کتاب نخستین قانون (جلد اول؛ تیغ شمشیر)
معرفی کتاب نخستین قانون (جلد اول؛ تیغ شمشیر)
کتاب «تیغ شمشیر» نوشتۀ جو ابرکرومبی و ترجمۀ سعید سیمرغ است و انتشارات کتابسرای تندیس آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب تیغ شمشیر
داستان با نبرد خونین لوگن ۹ انگشتی با شانکاها آغاز میشود که در نهایت به سقوط او از پرتگاه به آب میانجامد اما نمیمیرد. او برای گرفتن اندک وسایلش که از جنگ سالم مانده به اردوگاهش میرود و خیلی سریع آنجا را ترک میکند. بعد از آن نویسنده به سراغ بازپرس گلوکتای افلیج و وحشی میرود که با زحمت و سختی خود را به اتاق بازجویی از سیلم رز میرساند و او را شکنجه میدهد. سپس پیش فرمانده کیلین میرود چون خبر مهمی از طرف استاد اعظم دارد برای او دارد.
تیغ شمشیر اولین جلد از ۳ گانۀ نخستین قانون است. ۲عنوان دیگر این سهگانه «تیغ شمشیر» و «واپسین نبرد شاهان» نام دارند. روایت کتاب تیغ شمشیر درواقع مقدمهای برای ۲ جلد بعدی است. جو ابرکرومبی قصهگوی قهاری است که خواننده را درگیر شخصیتهایش میکند طوری که سرنوشتشان برای خواننده مهم میشود. فرقی نمیکند لوگن ۹انگشتی جنگجوی وحشی باشد، یا جیزال دن لوتار نجیبزادۀ مغروری که جز برنده بودن چیزی در سر ندارد و یا گلوکتای شکنجهگر که از همه بیزار است. داستان تیغ شمشیر صحنۀ نبردهای حماسی است و رقبای قدیمی آمادۀ انتقام از یکدیگر هستند. شخصیتهای پیچیده، طرح داستانی با جزئیات ظریف و درهمپیچیده و فضاسازی قوی موجب محبوبیت گستردۀ این کتاب در بین خوانندگان شده است.
خواندن کتاب تیغ شمشیر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به علاقهمندان به ادبیات داستانی و دوستداران رمانهای فانتزی، تخیلی و مهیج پیشنهاد میکنیم.
جو ابرکرومبی
جوزف ادوارد ابرکرومبی نویسنده انگلیسی ۳۱ دسامبر ۱۹۷۴ در لنکستر متولد شد. او در رشتۀ روانشناسی دانشگاه منچستر تحصیل کرد. ابرکرومبی قبل از شروع به کار نویسندگی بهعنوان تدوینگر فیلم فعالیت میکرد. «تیغ شمشیر» اولین اثر جو ابرکرومبی است که نوشتن آن ۲ سال طول کشید. بعد از آن هم شروع به نوشتن سهگانهٔ «نخستین قانون کرد». رمان «نیمه شاه» او برندۀ جایزه لوکوس ۲۰۱۵ برای بهترین کتاب بزرگسالان جوان شد. او به همراه همسر و دخترش در لندن زندگی و کار میکند.
بخشی از کتاب تیغ شمشیر
« لوگن ناگهان اشتیاق دردناکی را در خود احساس کرد. چیزی نمانده بود بغضش بترکد. مشکل این بود که همهٔ آنها مرده بودند. از تالاری که میخواست با پدرش در آن صحبت کند چیزی جز تودهای از تراشههای چوب سوخته و از رودخانه چیزی جز یک مرداب باقی نمانده بود. هرگز فراموش نمیکرد که از تپه بالا آمده و ویرانههای سوخته را دیده بود. درون خاکستر بجا مانده، کورمال کورمال به دنبال نشانههای باقیمانده از افراد گشته بود. همان موقع بود که داگمن شانههای او را گرفته و کشیده و گفته بود که دست بردارد. چیزی به جز اجساد باقی نمانده بود که آنقدر فاسد شده بودند که قابل شناسایی نبودند. از جستجو به دنبال نشانهها دست کشیده بود. آنها طوری مرده بودند که انگار شانکاها آنها را کشته بودند و میشد از چنین مرگی مطمئن بود. آب دهانش را روی برف انداخت که به خاطر گوشت خشکشده، قهوهای شده بود. آنها همگی مرده بودند و سرد و پوسیده شده بودند، یا اینکه سوخته و خاکستر شده بودند. همگی به خاک بازگشته بودند.
حجم
۶۵۱٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۸۱۶ صفحه
حجم
۶۵۱٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۸۱۶ صفحه