دانلود و خرید کتاب متهم جفری آرچر ترجمه مهسا خراسانی

معرفی کتاب متهم

کتاب متهم نوشتهٔ جفری آرچر و ترجمهٔ مهسا خراسانی است. نشر قطره این نمایشنامهٔ انگلیسی را روانهٔ بازار کرده است. این نمایشنامه یکی دیگر از نمایشنامه‌های مجموعهٔ «دیوار چهارم» است.

درباره کتاب متهم

کتاب متهم ۱۶ شخصیت اصلی دارد. تمام حوادث در سالن دادگاه شمارهٔ یک در «اولد بیلی» رخ می‌دهد. جفری آرچر در این نمایشنامه خواننده را درگیر یک تصمیم‌گیری می‌کند. تصمیم‌گیری دربارهٔ رأی یک دادگاه. «پَتریک شروود» گناهکار است یا بی‌گناه؟ در این نمایشنامه، «پَتریک شروود» را در سالن دادگاهی می‌بینیم که به اتهام قتل همسرش در حال محاکمه‌شدن است. این دادگاه متشکل از گروه دادستانی، گروه وکلای مدافع زبردست و یک قاضی سخت‌گیر و پای‌بند به قانون است. این یک دادگاه واقعی است، اما تفاوتی با دادگاه‌های دیگر دارد؛ خوانندگان این نمایشنامه و بینندگان اجرای آن هستند که هیئت‌منصفهٔ دادگاه خواهند بود. «پَتریک شروود» ادعای بی‌گناهی دارد و دادستان و وکیل مدافع با تمام قوا از او دفاع می‌کنند. تصمیم‌گیری برای هر دادگاهی سخت است و جفری آرچر این وظیفهٔ سخت را بر عهده‌ٔ مخاطب گذاشته است. نمایشنامهٔ «متهم» به دو شکل مختلف و با صدور دو رأی متفاوت از سوی هیئت‌منصفه پایان می‌یابد و در انتها خواننده حقیقت را کشف خواهد کرد.

«جفری آرچر» در کتاب متهم بسیار ماهرانه این سؤال را در ذهن مخاطب ایجاد می‌کند که آیا می‌توان یقین داشت که رأی تمام دادگاه‌ها منصفانه است و مطمئن بود هیچ بی‌گناهی، گناهکار و هیچ گناهکاری، بی‌گناه شناخته نشده‌اند؟ این نویسنده در زندگی خود با رسوایی‌ها و چالش‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مکرر روبه‌رو بوده است و شاید با نگارش این نمایشنامه قصد داشته به مخاطبان نشان دهد که سیستم قضایی در بسیاری از زمان‌ها به آسانی قادر نیست واقعیت را آشکار سازد و بی‌گناهی یا گناهکاربودن یک متهم، با وجود موجودبودن مشتی مدرک و تعدادی شاهد، امری قطعی نیست.

می‌دانیم که نمایشنامه متنی است که برای اجرا بر روی صحنه و یا هر مکان دیگری نوشته می‌شود. هر چند این قالب ادبی شباهت‌هایی به فیلم‌نامه، رمان و داستان دارد، شکل و فرم و رسانه‌ای جداگانه و مستقل محسوب می‌شود. نخستین نمایشنامه‌های موجود از دوران باستان و یونان باقی مانده‌اند. نمایشنامه‌ها در ساختارها و شکل‌های گوناگون نوشته می‌شوند، اما وجه اشتراک همهٔ آن‌ها ارائهٔ نقشهٔ راهی به کارگردان و بازیگران برای اجرا است. بعضی از نمایشنامه‌ها تنها برای خواندن نوشته می‌شوند؛ این دسته از متن‌های نمایشی را کلوزِت (Closet) نامیده‌اند. از مشهورترین نمایشنامه‌نویس‌های غیرایرانی می‌توان به «آیسخولوس»، «سوفوکل»، «اوریپید» (یونان باستان)، «شکسپیر»، «هارولد پینتر» (انگلستان)، «مولیر» (فرانسه)، «هنریک ایبسن» (نروژ)، «آگوست استریندبرگ» (سوئد)، «برتولت برشت» (آلمان)، «ساموئل بکت» (ایرلند) و «یوجین اونیل» (آمریکا) اشاره کرد. نام برخی از نمایشنامه‌نویس‌های ایرانی نیز «بهرام بیضائی»، «عباس نعلبندیان»، «اکبر رادی»، «غلامحسین ساعدی»، «بهمن فُرسی»، «محسن یلفانی»، «نغمه ثمینی»، «محمد رضایی راد»، «محمد یعقوبی»، «محمد رحمانیان»، «علیرضا نادری» و «محمد چرمشیر» بوده است.

خواندن کتاب متهم را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات نمایشی معاصر انگلستان و قالب نمایشنامه پیشنهاد می‌کنیم.

