کتاب وایولت
معرفی کتاب وایولت
کتاب الکترونیکی «وایولت» نوشتهٔ اس. جی. آی. هالیدی با ترجمهٔ حسین مسعودی آشتیانی در انتشارات کتاب تداعی چاپ شده است. وایولت داستانی هیجانانگیز و روانشناختی است که به ترسها و زوایای تاریک ذهن انسان میپردازد.
درباره کتاب وایولت
کتاب وایولت ماجرای دوستیای زهرآگین را تعریف میکند و از خطرات همصحبتی با غریبهها میگوید. این کتاب به بررسی روابط پیچیدهٔ میان ۲ زن که بهطور اتفاقی در سفری طولانی به هم برخورد میکنند، میپردازد و رفتهرفته تنش و عدم اعتماد میان آنها شدت میگیرد. روایت داستان بهتدریج پرده از رازها و ناگفتههایی تاریک برمیدارد.
اس. جی. آی (سوسی) هالیدی، نویسندهٔ انگلیسی این کتاب، بسیاری دیگر از آثارش را نیز در ژانر روانشناسی و هیجانانگیز منتشر کرده است. او به خلق داستانهایی پر از تعلیق و پر رمز و راز شهرت دارد و شخصیتهای او اغلب در موقعیتهای چالشبرانگیز روانشناختی قرار میگیرند.
کتاب وایولت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب مناسب کسانی است که به داستانهای هیجانانگیز و روانشناختی با عنصر تعلیق علاقه دارند. همچنین وایولت به دوستداران رمانهای جنایی، معمایی و متمرکز بر روانشناسی شخصیت پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب وایولت
«روی نیمکتی سیمانی تنها نشستهام. اطرافم، تعداد زیادی از آدمها تندتند به زبانی که چیزی از آن سر در نمیآورم با هم حرف میزنند. آسمان بالای سرم غبارآلود است و آبی بسیار کمرنگی دارد، مثل حالتی شده که قلمموی نقاشی کثیفی را درون آب بچرخانی. هوا آنقدر آلوده است که میشود به راحتی حسش کرد. به نفس کشیدن در هوای تازه نیاز دارم اما بوی تند دیگری اطرافم را پر میکند. نمیدانم بقیه آدمها چطور در این شهر نفس میکشند. هر چقدر صبح هیجانانگیز شروع شده بود انگار همه چیز دارد رو به ترس و درماندگی میرود؛ و برای چندمین بار پشیمان میشوم که چرا سم را در بانکوک رها کردم.
خوبی اینجا این است که با سیلی از توریستهای انگلیسی و استرالیاییهای خندان روبرو میشوی، مردهایی که مجردی به سفر آمدهاند و همیشه در دستان آنها آبجو خنک و کاتالوگهای انگلیسیزبان هست. گرچه تایلند به قدر کافی از کشورهای انگلیسیزبان جدا افتاده اما مملو از حسی گرم و آشناست. علیرغم چیزهایی که شنیدهاید، آنجا کاملا احساس امنیت داشتم. و بعد من و سم آن دعوای احمقانه را در لابی هتل راه انداختیم. دعوایی که حتی یادم نیست سر چه بود.
حالا من، بیرون ایستگاه قطار بینالمللی پکن با نیمی از وسایل خود نشستهام بدون آنکه بلیط قطاری را داشته باشم که برای فردا صبح میخواهم. بخشی از وسایلم از طریق سیستم باربری در راه چین است. میتوانستم به سم تلفن کنم و از او خواهش کنم مرا ببخشد و اینجا نزد من بیاید. اما اولاً میدانم او چنین چیزی را نمیخواهد و ثانیاً این کار را تا وقتی که حسابی ناچار نشوم انجام نخواهم داد. یکبار در تایلند گفت نمیخواهد بنابر برنامه من، از راه چین و راهآهن سراسری سیبری، به مسکو بازگردد. میخواست از تایلند مستقیم به خانه برگردد. در یک کافینت از کارش استعفا کرده بود. مشروبهای ارزان و دخترهای برنزهای را که هر روز دور و برش را میگیرند به من ترجیح داد.»
حجم
۲۴۲٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۰۸ صفحه
حجم
۲۴۲٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۰۸ صفحه