دانلود و خرید کتاب دنیای این روزهای من
تصویر جلد کتاب دنیای این روزهای من

کتاب دنیای این روزهای من

معرفی کتاب دنیای این روزهای من

کتاب دنیای این روزهای من نوشتهٔ سیدمجید حسینی است و انتشارات حکمت و عرفان آن را منتشر کرده است. این کتاب دربارهٔ نحوهٔ رفتار با معتاد در جامعه است.

درباره کتاب دنیای این روزهای من

پدیدهٔ شوم اعتیاد، سال‌هاست که برخی از هموطنان، به‌ویژه نوجوانان و جوانان را گرفتار خود کرده است. ابعاد پیچیدهٔ این رویداد و لایه‌های تأثیرگذار آن در سطوح مختلف فردی و اجتماعی، اهمیت بازخوانی آن را دوچندان می‌کند. یکی از این سطوح مهم، بررسی ابعاد فرهنگی است که در نوع خود از اهمیت فراوانی برخوردار است؛ چراکه نقش فرهنگ به عنوان یک معیار قابل‌توجه در دوری از این پدیده، بسیار پررنگ است. در این میان روایت و خوانش افرادی که در این مسیر گرفتار شده و مشکلات آن را لمس و درک کرده‌اند، به‌تنهایی می‌تواند درس‌ها و عبرت‌های قابل‌تأملی برای دیگران و کسانی که ممکن است در این مسیر لغزنده و ناهموار قرار گیرند، داشته باشد.

کتاب دنیای این روزهای من با بهره‌مندی از داستان‌های مستند به روایت تلخ این گرفتاری پرداخته، به راه‌های برون‌رفت از آن اشاره شده و چراغی روشن‌گر در این میان افروخته شده است.

مستندبودن روایت‌های مختلف از این پدیده شوم، تأثیر شگرفی بر مخاطبان خواهد داشت و هشداری برای خانواده‌ها و خصوصاً نوجوانان و جوانان در این مسیرِ سخت و گاه بی‌بازگشت خواهد بود.

خواندن کتاب دنیای این روزهای من را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام والدین و مربیان مدارس و مشاوران در زمینهٔ ترک اعتیاد پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب دنیای این روزهای من

«کسی نپرسید چرا مایه ننگ خانواده شدم!

وقتی آدم همه چیز را ببازد، وقتی همه کس از انسان رو می‌برگرداند، وقتی تقاص گذشته‌هایت را پس می‌دهی و می‌خواهی به عالم و آدم ثابت کنی که دیگر «آن نیستی که بودی» وقتی هیچ کس حرفت را باور نمی‌کند و تو فریاد می‌زنی: ای آدمای ظالم بس است... و هنگامی که حس می‌کنی به بن‌بست رسیده‌ای و دیگر آخر خط است... آنگاه، ناگهان از لابه‌لای نورهایی که به همه عالم می‌تابد و سهم تو هیچ از آن نیست، نوری به سویت می‌تابد و تو را با خود به اوج افلاک می‌برد؛

«تو مایه ننگ مایی...» این جمله آشناترین عبارتی بود که در این ده سال اخیر زندگیم شنیده بودم. از آشنا گرفته تا همسایه، از فامیل گرفته تا اعضای خانواده همه و همه در این یک جمله هم عقیده بودند.

آری آنها درست می‌گفتند. من مایه ننگشان بودم. تمامشان درست می‌گفتند، من آبرو و حیثیتشان را برده بودم و باعث بدنامی‌شان شده بودم.

همه راست می‌گفتند، اما هیچ کس برای یک بار هم که شده از خودش یا حتی از من نپرسید که چرا؟ هیچ وقت کسی نپرسید چرا آن پسر بچه‌ای که تا پانزده، شانزده سالگی گل سر سبد خانواده و فامیل و محل و... بود یک مرتبه در طول سه، چهار سال پایان دبیرستان به زور دیپلمش را گرفت و خیلی زود پاکت سیگار را در جیبش گذاشت و خیلی سریع هم پله‌های قهقرا را طی کرد و معتاد شد؟

آری! من مایه ننگشان بودم. خودم این را قبول دارم، اما شاید اگر کسی به گذشته من رجوع می‌کرد، آن وقت مرا زیاد گناهکار نمی‌دانست!

بزرگان چه می‌گویند؟

پیامبر اکرم (ص) در مذمت تحقیر دیگران می‌فرمایند:

در بدی فرزند آدم همین بس که برادر مسلمان خود را تحقیر کند.»



نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۴۲٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۶۹ صفحه

حجم

۴۲٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۶۹ صفحه

قیمت:
۱۰,۰۰۰
تومان