دانلود و خرید کتاب پس از آدورنو تیا دنورا ترجمه حسن خیاطی
تصویر جلد کتاب پس از آدورنو

کتاب پس از آدورنو

نویسنده:تیا دنورا
انتشارات:نشر نی
امتیاز:
۳.۸از ۴ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب پس از آدورنو

کتاب پس از آدورنو نوشتهٔ تیا دنورا با ترجمهٔ حسن خیاطی است و نشر نی آن را منتشر کرده است. این کتاب بازاندیشی در پژوهش جامعه‌شناختی موسیقی است.

درباره کتاب پس از آدورنو

از اولین چاپ «مقدمه‌ای بر جامعه‌شناسی موسیقی» آدورنو سال‌ها می‌گذرد و توجه بسیاری به کار او جلب شده است. با اینکه از نسخهٔ خاص پژوهش جامعه‌شناختی موسیقی آدورنو نقدهای مختلفی کرده‌اند، در جدیت این اثر و ژرفای مسائل طرح‌شدهٔ او تردیدی نیست. به همین دلیل آدورنو شخصیت قابل ملاحظه‌ای است.

تیا دنورا در کتاب پس از آدورنو می‌خواهد نظریات آدورنو را با پژوهش جامعه‌شناختیِ کنش‌محور و زمینه‌مند دربارهٔ موسیقی پیوند بزند. در این راه او برنامه‌ای برای پژوهش جامعه‌شناختی موسیقی فراهم می‌آورد. او قصد دارد از موضوعاتی که هستهٔ برنامهٔ کاری آدورنو است به شیوه‌ای بحث کند که قابل بررسی تجربی باشد. به همین دلیل این کتاب را «پس از آدورنو» نامیده‌ که هم به معنای ادای احترام به آدورنو است (چون با توجه دوباره به موضوعات مدنظر آدورنو، یعنی ساختارهای موسیقایی، شیوه‌های گوش‌کردن، شناخت و «کنترل»، می‌توان به پژوهش جامعه‌شناختی موسیقی نیروی تازه‌ای بخشید) و هم به معنای فرارفتن از (رجوع به حاشیهٔ) روش‌ها و سطوح اصلی نظریه‌پردازی اوست.

فصل اول خلاصهٔ راهبردیِ مطالعات اجتماعی موسیقی آدورنو است که در آخر، درون‌مایه‌های اصلی اندیشهٔ آدورنو را که مورد نقد جامعه‌شناسان بوده است، طرح کرده‌است. در فصل دوم، مروری بر جامعه‌شناسی موسیقی و موسیقی‌شناسی جدید دارد و به نقد تصورات آن‌ها دربارهٔ موسیقی (در جامعه‌شناسی) و جامعه (در موسیقی‌شناسی) می‌پردازد. سپس، برنامهٔ پژوهشی زمینه‌مند و کنشگرمحوری را معرفی می‌کند که بر مفهوم رویداد موسیقایی متمرکز است و موضوعات مدنظر آدورنو را در سطح «درست» عام‌انگاری مطرح می‌کند ــ سطحی که به کردارهای موسیقایی مشخص توجه دارد. با این‌که این پژوهش بر تحلیل سطحِ خرد تمرکز می‌کند، ولی برای موضوعات سنت سطح کلان جامعه‌شناختی هم می‌تواند مفید باشد تا این موضوعات را در سطح کنش تشریح کند. طی فصول سوم تا پنجم به کمک برنامهٔ پژوهشی مطرح در فصل دوم، برخی از درون‌مایه‌های آدورنویی بررسی می‌شوند ــ موضوعاتی همچون رابطهٔ موسیقی با آگاهی و شناخت (فصل سوم)، ذهنیت و هیجان (فصل چهارم)، و، با عنایت به مجموع این درون‌مایه‌ها، در فصل پنجم، از مفهوم نظم‌بخشی و کنترل اجتماعی بحث می‌شود. در پایان فصل ششم، بیان می‌کند که پژوهش جامعه‌شناختی موسیقی، در چارچوبی تجربی، نه‌فقط با علائق اصلی آدورنو سازگار است، بلکه درواقع می‌تواند سازوکارهایی را مشخص کند که نشان می‌دهد چطور فرهنگ (موسیقی) در پیوند با عاملیت انسانی عمل می‌کند و بدین‌ترتیب می‌تواند به بسط نظریهٔ فرهنگی کمک کند.

تئودور ویزنگروند آدورنو موسیقی را محور نقد مدرنیته قرار داد و پرسش‌های مهمی دربارهٔ نقش موسیقی در جامعهٔ معاصر مطرح کرد. یکی از استدلال‌های محوری او این بود که موسیقی، به‌واسطهٔ عناصر سازنده‌اش، آگاهی را متأثر می‌کند و ابزاری برای کنترل و ادارهٔ اجتماعی است. بااین‌حال، آثار آدورنو در وهلهٔ اول نظری بودند و، به‌دلیل فقدان بررسی تجربی این موضوعات، آثار او در حاشیهٔ پژوهش‌های جامعه‌شناختی معاصر دربارهٔ موسیقی قرار گرفته‌اند. در این کتاب بحث می‌شود که رشتهٔ پژوهش جامعه‌شناختی موسیقی می‌تواند با مراجعه به مسائل آدورنو و به‌خصوص تمرکزی که بر موسیقی به‌مثابهٔ میانجی پویای زندگی اجتماعی داشته است، غنای بسیاری پیدا کند. این کتاب، که بناست راهنمای «شیوهٔ کار پژوهش جامعه‌شناختی موسیقی» باشد، با موضوعات حساسی که اغلب در حاشیه بوده‌اند سروکار دارد، موضوعاتی همچون تنظیم حسیات، شناخت، هیجان و موسیقی به‌مثابهٔ ابزار مدیریت. در این کتاب، با مجموعه‌ای از مثال‌های زمینه‌مند به بازنگریِ مباحث آدورنو پرداخته‌ شده است.

