کتاب دموکراسی و محدودیت های خودگردانی
معرفی کتاب دموکراسی و محدودیت های خودگردانی
کتاب دموکراسی و محدودیت های خودگردانی نوشتهٔ آدام پشوورسکی و ترجمهٔ محمد زهدی گهرپور است. نشر ثالث این کتاب را روانهٔ بازار کرده است؛ کتابی در باب زوایای پنهان و تاریک دموکراسی.
درباره کتاب دموکراسی و محدودیت های خودگردانی
کتاب دموکراسی و محدودیت های خودگردانی را حاصل تجربیات شخصی و نتیجهٔ نزدیک به ۵۰ سال مطالعه و تحقیق نویسنده دربارهٔ دموکراسی دانستهاند. آدام پشوورسکی، این نویسندهٔ سرشناس در حوزهٔ فلسفهٔ سیاسی که تمرکز مطالعاتش بر روی نظریهٔ دموکراسی است، اثری نوشته است که میتواند زمینهای برای شناخت بهتر و بیشتر مجامع علمی و محافل دانشگاهی ایران با اندیشههای این نویسندهٔ برجسته باشد. آدام پشِوورسکی، استاد دانشگاه نیویورک و یکی از استادان نامدار علم سیاست در جهان امروز است. او در بخشهای مختلف کتاب حاضر، پرسشهای بسیاری دربارهٔ مفهوم دموکراسی و شرایط آن طرح کرده و برای یافتن جواب این پرسشها به نوشتههای دانشمندان بسیاری ارجاع داده است. پشِوورسکی دلیل نگارش کتاب و طرح این پرسشها را این دانسته که متوجه شده است پرسشهای بسیاری هنوز بیجواب مانده است. گفته شده است این کتاب نوری بر زوایای پنهان و تاریک دموکراسی تابانده و بسیاری از ابهامها دربارهٔ چگونگی آن را با خواننده در میان گذاشته است.
خواندن کتاب دموکراسی و محدودیت های خودگردانی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران مطالعه در باب زوایای پنهان و تاریک دموکراسی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب دموکراسی و محدودیت های خودگردانی
«آیا دموکراتها باید برای انتخاب ارزش قائل باشند؟ بررسی این پرسش سازوکارهای مفهومی خاص خود را میطلبد. فرض کنید هر رأیدهنده، برنامهای ایدئال در گسترهای خاص دارد: اکنون تصور کنید که ایدئال او تعداد ماههایی است که سقط جنین مجاز است. سپس هر رأیدهنده تنها در صورتی میتواند به اولویت خود رأی دهد که به اندازهٔ ایدئالهای متمایز در میان رأیدهندگان، احزاب رقیب وجود داشته باشد. ولی رأیدهندگان میدانند که باید دست به مصالحه بزنند. وقتی برنامهای نزدیک به اولویتهای آنان وجود داشته باشد، آنها آن را برنامهٔ خود میدانند. برای مثال، تصور کنید ایدئال هفت رأیدهنده {۱، ۲، ۳، ۳، ۴، ۴، ۵} باشد و فرض کنید رأیدهندگان خودشان را نزدیک به نامزدی میبینند که اختلاف نظر او بیشتر از یک ماه نیست. فرض کنید دو حزب با برنامههای {۲، ۴} وجود دارد. حضور {۲} میان گزینهها، چهار رأیدهندهٔ نخست و حضور {۴} میان گزینهها، رأیدهندهٔ پنجم را راضی خواهد کرد. این دو برنامه نمایندهٔ تمامی هفت رأیدهنده با پنج ایدئال متفاوت خواهد بود.
همانطور که مثال بالا نشان میدهد، توانایی برای رأی دادن به برنامهای که فرد احساس میکند به ایدئالش نزدیک است، نیازمند آن نیست که اولویتهای هر کس در میان برنامههای پیشنهادی وجود داشته باشد. به هر حال، حتی اگر رأیدهندگان آنقدر اهل مدارا باشند که اولویتهای دیگر را ایدئال خود فرض کنند، باز هم شمار برنامهها باید به تناسب تفاوت بیشتر در اولویت رأیدهندگان افزایش یابد. برای مثال، اگر ایدئالها {۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۷} باشد، برای اینکه رأیدهندگان احساس کنند اولویت آنان در میان گزینههای پیش رو وجود دارد، گزینهها باید به سه برنامه {۲، ۵، ۶} افزایش پیدا کند.
به انتخابات ریاستجمهوری فرانسه در سال ۲۰۰۲ که در دور نخست آن شانزده نامزد حضور داشت، توجه کنید. هریک از نامزدهایی که شانسی برای پیروزی نداشتند، شعاری میدادند ــ «جهانیشدن را متوقف کنید»، «درآمدها را توزیع کنید»، «در انتخابات محلی به خارجیها حق رأی بدهید»، «اجازهٔ شکار بدهید» و «همهٔ مهاجران را اخراج کنید» ــ ولی دو نامزد اصلی به شعارهای یکسانی همچون «جوانان، آیندهسازان فرانسه» بسنده میکردند. علوم سیاسی با ادعای اینکه رأی به نامزدهای فاقد شانس پیروزی غیرعقلانی است، تأثیر چنین رأیی را در حد بیان مخالفت میداند که هیچ تأثیر اساسی و مهمی بر دولت ندارد. در واقع، نظرسنجیها نشان میدهد که تنها حدود بیست درصد از کسانی که به نامزدهای افراطی رأی دادند، واقعاً خواستار ریاستجمهوری آنان بودند. ولی این آرا را میتوان به گونهای متفاوت نیز تفسیر کرد. هر کسی که پیروز میشود باید توزیع کامل اولویتها را مدنظر داشته باشد، از جمله این حقیقت که برخی مردم دیدگاههای افراطی دارند. بنابراین، گرچه رأی به نامزدهای پایین جدول تأثیری بر حاکم (فرد پیروز) ندارد، ولی بر چگونگی حکومت او تأثیر خواهد داشت. در این حالت، رأی آنها میتواند مهم و اساسی باشد.»
حجم
۵۷۳٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۱۷ صفحه
حجم
۵۷۳٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۱۷ صفحه