کتاب ناگهان درخت
معرفی کتاب ناگهان درخت
کتاب ناگهان درخت نوشتهٔ صفی یزدانیان است. نشر گیلگمش این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر حاوی متن فیلمنامه بههمراه گفتوگویی دربارهٔ این فیلم و چند نقد است.
درباره کتاب ناگهان درخت
گفته شده است که فیلمنامهٔ ناگهان درخت دربارهٔ گذر عمر و زمانهٔ نامطمئن و پریشان ما است که پر است از لحظههای کوتاهی که به سالها میارزند و البته فرصتهای ارزشمندی که دود میشوند. این اثر شامل مقدمهای است که خواننده را با فرایند و مراحل نوشتهشدن این فیلمنامه آشنا میکند و پسزمینهٔ فکری نویسنده را رمزگشایی میکند. در بخش بعدی، گفتوگوی «نوید پورمحمدرضا» و «محسن آزرم» با صفی یزدانیان آمده است که دربارهٔ فیلم و فیلمنامهٔ «ناگهان درخت» بحث میکنند. در این گفتوگو شخصیتهای فیلمنامه، مضامین موجود در آن، بازیگران و بازیگری، طراحی میزانسن و بهطورکلی، بسیاری از جنبههای فیلم مورد بررسی قرار میگیرد. در بخش بعدی کتاب، فلیمنامه قرار دارد و در انتهای کتاب سه نقد مختلف از فیلم «ناگهان درخت» به قلم «امیرحسین سیادت»، «فرزاد پورخوشبخت» و محسن آزرم آورده شده است. در قسمت پایانی کتاب نیز مجموعهای از عکسهای فیلم ضمیمه شدهاند.
میدانیم که فیلمنامه متنی است که برای ساختن فیلم نوشته میشود. هر چند این قالب ادبی شباهتهایی به نمایشنامه و رمان و داستان دارد، شکل و فرم و رسانهای جداگانه و مستقل محسوب میشود. فیلمنامهها در ساختارها و شکلهای گوناگون نوشته میشوند، اما وجه اشتراک آنها ارائهٔ نقشهٔ راهی به کارگردان و بازیگران و عوامل دیگر برای تولید یک فیلم است.
خواندن کتاب ناگهان درخت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران فیلمنامه و نقد سینما پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب ناگهان درخت
«دلبستگی و انس نگارنده با آخرین ساختهٔ صفی یزدانیان، جدا از انگیزههای سینمایی که به آنها اشاره خواهم کرد، وابسته به نوعی همخوانی فضای آن با این روزهای کرخت کرونایی است. به نظر میرسد آمیختگی حسی مخاطب با اتمسفر فیلم در این عصر ناخوشی حاصل آمیختن ناخودآگاه دو نگاه زیباییشناسی و زیستشناسی به اثر است؛ زیستی نه از جنس یاختههای آسیبپذیر دنیای پزشکی این روزها که از نوع خدشه و خسران زیستن در دورهای که گزند آن از پیش تا اکنون شکلی مشابه دارد. بیشک یزدانیان گمان نمیبُرد که دارد خلوت و منشهای تنهایی برخی آدمها را تصویر میکند که کمی بعد شمایلی خواهد شد از خلوت و حصر همهٔ آدمها. فضایی که هر یک از شخصیتهای فیلم او دچارش هستند ویژگیهایی دارد که بسیار همجنس فضا و شرایط ناچار امروز است. آدمهای ناگهان درخت در خلوت خود در قرنطینهاند. پیشهها گویی کساد و تکاپوی معیشت تعطیل است. نوعی سستی، ناشکیبایی و التهاب نهفته بر روابط و رفتار شخصیتهای معدود فیلم سایه انداخته و فرهاد (پیمان معادی)، نماد این کرختی، در قرنطینهٔ خاطرات خود ل رد بسته (همچون بسیاری از ما که ناخودآگاه با سر کردن در خاطرات خود دشواری این روزها را تاب میآوریم). اساسا همین کمشماری شخصیتها و خلوتی و محدودیت معاشرتها تصویری از شرایط حاضر است. انگار آدمها هر یک به گونهای به حصری درونی محکوماند تا از تباهی یک میرایی بیرونی در امان بمانند. دربند شدن طولانی فرهاد در زندان (همسان بستری شدن در بیمارستان) و مرگهای ناگهانی فصل پایانی فیلم (همچون غافلگیری مرگهای این روزها) انگار تاوان بیرون زدن از امنیت و شکستن محدودیت و قرنطینه است. بُرش مهمی که فیلمساز از روزگار تاسیان این آدمها نشانمان میدهد نمایش یک پهنه و فضا در دورهای نهچندان دور است که به یک پیشگویی ناخواسته از حقیقت امروز بدل میشود؛ حقیقتی که فیلمساز استفادهٔ متمرکز از تکنیک فاصلهگذاری در روایت را با حفظ فاصلهٔ آدمها در قابهایی شکیل میآمیزد تا به شکلی ناخودآگاه، فاصلههای امروز تداعی شود. به جای اینکه تصور کنیم ناگهان درخت جهانی منتزع و شخصی را به نمایش میگذارد باید با آن درآمیزیم تا دریابیم که تاسیان این فضا ویژهٔ بخشی یگانه از گذشته نیست و با اینک ما هم پیوند دارد.»
حجم
۰
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۶۸ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۶۸ صفحه