
کتاب ایران در روابط فراآتلانتیکی
معرفی کتاب ایران در روابط فراآتلانتیکی
کتاب الکترونیکی «ایران در روابط فراآتلانتیکی» نوشتهٔ عزیزالله حاتمزاده را پژوهشکده مطالعات راهبردی منتشر کرده است. این اثر به بررسی جایگاه و نقش ایران در مناسبات میان دو سوی اقیانوس اطلس، یعنی ایالات متحده و کشورهای اروپایی، میپردازد و در دستهٔ علوم سیاسی و روابط بینالملل قرار میگیرد. نویسنده با رویکردی تحلیلی، فرازونشیبهای روابط ایران با آمریکا و اتحادیه اروپا را از پایان جنگ سرد تا دوران ریاستجمهوری بایدن واکاوی کرده است. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب ایران در روابط فراآتلانتیکی
«ایران در روابط فراآتلانتیکی» اثری پژوهشی در حوزهٔ روابط بینالملل و علوم سیاسی است که بهصورت ناداستان و تحلیلی نگاشته شده است. عزیزالله حاتمزاده در این کتاب، روند تاریخی و تحولات روابط میان آمریکا و کشورهای اروپایی را با تمرکز بر جایگاه ایران در این مناسبات بررسی کرده است. ساختار کتاب بر پایهٔ تحلیل همگرایی و واگرایی سیاستهای دو سوی آتلانتیک در قبال ایران استوار است و نویسنده تلاش کرده است با تکیهبر دادههای تاریخی و تحولات سیاسی، تصویری از فرازونشیبهای این روابط ارائه دهد. کتاب از پایان جنگ سرد آغاز میکند و تا دورهٔ بایدن را دربرمیگیرد. در این مسیر، به نقش سازمانهایی مانند ناتو، تحولات پس از انقلاب اسلامی ایران، برنامه هستهای و سیاستهای تحریمی پرداخته شده است. اثر حاضر با رویکردی تحلیلی و توصیفی، بهویژه برای علاقهمندان به سیاست خارجی ایران و مناسبات بینالمللی قابل توجه است.
خلاصه کتاب ایران در روابط فراآتلانتیکی
کتاب «ایران در روابط فراآتلانتیکی» به بررسی روندهای همگرایی و واگرایی میان آمریکا و اتحادیه اروپا در قبال ایران از پایان جنگ سرد تا دورهٔ بایدن میپردازد. نویسنده ابتدا بستر تاریخی روابط فراآتلانتیکی را ترسیم میکند و نشان میدهد که چگونه پس از جنگ جهانی دوم، اتحاد میان آمریکا و اروپا بر پایهٔ تهدید مشترک شوروی شکل گرفت و با فروپاشی شوروی، این اتحاد دچار بازتعریف شد. در ادامه، کتاب به نقش ایران بهعنوان یکی از محورهای اختلاف یا همکاری میان دو سوی آتلانتیک میپردازد. پس از انقلاب اسلامی، نگرانیهای مشترکی دربارهٔ ایران در هر دو سوی آتلانتیک وجود داشت، اما بهتدریج تفاوتهایی در رویکرد آمریکا و اروپا نسبتبه ایران شکل گرفت. اروپا بیشتر به منافع اقتصادی و انرژی توجه داشت و آمریکا بر جنبههای امنیتی و استراتژیک تأکید میکرد. کتاب چهار دورهٔ تاریخی را برای تحلیل این روابط در نظر گرفته است: دورهٔ همگرایی و هماهنگی (بهویژه در موضوع پرونده هستهای و تحریمها)، دورهٔ واگرایی (در دوران ترامپ و خروج آمریکا از برجام)، و دورهٔ همگرایی مجدد (با رویکارآمدن بایدن و بحران اوکراین). نویسنده تلاش کرده است نشان دهد که چه عواملی باعث نزدیکی یا دوری مواضع اروپا و آمریکا در قبال ایران شدهاند و چگونه سیاست «غرب منهای آمریکا» از سوی ایران پیگیری شده است. در نهایت، کتاب بر اهمیت فهم این روندها برای سیاستگذاران ایرانی تأکید دارد و نقش متغیرهای بینالمللی و داخلی را در شکلگیری این سیاستها بررسی میکند.
چرا باید کتاب ایران در روابط فراآتلانتیکی را بخوانیم؟
این کتاب با تمرکز بر روندهای تاریخی و تحلیلی، بهویژه برای کسانی که به سیاست خارجی ایران و مناسبات بینالمللی علاقه دارند، منبعی ارزشمند بهشمار میآید. اثر حاضر با بررسی دقیق فرازونشیبهای روابط ایران با آمریکا و اروپا، امکان درک عمیقتری از تحولات سیاست خارجی و تأثیرات آن بر منافع ملی ایران را فراهم میکند. همچنین، تحلیل همگرایی و واگرایی در سیاستهای فراآتلانتیکی، به خواننده کمک میکند تا پیچیدگیهای روابط بینالملل و نقش ایران در این معادلات را بهتر بشناسد.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهٔ این کتاب به دانشجویان و پژوهشگران علوم سیاسی، روابط بینالملل و مطالعات منطقهای توصیه میشود. همچنین برای کارشناسان سیاست خارجی و افرادی که دغدغهٔ شناخت سیاستهای غرب در قبال ایران را دارند، مفید است. این اثر برای کسانی که به دنبال تحلیل روندهای تاریخی و سیاستگذاری در حوزهٔ روابط خارجی هستند، کاربردی خواهد بود.
بخشی از کتاب ایران در روابط فراآتلانتیکی
«روابط بین قدرتهای دو سوی اقیانوس اطلس، یعنی آمریکا و کشورهای اروپایی را بهاصطلاح «روابط فراآتلانتیک» مینامند. این روابط علاوهبر ریشههای فرهنگی و تاریخی خود، در سالهای جنگ سرد بهدلیل وجود دشمنی مشترک به نام شوروی و تهدیدهای آن، تقویت شد. اروپا پس از جنگ جهانی دوم، برای در امانماندن از تهدید شوروی سابق، همکاریها و مناسبات امنیتی و اقتصادی خود را با آمریکا گسترش داد تا بدین طریق بتواند با استفاده از چتر حمایتی این کشور، خود را از تهدید امنیتی ناشی از وجود شوروی سابق مصون بدارد. کشورهای اروپایی که پس از جنگ جهانی دوم قدرت و جایگاه بینالمللی خود را در نظام بینالملل از دست داده بودند، توانایی ایفای نقش در قالب بازیگران مستقل در عرصه بینالمللی را نداشتند. از سوی دیگر اتحاد گروهی آنها در قالب جامعهٔ اروپایی نیز در آغاز راه بود و نتوانست نقش بینالمللی مستقلی را برای آنها به ارمغان بیاورد. بنابراین، در این مقطع، کشورهای اروپای غربی به جبهه آمریکا پیوستند و در عمل دنبالهرو این کشور تبدیل شدند.»
حجم
۱٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۵۷ صفحه
حجم
۱٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۵۷ صفحه