خواندن کتاب پس از آدورنو را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به پژوهشگران حوزه‌های جامعه‌شناسی، فلسفه هنر و موسیقی پیشنهاد می‌کنیم.

درباره تیا دِنورا

تیا دِنورا رئیس دپارتمان و استاد جامعه‌شناسی موسیقی دانشگاه اکستر است. او آثار متنوعی در حوزهٔ پژوهش جامعه‌شناختی موسیقی منتشر کرده است. برخی از کتاب‌های او عبارت‌اند از بتهوون و برساخت نبوغ (۱۹۹۵) و موسیقی در زندگی روزمره (۲۰۰۰).

بخشی از کتاب پس از آدورنو

«موسیقی قدرت دارد یا حداقل خیلی از مردم این‌طور فکر می‌کنند. موسیقی در فرهنگ‌ها و زمان‌های مختلف، با اقناع، شفابخشی، فساد و بسیاری از موضوعات اساسی پیوند داشته است. فکرِ پشتِ چنین پیوندی این است که موسیقی ــ بر آگاهی، بدن، هیجانات ــ عمل می‌کند. این فکر با فکر دیگری مرتبط است ــ این‌که موسیقی، به‌خاطر کاری که می‌تواند انجام دهد، باید تنظیم و کنترل شود.

تاریخ موسیقی غرب سرشار از جلب و نکوهش قدرت‌های مختلف موسیقی است. در جالب‌ترین موارد، موضوع بر سر تمایز ویژگی‌های موسیقی تنال از متن شعر موسیقی یا لیبرتی بوده است. در قلمرو موسیقی مذهبی چنین نمونه‌هایی بی‌شمارند. برخی از این موارد مشهور عبارت‌اند از «اصلاحات» شارلمانی در سال ۸۰۰ میلادی دربارهٔ سرودهای مذهبی؛ فرمان پاپ گریگوری سیزدهم برای «بازبینی، پاکسازی، تصحیح و اصلاح» موسیقی کلیسایی (Hoppin, ۱۹۷۸:۵۰)؛ فرمان پروتستانی اواخر قرن شانزدهم برای آواز هیمن ساده (در برابر چندصدایی پیچیده)؛ و کمی بعد، این گفتهٔ یوهان سباستین باخ که هدف موسیقی مذهبی «سازمان‌بخشیدن به عبادت‌کنندگان» است. در قلمرو سیاسی موسیقی به‌دلیل تأثیراتش ابزار بسیج عمومی بوده یا سرکوب شده است. سفارش سمفونی به شاستاکُویچ برای خاطرنشان‌کردن سالگرد انقلاب روسیه (و سپس نکوهش او، چون موسیقی «منحطی» ساخته بود)، طرد موسیقی آتنال در آلمان نازی، و این اواخر جنجال بر سر اجراهای مختلف سرود ملی (اجرای گروه پانک‌راکِ انگلیسی از خداوند نگه‌دار ملکه باد، یا اجرای پرچم پرستاره جیمی هندریکس) همگی نشان می‌دهند که موسیقی می‌تواند موجب وفاق و/ یا سرنگونی باشد. در چشم‌اندازی جهانی نمونه‌های هیجان‌انگیزتری نیز می‌یابیم که تازه‌ترین آن‌ها، به قول رسانه‌های غربی، ممنوعیتِ تقریباً همهٔ اشکال موسیقی در افغانستان است. از منظری موسیقایی، اگر یک چیز مشترک در سراسر دنیا وجود داشته باشد، شاید تشخیص، و گاهی ترس از، کاری باشد که موسیقی می‌تواند ممکن کند.

امروزه داخل و خارج از دانشگاه بحث داغی دربارهٔ موسیقی، اخلاق و تربیت جریان دارد ــ بحث‌هایی دربارهٔ به‌اصطلاح «تأثیر موسیقی موتسارت»، نگرانی از [موسیقی] هوی‌متال و تأثیر آن روی جوانان، تأثیر مخرب سبک‌های مختلف موسیقی و حتی، تازه‌تر از این‌ها، پژوهشی با حمایت انجمن اتومبیل بریتانیا دربارهٔ تأثیرات موسیقی روی رانندگی بی‌خطر. درست است که در برخی موارد موسیقی مطرح در این مباحث، سپر بلا یا شاخصِ دم‌دستی مسائلی فراموسیقایی‌اند (مثلاً وقتی موسیقی را نقد می‌کنند تا طرفداران یا هواداران آن موسیقی یا فرهنگ آن‌ها را نقد کرده باشند)، بااین‌حال، عجولانه خواهد بود اگر این فکر را رها کنیم که ویژگی‌های موسیقاییِ موسیقی می‌توانند واجد قدرت باشند. به نظر بسیاری از افراد عقل متعارف می‌پذیرد که موسیقی تأثیراتی دارد: ما این را می‌دانیم چون این تأثیرات را تجربه کرده‌ایم و به‌دلیل تأثیراتی که موسیقی روی ما گذاشته است، شاید در پی موسیقی باشیم و هم از آن بپرهیزیم. خلاصه این‌که می‌دانیم موسیقی اهمیت دارد.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱٫۰ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۲۹۹ صفحه

حجم

۱٫۰ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۲۹۹ صفحه

قیمت:
۱۰۵,۰۰۰
تومان