد و فعالیتهای بازار سیاه دامن زد، دو مشکلی که مدتی بس دراز در اتحاد شوروی مسئلهساز بودند.»
حجم
۳٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۴۰ صفحه
حجم
۳٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۴۰ صفحه