کتاب کرسی رود سن
معرفی کتاب کرسی رود سن
کتاب کرسی رود سن نوشتهٔ امین مالوف و ترجمهٔ احمد آل احمد است. انتشارات كتاب تداعی این ناداستان را روانهٔ بازار کرده است؛ زندگینامهای در پیوند با چهار قرن تاریخ فرانسه.
درباره کتاب کرسی رود سن
کتاب کرسی رود سن (un fauteuil sur la seine) حاوی ناداستانی در قالب زندگینامه است که از فرانسوی به پارسی برگردانده شده است. این کتاب کوچک که آن را زاییدهٔ یک پشیمانی دانستهاند، ۱۸ فصل دارد. امین مالوف (امین معلوف) [Amin Maalouf] کتاب حاضر را نه به یک شخصیت منفرد، که به سلسلهای از شخصیتها اختصاص داده است. «ارنست رنان» (Ernest Renan) انگیختار و انگیزهٔ این نویسندهٔ فرانسویِ لبنانیالاصل برای نگارش این کتاب بوده؛ یک مورخ. کتاب «کرسی رود سن» به افرادی مانند کورنی، مولیر، ویکتور هوگو، ولتر و... پرداخته است؛ افرادی که با چهار قرن از تاریخ فرانسه پیوند داشتهاند. این ناداستان را بخوانید تا با این متفکران و نویسندگان بیشتر آشنا شوید.
در یک تقسیمبندی میتوان ادبیات را به دو گونهٔ داستانی و غیرداستانی تقسیم کرد. ناداستان (nonfiction) معمولاً به مجموعه نوشتههایی که باید جزو ادبیات غیرداستانی قرار بگیرد، اطلاق میشود. در این گونه، نویسنده با نیت خیر، برای توسعهٔ حقیقت، تشریح وقایع، معرفی اشخاص یا ارائهٔ اطلاعات و بهدلایلی دیگر شروع به نوشتن میکند. در مقابل، در نوشتههای غیرواقعیتمحور (داستان)، خالق اثر صریحاً یا تلویحاً از واقعیت سر باز میزند و این گونه بهعنوان ادبیات داستانی (غیرواقعیتمحور) طبقهبندی میشود. هدف ادبیات غیرداستانی تعلیم همنوعان است (البته نه بهمعنای آموزش کلاسیک و کاملاً علمی و تخصصی که عاری از ملاحظات زیباشناختی است)؛ همچنین تغییر و اصلاح نگرش، رشد افکار، ترغیب یا بیان تجارب و واقعیات از طریق مکاشفهٔ مبتنی بر واقعیت، از هدفهای دیگر ناداستاننویسی است. ژانر ادبیات غیرداستانی به مضمونهای بیشماری میپردازد و فرمهای گوناگونی دارد. انواع ادبی غیرداستانی میتواند شامل اینها باشند: جستارها، زندگینامهها، کتابهای تاریخی، کتابهای علمی - آموزشی، گزارشهای ویژه، یادداشتها، گفتوگوها، یادداشتهای روزانه، سفرنامهها، نامهها، سندها، خاطرهها و نقدهای ادبی.
خواندن کتاب کرسی رود سن را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ناداستان در قالب زندگینامهٔ متفکران و نویسندگان قدیم فرانسه پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب کرسی رود سن
«صاحب جدید کرسی بیست و نهم روز پنجشنبه ۲۳ مارس ۱۸۹۳ توسط آکادمی برگزیده شد؛ این فرد چهار روز بعد به ریاست سنا رسید و در همین مقام مراسم تشریفات ورود او زیر گنبد آکادمی برگزار شد و در همین مقام به ستایش از سلف خود پرداخت. در همان زمان به یکی از دوستان خود اعتراف کرده بود: «این سخنرانی بحثانگیز مرا بسیار مشغول داشته است؛ جمع کردن آن بسیار دشوار است. و دشوارتر این که نباید عواطف ستایندگان رنان، از جمله بیوه او را جریحهدار کنم، و از سویی دیگر امکان ندارد به افکار و اندیشههای خود خیانت کنم، که در واقع نشانی از تحسین و ستایش او در آنها نمییابم...»
این بخش آخر جمله البته معنایی دیگر دارد؛ چرا که منتخب جدید در واقع از رنان نفرت داشت و قادر نبود احساسات خود را در سخنرانی پنهان نگاه دارد. رسماً حد و مرز مدنیت و ادب را رعایت کرد، اما تمامقد به تخریب مرد مرحوم و نامی -شخصیت، آثار و اندیشههای او– پرداخت و تندی کلامش زیر این سقف سابقه نداشت.
میدانیم که بسیاری از مردم از نویسنده زندگی عیسی نفرت داشتند. اما جانشین او یقیناً از جمله افرادی نبود که این اثر موجب شگفتی او شده باشد. پل-امان شالومل-لاکور نزد دوست و دشمن تنها «شالومل» نامیده میشد، سیاستمداری با اندیشههای چپ بود، یک جمهوریخواه تمام عیار، سکولار و ضد مذهب. هر چند در عمل رنان اندیشمند و بتشکن را متهم به تحریک موضوعات مقدس کرده بود، اما اشاره او به جایگاه آسمانی مسیح نبود.
«جناب آقای رنان گویی از تحقیر ارزشمندترین باور قلبی مردم فرانسه لذت میبرد، بیوقفه انقلاب فرانسه را محکوم میکرد. هرگز از تداوم این اقدام بیهوده و تخفیف باز هم بیشتر این موضوع دست نمیکشید، اصول آن را تمسخر میکرد، خرابیها و خلاقیتهای آن را به یک اندازه نکوهش میکرد، مایل بود انقلاب را خفیف کند و آن را تا حد و اندازه یک اقدام ناچیز قوم گل پایین بیاورد. هرگز دست از این باورها نکشید: همیشه و همه جا آنها را بیان میکرد مبادا که در نظرش رنگ ببازند. اطمینان دارم که شما با لبخند این فریب شخصی او را باور کردید: `من بسیار از بدیهای انقلاب گفتم؛ شاید که بهترین اقدام ما بوده، چرا که دنیا به این اقدام ما حسادت بسیار دارد.`»
ستایش شالومل از سلف خود در هر جمله با حالتی از سرزنش به پایان میرسید. از «انزجار او از مردمسالاری» گفت، از این که همچون «ابوالهولِ محافظ رازی آسمانی، نفوذناپذیر بود»، از «لحن به شدت طنزآمیزی که هرگز کنار نگذاشت»، از «علاقه و شیفتگی اندکی سادهلوحانه برای هر آن چه آلمانی بود» در حالی که «سنت فرانسوی اندکی او را آزار میداد». به ادعای این جانشین «آقای رنان هیچ اثر ادبی خلق نکرد و هیچ استعدادی در ادبیات نداشت»؛ نظرات سیاسی او وامدار اصلی ساده بودند: «بازسازی گذشته»؛ «تحصیلات دینی این حس را به او القا کرده بود که این جامعه از مدتها پیش از مسیر نظم خارج شده و اینک اسیر شهوات عوامانه بود و ارزش و جایگاه والایی نداشت»؛ در این رویا بود که انسانیت در کلیت خود «به پای الیگارشی اندیشمندان قربانی شود»؛ او «مهارت خاصی در پوشاندن اندیشههای بسیار غریب بر شعائر دینی داشت»، و با نگاه دقیق به این اندیشهها، «مفهوم هراسناک دنیایی محروم از معنی» را پنهان میدیدیم.»
حجم
۲۶۹٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۰۴ صفحه
حجم
۲۶۹٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۰۴ صفحه