درباره جفری آرچر

جفری هاورد آرچر در ۱۵ آوریل ۱۹۴۰ به دنیا آمد. این نمایشنامه‌نویس و رمان‌نویس انگلیسی قبل از آنکه نویسندگی را پیشه کند و در مقام یک نویسندهٔ پرکار در عرصهٔ ادبیات انگلستان ظاهر شود، بین سال‌های ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۴، عضو پارلمان انگلستان بود، اما به‌دنبال یک رسوایی مالی که باعث ورشکستگی او شد، از نامزدی مجدد برای احراز این مقام بازماند. جفری آرچر اولین رمان خود را با عنوان «نه یک پنی بیشتر و نه یک پنی کمتر» در پاییز سال ۱۹۷۴ نوشت تا با کسب درآمد حاصل از فروش آن تا حدی ورشکستگی مالی خود را جبران کند. او بعدها موفق شد ثروت ازدست‌رفتهٔ خود را از طریق نویسندگی احیا کند. رمان «قابیل و هابیل» به قلم این نویسنده که در سال ۱۹۷۹ منتشر شد، یکی از پرفروش‌ترین آثار جهان محسوب می‌شود. این اثر در سال ۱۹۸۵ به یک مجموعهٔ تلویزیونی تبدیل شد. از دیگر رمان‌های موفق آرچر می‌توان به مجموعهٔ «تاریخچهٔ زندگی کلیفتون» و نیز مجموعه داستان مصور او با عنوان «طولانی و بلند» اشاره کرد. او علاوه بر رمان و داستان کوتاه، سه نمایشنامه در کارنامهٔ فعالیت‌های ادبی خود دارد. اولین نمایشنامهٔ او تحت‌عنوان «دلیل محکمه‌پسند» در سال ۱۹۸۷ به روی صحنه رفت و بیش از یک سال به اجرا درآمد. دومین نمایشنامهٔ او با نام «انحصاری» در سال ۱۹۸۹ به روی صحنه رفت. این نمایشنامه چندان مورد استقبال منتقدان قرار نگرفت و اجرای آن بعد از چند هفته متوقف شد. آخرین نمایشنامهٔ آرچر با عنوان «متهم» در سپتامبر ۲۰۰۰ به روی صحنه رفت.

جفری آرچر در زندگی خود فرازونشیب‌های بسیاری را پشت سر گذاشته است. او از سال ۱۹۸۵ تا ۱۹۸۶ نایب‌رئیس حزب محافظه‌کار انگلستان بود، اما مدتی بعد و در پی اتهام‌زنی یکی از روزنامه‌های این کشور مبنی بر ارتباط مالی او با زنی تن‌فروش، ناگزیر شد از سِمَت خود استعفا کند. یک سال بعد، در سال ۱۹۸۷ موفق شد در دادگاهی که برای رسیدگی به این اتهام برگزار شده بود، از خود اعادهٔ حیثیت کند و مبلغ قابل‌توجهی بابت خسارت دریافت کند. جفری آرچر در سال ۱۹۹۲ به دریافت مقام اشرافی بارون نائل شد و سپس به نمایندگی از طرف حزب محافظه‌کار انگلستان، برای احراز مقام شهردار لندن نامزد شد. در سال ۱۹۹۹ و با آشکارشدن اینکه او در دادگاه سال ۱۹۸۷ صداقت نداشته است، ناگزیر شد به نامزدی خود پایان دهد. او از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۳ به جرم شهادت دروغ و اختلال در روند دادرسی به زندان محکوم شد و این واقعه نقطهٔ پایانی بر فعالیت‌های سیاسی‌اش بود. جفری آرچر در دوران زندان، مشاهدات خود را در کتابی با عنوان «خاطرات زندان» در سه جلد به رشتهٔ تحریر درآورد.

بخشی از کتاب متهم

«صبح روز بعد.

صحنه کماکان تاریک است، اما تماشاچیان می‌توانند درِ اتاق هیئت منصفه را ببینند. روی دیوار، ساعت دیواری ۹:۴۵ صبح را نشان می‌دهد. نور سالن کم می‌شود و ناظر هیئت منصفه از در وارد می‌شود و خطاب به تماشاچیان صحبت می‌کند.

ناظر هیئت منصفه: صبح‌به‌خیر، خانم‌ها و آقایان! ممنونم که گزارشتان را به‌موقع ارائه کردید. روز دوم دادگاه با آخرین شاهدِ آقای کرسلی، یعنی خانم جنیفر میچل، آغاز خواهد شد. خانم میچل شاهد اصلی دادستان است؛ بنابراین، تعجبی ندارد اگر ایشان زمان زیادی در جایگاه شهود باقی بماند.

