کتاب عصر روشنگری
معرفی کتاب عصر روشنگری
کتاب عصر روشنگری نوشتهٔ جان ام. دان و ترجمهٔ مهدی حقیقت خواه است و گروه انتشاراتی ققنوس آن را منتشر کرده است. این کتاب از مجموعه تاریخ جهان نشر ققنوس است.
درباره کتاب عصر روشنگری
روشنگری یک دوره شور و هیجان فکری شدید بود که تقریباً از ۱۶۵۰ تا ۱۷۸۹ میلادی طول کشید. این بیشتر یک شوریدگی بود تا جنبشی سازمانیافته و هدف مُبرمش پاشیدن نورِ فهم و ادراک بر تاریکی نادانی، خودخواهی، و اَبلهی آدمی بود.
انگلستان گهواره و خاستگاه و فرانسه سرزمین بلوغ و بالندگی روشنگری بود، که سرانجام به کشورهای دیگر گسترش یافت، از جمله به آمریکا که در آنجا بیش از هر جای دیگری هدفهایش تحقق یافت.
با آنکه در این پیکار تاریخی بسیاری نقش داشتند، نامدارترین پیشگامان آن اندیشمندان، نویسندگان، سیاستمداران، بازرگانان، اشراف، انقلابیون، و علمای الهی فرانسوی بودند که فیلسوف نامیده میشدند.
در نخستین روزهای عصر روشنگری، اکثر فیلسوفان از نیروی خرد انسان و روش علمی ــ به جای ایمان، عاطفه، وفاداری، خُرافه، و فرمانبرداری از قدرت ــ به عنوان بهترین ابزار حل مشکلات آزاردهنده اجتماعی، اقتصادی، و سیاسی دفاع میکردند. بسیاری از آنها با این اندرز لُرد چِسترفیلد، نویسنده انگلیسی قرن هجدهم، همداستان بودند: «بهنگام با عقل خود مشورت کن: نمیگویم که همیشه راهنمای بیلغزشی است، چرا که عقل لغزشناپذیر نیست؛ اما به هر حال بهترین راهنمایی است که میتوان از آن پیروی کرد.»
از نظر این مریدانِ عقل تقریباً همه چیز را میشد آماج قرار داد. آنها به این میاندیشیدند که کدام جامعه بهترین عملکرد را دارد؟ چرا قوانین نامنصفانه و ظالمانه چنین فراوانند؟ جهان چگونه اداره میشود؟ آیا خدایی هست؟ آیا به راستی، چنان که علمای الهی مدعیاند، تنها چهار هزار سال از عمر زمین میگذرد؟ آیا قوانین طبیعیای وجود دارد که بر امور انسان حاکم باشد؟ آیا ذهن خردورز انسان میتواند آنها را درک کند؟ چه کسی قدرت و اختیار فرمانروایی دارد؟ ذهن انسان چگونه کار میکند؟ آیا میتوان به اطلاعاتی که درباره جهان واقعی به ما میدهد اعتماد کرد؟ اگر نه، آیا انسان اصلا میتواند چیزی را بشناسد؟
انگیزه هواداران روشنگری فراتر از کنجکاوی صِرف بود. بسیاری از آنها از پادشاهیهای اروپا بیزار بودند و فرمانروایان را متهم میکردند که اتباع خود را بازیچه بازیهای خطرناک و قدرتطلبانه خود میکنند. این فیلسوفان از طبقه اشراف زمیندار نیز دل خوشی نداشتند، چرا که آنها به سنتهای کهنه قرنها پیش چسبیده بودند که به آنها سهم نامنصفانهای از قدرت، اعتبار، امتیازهای اختصاصی، و معافیت مالیاتی به هزینه اکثریت میداد.
اما هواداران روشنگری بیشترین خشم خود را متوجه مذهبِ نهادیشده، به ویژه کلیسای کاتولیک، میکردند، که بسیاری بر این عقیده بودند که از راه ترس، ارعاب، تهدید، و دانش دروغین از تمام مردم سوءاستفاده میکند.
خدا در زندگی بسیاری از اندیشمندان عصر روشنگری دیگر نیروی مهمی به شمار نمیرفت. مردان و زنان عصر روشنگری نفع شخصی و شعور خود را راهنمای خویش قرار میدادند، چنان که در گذشته هرگز سابقه نداشت. تاریخدان ویلیام اچ. مکنیل مینویسد: «به جای انتظار برای بازگشت مسیح، عقل جسورانه وظیفه نجات بشریت از تمام بدبختیها، تبهکاریها و ابلهیهای گذشته را بر عهده گرفت.»
کتاب عصر روشنگری به این عصر مهم میپردازد.
خواندن کتاب عصر روشنگری را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران و دوستداران تاریخ جهان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب عصر روشنگری
«امانوئل کانت، فیلسوف نامدار آلمانی، زمانی پرسید: «آیا ما اکنون در عصر روشننگر زندگی میکنیم؟ پاسخ چنین است: 'نه، بلکه ما در عصر روشنگری زندگی میکنیم.»
