کتاب عطش باقی
معرفی کتاب عطش باقی
کتاب عطش باقی نوشتهٔ کارل پوپر و ترجمهٔ سیامک عاقلی است و انتشارات دوستان آن را منتشر کرده است. عطش باقی خودزندگینامهٔ فکری؛ بازنگریسته جدید با گفتاری در معرفی آرای نظری و سیاسی پوپر است.
درباره کتاب عطش باقی
عطش باقی، خودزندگینامه فکری کارل پوپر، فیلسوف بلندآوازهٔ معاصر است که در آن پوپر ما را با سوانح زندگی و سیر و سلوک عقلانی خود آشنا میسازد. پوپر این اثر را به خواهش آرتور شیلپ دبیر مجموعه فلاسفه زنده نوشته بوده و ابتدا با عنوان فلسفه کارل پوپر در همین مجموعه فلاسفه زنده منتشر شد. سپس چندین بار و بهصورت مستقل و با عنوان عطش باقی، تجدید چاپ شد. اگرچه پوپر در این اثر ما را با سوانح زندگانی خود آشنا میسازد اما بیشتر دربارهٔ اندیشهها و آرای خود سخن میگوید؛ درواقع، این اثر مجمل حدیث مفصلآرایی است که در کتابهای متعددش میتوان یافت. لذا مترجم برای استفاده بهتر و بیشتر خوانندگانی که شاید آشنایی با زمینه و سابقه برخی مباحث و اندیشههای پوپر را نداشته باشند، ضمن تأمین پانوشتها و توضیح برخی نکات در پای برخی صفحات، تصمیم به تهیه مقدمهای در معرفی آرای پوپر بهعنوان پیشدرآمدی برای ورود به عالم اندیشههای این متفکر بزرگ کرد. این مقدمه شاید برای کسانی که میل به آشنایی اجمالی با عمدهترین اندیشهها و دستاوردهای فکری پوپر را نیز داشته باشند، خالی از فایده نباشد و زمینه آشنایی عمیقتر و اساسیتر آنها را با این فیلسوف بزرگ فراهم آورد.
پوپر اگرچه طرفدار سادگی است، همواره نسبت به سادهاندیشی هشدار داده است و اگرچه اندیشههایش ساده است، اما بهسادگی قابل فهم نیست. از این روی، وی به خوانندگان خود توصیه میکند نوشتههایش را با تأمل و آهستگی مطالعه کنند و از بازخوانی آن دریغ نورزند. یکی از توصیههای پوپر برای مطالعه بهخصوص قابل توجه است. وی میگوید هر بحثی در پاسخ به سؤال معین و مشخصی نوشته میشود و برخی کسان از این نکته غفلت میورزند که فهم مطلب بدون توجه به آن سؤال ممکن نیست و بحثها با عنایت به سؤالهایشان است که معنا و مفهوم پیدا میکند. و دستاوردهای مهم و بزرگ پوپر درواقع پاسخهایی است که او توانسته برای بسیاری از سؤالات دشوار و حساس پیدا کند.
خواندن کتاب عطش باقی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران آرا و اندیشههای کارل پوپر پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب عطش باقی
«باآنکه عموماً از تاریخ و محلتولد خود خبر دارند ــ من در ۲۸ ژوئیه ۱۹۰۲ در جایی به نام هیملهوف در ناحیه اُبرسنتفِیت وین متولد شدهام ــ اما کماند کسانی که از تاریخ و نحوه آغاز حیات فکری خود خبر داشته باشند. بیشک من در مورد رشد فلسفیام، برخیاز مراحل آغازین آن را بهیاد میآورم، که بیشک آغازش برمیگردد به بعد از رشد عاطفی و اخلاقیام.
گمان میکنم در کودکی تا حدی منزهطلب، حتی میتوان گفت زهدگرا، بوده باشم. اما سختگیریام براثر اعتقاد به اینکه اجازه ندارم درباره هیچ کسی بهجز خودم داوری کنم تعدیل پیدا میکرد. از نخستین خاطراتی که هنوز بهیاد دارم احساس ستایشی است که من برای بهتر و بزرگتر از خود داشتم؛ برای مثال، پسر داییام، اریک شیف، را برای یک سال ارشدیت سنیاش و برای آراستگی و بهخصوص وجاهتش، که همیشه موهبتی میدانستم مهم و دستنیافتنی، سخت میستودم.
این روزها اغلب چنین میشنویم که بچهها طبعاً موجوداتی بیرحم و سنگدلاند. من این حرف را قبول ندارم. من خودم کودکی بودم بهقول آمریکاییها «سافتی» ( نازک نرنجی)و شفقت از قویترین احساساتی است که از آن ایام به یاد میآورم، و همین احساس اصلیترین سهم را در نخستین تجربه عشقی من در چهار یا پنج سالگیام داشت. در آن ایام مرا به کودکستانی میبردند که دخترک زیبای نابینایی هم به آنجا میآمد. لطف لبخندش و نیز مصیبت دردناک نابیناییاش دلم را سخت به درد آورد، و در همان نگاه نخست عاشق شدم. با آنکه او را بیشتر از یک بار ندیدم، آن هم فقط به مدت یکیـ دو ساعت، هیچگاه خاطره او را از یاد نبردم. دیگر مرا به آن کودکستان نفرستادند، شاید که مادرم متوجه بههمریختگی حال من شده بوده است.
سیمای فقر فاحش وین، یکی از دردناکترین مسائلی بود که در همان ایام کودکی مرا رنج میداد، چندانکه فکرش همیشه در پس ذهنم بود و هیچگاه راحتم نمیگذاشت. کمتر از کسانی که اکنون در یکی از نظامهای دموکراتیک غربی زندگی میکنند، میدانند فقر در آغاز این قرن یعنی چه: همه از مرد و زن و کودک از گرسنگی و سرما و درماندگی رنج میکشیدند. ولی از دست ما کودکان کاری ساخته نبود. فقط همینقدر میتوانستیم از بزرگترهایمان درخواست چند سکه برای کمک به فقیران کنیم.»
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۴۲۸ صفحه
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۴۲۸ صفحه