لطفاً کماکان هنگام صحبت کردن دربارهٔ این پرونده با کسانی که عضو هیئت منصفه نیستند، هشیار باشید. اگر سؤالی ندارید، می‌توانیم به‌طرف سالن شمارهٔ یک دادگاه برویم. خانم‌ها و آقایان هیئت منصفه، لطفاً دنبالم بیایید.

ناظر هیئت منصفه از در خارج می‌شود و وقتی چراغ‌ها روشن می‌شوند، دوباره در سالن شمارهٔ یک هستیم. وکلای دو طرف مشغول صحبت میان خودشان هستند و منتظرند تا قاضی و اعضای هیئت منصفه وارد شوند.

اَشتون: تصادفاً، وقتی خانم میچل داشت از پله‌ها بالا می‌اومد دیدمش.

کرسلی: چی پوشیده؟

اَشتون: یه کت‌ودامن دست‌دوز و زیبا، لباسی کاملاً محافظه‌کارانه و می‌شه گفت اصلاً آرایش نکرده.

کرسلی: خوبه، این دقیقاً همون تأثیریه که دلم می‌خواد روی هیئت منصفه بگذاره.

اَشتون: و بهش یادآوری کردم هرچند بار که ممکن باشه به پدرش، آقای میچل، عضو شورای شهر اشاره کنه.

کرسلی: و گفتی که تحت هیچ شرایطی نباید از استعفای عجولانه‌اش از بیمارستان سنت جورج حرفی بزنه؟

اَشتون: آخرین نکته‌ای که درباره‌اش تأکید کردم همین مورد بود.

کرسلی: خوبه. پس، فقط امیدواریم سر جیمز دلیل واقعی‌اش رو نفهمیده باشه.

مرکز توجه به برینتون و دستیارش، جارویس، جلب می‌شود.

برینتون: پس بالاخره رسیدیم به گل سرسبدِ شاهدهاشون.

جارویس: و نظرت راجع بهش چیه؟

برینتون: اگه خانم میچل، همون‌قدر که آقای کرسلی می‌گه، معصوم باشه حسابی به دردسر می‌افتیم.

جارویس: بعید می‌دونم توی دردسر بیفتیم، چون دیروز حسابی از خجالت وبستر و فورسایت دراومدی.

برینتون: درسته، اما کیف پزشکی شروود رو فراموش نکن. کرسلی کاری کرد حس کنم یه دانش‌آموز کلاس اولی هستم. اگه خانم میچل، با راهنمایی‌های کرسلی، حرف‌های قانع‌کننده‌ای بزنه، اون‌وقت مجبورم کاری جسورانه انجام بدم.

جارویس: چی توی سرته؟

برینتون: مجبور می‌شم، بسته به شرایط، سؤالاتی بپرسم که خودم هم جوابشون رو نمی‌دونم. پس اگه دستم رو آوردم جلو (دستش را جلو می‌آورد.) حتماً یه ورقه کاغذ سفید بهم بده.

ناظر دادگاه: لطفاً قیام کنید. تمام کسانی که در مقابل عالی‌جنابان و در محضر عدالت ملکه وظیفه‌ای به عهده دارند، نزدیک‌تر بیایند و حضور خود را اعلام کنند. خداوند نگهدار ملکه باشد.

همه برمی‌خیزند. عالی‌جناب قاضی کارت‌رایت وارد می‌شود و در جایگاهش قرار می‌گیرد. همه تعظیم می‌کنند و قاضی هم متقابلاً تعظیم می‌کند.

ناظر دادگاه: زندانی را بیاورید. (شروود وارد جایگاه می‌شود.)

قاضی: (خطاب به تماشاچیان) خانم‌ها و آقایان هیئت منصفه، صبح‌به‌خیر! آقای کرسلی، می‌توانید شاهد بعدی‌تان را احضار کنید.

کرسلی: سپاسگزارم، عالی‌جناب. خانم جنیفر میچل را احضار می‌کنم.

ناظر دادگاه: جنیفر میچل را احضار کنید. (زنی سی‌ساله و جذاب، که کت‌ودامنی خوش‌دوخت بر تن دارد، به جایگاه شهود می‌رود.)

نگهبان: جنیفر میچل.»

lonelyhera
۱۴۰۲/۱۱/۲۵

جفری ارچر یک داستان‌سرای چیره دست نامیده می‌شود. دکتر پاتریک شروود متهم به قتل همسرش الیزابت است. موارد زیادی از سوی دادستان ارائه می شود، از جمله ادعای رابطه با یکی از پرستاران او. با این حال، در حالی که

- بیشتر
hossein jamali
۱۴۰۳/۰۲/۰۶

ترجمه ای روان با داستانی پلیسی جنایی معمایی. توصیفی خوب از صحنه دادگاه‌ کتاب رو می شه تو دوساعت خوند

بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۹۰٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۴۴ صفحه

حجم

۹۰٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۴۴ صفحه

قیمت:
۵۱,۰۰۰
۱۵,۳۰۰
۷۰%
تومان