کانت، مانند بسیاری دیگر از اندیشمندان اروپایی و آمریکایی، عقیده داشت که مشخصه عصر او ــ قرن هجدهم ــ اشتیاق شدید انسان به دانستن حقیقت است. ایزایا برلین، پژوهشگر عصر روشنگری، مینویسد: «قرن هجدهم شاید آخرین دوره در تاریخ اروپای غربی است که...(توانایی ذهن انسان به دانستن همه چیز)... گمان میرفت هدفی دستیافتنی است.»
بیشتر این دانشطلبی محصول گرایشی تاریخی بود که در سدههای پیشین شکل گرفته بود. اما یک وجه عملگرایانه نیز در آن وجود داشت. در این زمان، بسیاری از اروپاییان متقاعد شده بودند که دانش، حقیقتجویی، و دیگر اشکال روشنگری برای نوسازی جامعه فاسد و ناعادلانهای که به نفع پادشاهان، اشراف، و روحانیان و به زیان دیگران بود، لازم است.
ریشههای روشنگری به رُنسانس برمیگشت، به یک نوزایی در آموختن که، پس از قرنها کندی نسبی ــ اگر نه ایستایی ــ در رشد فکری طی قرون وسطی در اروپا، از حدود ۱۳۵۰ آغاز شد. برعکس، رُنسانس عصری بود که بر مطالعه، آموزش، و بهسازی خود تأکید داشت. اندیشمندان، نویسندگان و هنرمندان آن ادبیات کلاسیک یونان و روم را، که طی قرون وسطی نادیده گرفته یا فراموش شده بود، با سربلندی و افتخار «از نو یافتند.» اما افراد بااستعداد عصر رنسانس نیز آثار مبتکرانهای در ادبیات، هنر و معماری آفریدند و شالوده علم نوین را بنیان گذاشتند.
در آن زمان، ماشینهای چاپ جدید امکان نشر سریعتر، گستردهتر و ارزانتر اندیشههای رنسانس را فراهم ساخت. پیش از آن تمام کتابها تماماً با دست تهیه میشد که فرایندی وقتگیر و پُرهزینه بود.
اکتشاف و سیاحت جهان نیز در برآمدن روشنگری نقش داشت. از عصر رنسانس به بعد، کشتیهای اروپایی در پی کشف سرزمینهای ناشناخته جهان در پهنه دریاها روان بودند. داستانهایی که دریانوردان پس از بازگشت از زندگی انسانها در سرزمینهای دوردست و شگفتانگیز تعریف میکردند موجب توجه عمیق اروپاییان به فرهنگهای دیگر و مقایسه آنها با جوامع خودشان شد.
در این میان، وجه فکری رنسانس موجب تردید فزاینده نسبت به آموزههای کلیسای کاتولیک شد، نهادی که بر زندگی مذهبی در اروپا تسلط داشت. منتقدانِ بسیاری فساد و اعمال غیراخلاقی درون کلیسا را آشکارا مورد تمسخر قرار دادند؛ آنها تعالیم کلیسایی نظیر تثلیث را زیر سؤال بردند، آموزهای که میگفت خدا دارای ذات سهگانه است. دسیدریوس اِراسموس، انسانگرای هلندی، در کتابش گفتگوهای آشنا از شکاکان آینده خبر داد و به تکریم یادگارهای مذهبی، نظیر مریم عذرا، حمله بُرد.
در ۱۵۱۹، مارتین لوتر، راهب آلمانی، علیه سوءاستفادههای کلیسا دست به اعتراض زد که در اوج خود به طغیان گستردهای فرا رویید که به «اصلاحگری پروتستان» شهرت یافت. طی قرنهای شانزدهم و هفدهم، کاتولیکها و پروتستانها به نام خدا به جنگ با یکدیگر پرداختند. این خونریزی سرانجام از اقتدار کلیسای کاتولیک کاست، اما بسیاری از مسیحیان را نیز در هر دو سو دلسرد و سرخورده ساخت. چطور میتوانستند این ادعای رهبران روحانیشان را بپذیرند که صرفاً مذهب آنها ایمان راستین است؟ تفسیر کدامشان از کتاب مقدس درست بود؟ آیا به راستی کلیسا از رضایت خدا برخوردار بود هنگامی که کسانی را که با اقتدار کلیسا موافق نبودند تحت پیگرد و آزار قرار میداد؟
این پرسشها دانشوران را، در کنار مردم عادی و پیشوایان دینی، چنان به ژرفنگری و تردید در احکام کتاب مقدس و کلیسا برانگیخت که پیشتر هرگز سابقه نداشت.»
حجم
۳٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۱۴۲ صفحه
حجم
۳٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۱۴۲ صفحه