کتاب فلسفه باغ ها
معرفی کتاب فلسفه باغ ها
کتاب فلسفه باغ ها نوشتهٔ دیوید ادوارد کوپر و ترجمهٔ شیرین کریمی است و نشر نی آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب فلسفه باغ ها
به فرمودهٔ قرآن همانا بهشت با میوهها و عطرهایش محل خرسندی، و نیز محل صلح و صفاست، آمیزهای است از آرامش و فراوانی، آسودگی و وفور. هدف باغهای ایرانی رسیدن به چنین آمیزهای و تلاش برای انتقال حس حضور در خلد برین بوده است. این هماهنگی میان تجرد معنوی و لذتبخشیِ شادمانه دستاورد بزرگ باغهای اصفهان و شیراز و کاشان و سایر شهرهای ایران بوده است.
کتاب فلسفه باغ ها نشان میدهد که باغها میتوانند معناهای متفاوتِ بسیاری داشته باشند. مثلاً باغ ممکن است چیزی را بازنمایی کند (مثل چشماندازی کوهستانی) که دارای اهمیت تاریخی یا جامعهشناختی باشد و برای مالکش معنایی عاطفی داشته باشد. همچنین استدلال میکند که بسیاری از باغها مثال چیزی کلیتر و عمیقترند، مثالِ نفوذ متقابل یا وابستگی متقابلِ جهان طبیعی و فرهنگ انسانیاند. درنهایت، با در نظر گرفتن همهچیز، این وابستگیِ متقابل چیزی رازآلود است و نمیتوان آن را با علوم طبیعی یا انسانی شرح داد.
این کتاب هیچ تفسیر معنوی خاصی دربارهٔ معنا و رمز و راز باغ ارائه نمیدهد، چه رسد به تفسیر الهیاتی. اما موضع نویسنده با دیدگاههایی که دربارهٔ معنای باغ در سنتهای مذهبی مختلف، ازجمله اسلام، وجود دارد سازگار است. ازاینرو ایرانیان که وارثانِ یکی از غنیترین سنتهای باغسازی در جهاناند، از این کتاب بهرهٔ فراوان خواهند برد.
خواندن کتاب فلسفه باغ ها را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر میخواهید دربارهٔ فلسفهٔ باغهای ایرانی بیشتر بدانید این کتاب را حتما بخوانید.
بخشی از کتاب فلسفه باغ ها
«دربارهٔ رابطه بین فلسفه و باغ و نیز دربارهٔ ملاحظات پیرامون این رابطه نوشتهجات کم نیست. مثلاً میتوان مضمون باغ را بهمنزلهٔ مکانی در نظر گرفت که بهخصوص مناسب سلوک اندیشیدن و بحثوجدل فلسفی است، که پیشتر باتیستی به آن گریزی زده بود و عقبهٔ آن دستکم به اپیکور میرسد، جان ایوِلن این مضمون را پی گرفت و «کوشید نشان دهد چطور هوا و طبیعت خاص باغها... بر شورمندی فلسفی... تأثیر میگذارد.» (نقلشده در Casey ۱۹۹۳:۱۵۴) همچنین میتوان به کاوشهای نظری اندیشید و به اینکه بستر فلسفی یک عصر چگونه بر ذوق و سلیقهٔ باغ در همان عصر تأثیر گذاشته است. مثلاً هریک از فصول تاریخیِ چشماندازِ انسان اثر جفری و سوزان جلیکو شرحی کلی از مشرب فلسفی غالب ارائه میدهند، بهفرض «ماتریالیسم مسرتبخش» در فرانسهٔ قرن هفده یا «لیبرالیسم فلسفی و تجربهگرایی» در آلمان و انگلستانِ همان دوره (Jellicoe & Jellicoe ۱۹۹۵:۱۷۸, ۱۹۲)، که بخشی از پسزمینهٔ فرهنگی را شکل دادند و باغهای آن کشورها بر اساس همان پسزمینهٔ فرهنگی طراحی شدند.
اما تأمل دربارهٔ پیوندها میان فلسفه و باغها با این شیوهها فینفسه تأمل فلسفی دربارهٔ باغها نیست و هنگامی که دربارهٔ فلسفهٔ باغها تأمل میکنیم و به پژوهشها رجوع میکنیم، بهواقع تحتتأثیر بیاعتناییِ نسبیای قرار میگیریم که شماری از نویسندگان مدرن از آن گلهمندند. بااینهمه اغراق کردن در گلهمندی آسان است: این بیاعتنایی بههیچوجه بیاعتناییِ تمامعیاری نبوده است. اول، اگر توجه فقط معطوف به آثار فیلسوفانِ «حاذق» باشد، به عبارتی فیلسوفان رسمی، یعنی کسانی که احتمالاً در فهرستهای متعارفِ فیلسوفانی جای میگیرند که در تاریخهای مثلهشدهٔ این رشته یافت میشوند، در درجهٔ بیاعتنایی اغراق شده است. چهبسا ویرژیل و پلینیِ جوان، آلبرتوس مگنوس و پییرو دِکرِشنتْسی، ایوِلِن، پوپ، و ادیسون یا کارل چاپِک و هرمان هسه در چنین فهرستی جای نمیگیرند: اما اینها مردانی بودند که بهلحاظ فلسفی دورهدیده و آگاه بودند و درک فلسفی خود را به باغهایی اختصاص دادند که دوستشان داشتند و در چند مورد آن باغها را ساختند. دوم، اگر توجه محدود به سنت فلسفی غرب باشد، نیز در درجهٔ بیاعتنایی اغراق شده است. مثلاً، همانطور که انتظار میرود، شعرِ فلسفیِ ژاپن سرشار از تأملات فلسفی دربارهٔ اهمیت باغها و چیزهایی است که در باغها میرویند و قد میکشند. یا سنت بودایی را در نظر بگیرید: هم در سوَتههای بودا هم در آثاری مثل تَرهگاتها (چکامههای راهبان بزرگ) مباحثی دربارهٔ درختزارها و باغ و بستانهایی وجود دارد که بوداییانِ کهن بیشترِ وقت خود را در آنها سپری میکردند. این مکانها خاستگاههای اخلاقی و خِردورزی بودند که تأمل در آنها و دربارهٔ آنها پرورشدهندهٔ فهمِ فضایل و سرشتِ هستی است.»
حجم
۴۸۰٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۰۳ صفحه
حجم
۴۸۰٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۰۳ صفحه