دانلود و خرید کتاب صوتی کمی نزدیکتر به خانه (خلاصه کتاب)
معرفی کتاب صوتی کمی نزدیکتر به خانه (خلاصه کتاب)
کتاب صوتی کمی نزدیکتر به خانه (خلاصه کتاب) نوشتهٔ جینجر زی و ترجمهٔ یاسین قاسمی بجد است. ساغر عارف پور گویندگی این کتاب صوتی را انجام داده و انتشارات جزیره کتاب آن را منتشر کرده است. نویسنده در این اثر بیان کرده است که چگونه آرامش را پس از طوفان یافته است.
درباره کتاب صوتی کمی نزدیکتر به خانه (خلاصه کتاب)
کتاب صوتی کمی نزدیکتر به خانه (خلاصه کتاب) خلاصهای صوتی از کتاب «کمی نزدیکتر به خانه» (A Little Closer to Home) است. جینجر زی در این اثر راهکارهایی را بیان کرده است که از طریق آنها توانسته پس از سختیهای بسیار در زندگی به آرامش برسد.
شنیدن کتاب صوتی کمی نزدیکتر به خانه (خلاصه کتاب) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این خلاصه کتاب صوتی را به دوستداران آثار موفقیت و خودیاری پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب صوتی کمی نزدیکتر به خانه (خلاصه کتاب)
«-من پیشخدمت یک کلوپ در گرند راپیدز، میشیگان بودم. شش سال قبل از اولین روز کارم منتظر این دعوت بودم. من همیشه در مورد این که مطمئن شوم سیندی راضی است و تمام قوانین تا حد زیادی رعایت میشود، قاطع بودم.
-از من دعوت شد تا در ارزیابی مزه شراب در سطح اول شرکت کنم. با یک لیوان شراب سفید از من پذیرایی کردند، و همانطور که آن را میخوردم، احساس کردم صدای پچ پچ بیشتر میشود. به اطراف اتاق نگاه کردم و متوجه شدم که بقیه اثرات گرمای شراب را احساس میکنند.
-من در ارزیابی مزه کردن مست بودم و وقتی جیکوب سعی کرد به من کمک کند، شروع به خواندن و رقصیدن کردم. یک بطری شراب و یک قوطی ردبول برداشتم و سپس انگشتم را روی یک تکه شیشه بریدم.
-وقتی از خواب بیدار شدم، در تخت خانه جیکوب بودم و جیک کنار من نشسته بود. او به من گفت که به خاطر انگشتم فکر کرده که مرا از دست میدهد. از او پرسیدم چرا من را دوست دارد، درحالیکه من به شدت مست میکنم و تمام خانهاش را به هم ریختم.
-من به خود کوچکترم میگویم که حرفش را بزند و با مردم صحبت کند، احساساتش را بیان کند، و یاد بگیرد که مرزهایش را تعیین کند و به خود احترام بگذارد. در مورد مرزها به او آموزش میدادم، ابزاری که وقتی به دلیل افسردگی و افکار خودکشی در بیمارستان بستری شدم در سی سالگی به ذهنم رسید و به من اجازه میدهد مرزهای سالمی را تعیین کنم و احساسات همه اطرافم را جذب نکنم.
-من به دخترم میگویم داشتن یک توافق نامه حضانت مشترک مضحک که در آن باید هر کریسمس وسایل خود را جمع و جور کنی و از مامان به بابا نقل مکان کنی و در عید پاک دوباره از سمت بابا به مامان بیایی، عادی نیست. به او یاد دادم که چگونه مراقبه کند و چگونه مغزش را از افکار منفی پاک کند...»
زمان
۴۱ دقیقه
حجم
۵۷٫۳ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۴۱ دقیقه
حجم
۵۷٫۳ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد