کتاب آزمایش دکتر اکس
معرفی کتاب آزمایش دکتر اکس
کتاب آزمایش دکتر اکس نوشتهٔ ژول ورن و ترجمهٔ حسین سلیمانینژاد است و گروه انتشاراتی ققنوس آن را منتشر کرده است. این کتاب یکی از داستانهای مطرح و علمیتخیلی ژول ورن است که حتی این روزها خواندنش لذتبخش است.
درباره کتاب آزمایش دکتر اکس
کتاب آزمایش دکتر اکس اولین بار در سال ۱۸۷۲ منتشر شد. داستان از این قرار است که دانشمندی موفق و ثروتمند به نام دکتر اکس پیشنهاد ساخت یک سیستم نورپردازی نوین را به مسئولین شهر کوچک کیکاندون میدهد. چون این پیشنهاد هزینهای برای شهر ندارد، مسئولان با کمال میل آن را میپذیرند. اما هدف اصلی و پنهان دکتر اکس، نورپردازی نیست؛ بلکه انجام آزمایشی بزرگ در رابطه با تأثیرات اکسیژن بر گیاهان، حیوانات و انسانهاست. او به وسیلهٔ فرآیند الکترولیز، آب را به اجزای سازندهٔ خود، اکسیژن و هیدروژن تبدیل میکند. اکسیژن تولید شده از این فرآیند به جایجای شهر تزریق میشود و باعث افزایش سرعت در رشد گیاهان و بهوجودآمدن هیجانات عجیب و پرخاشگری در حیوانات و انسانها میگردد.
کتاب آزمایش دکتر اکس با موضوعات علمیای که مطرح میکند برای دوستداران داستانهای علمیتخیلی بسیار جالب خواهد بود. زیرا علم از سالی که این داستان منتشر شد تا اکنون، بسیار پیشرفت کرده و تخیلات ژول ورن به حقیقت پیوسته است.
خواندن کتاب آزمایش دکتر اکس را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران داستانهای علمیتخیلی پیشنهاد میکنیم.
درباره ژول ورن
ژول ورن در سال ۱۸۲۸ در خانوادهای مرفه به دنیا آمد. پدرش وکیل بود و اصرار داشت که ژول هم مانند خودش کار وکالت را دنبال کند؛ از این رو، در آوریل ۱۸۴۷، او را برای تحصیل در رشته حقوق به پاریس فرستاد اما شوق رسیدن به قله افتخار در دنیای ادبیات بر بلندپروازیهای پدر چیره شد. «من میتوانم ادیبی خوب باشم یا وکیل بدی که در هر چیز فقط جنبه خندهدار و شکل هنری میبیند.» او پس از آشنایی با الکساندر دومای پسر، چند نمایشنامه از جمله نِیهای شکسته را نوشت که با تشویق گرم دوما، مدیر نمایشهای غنایی آن زمان، روبهرو شد؛ دوما این نمایشنامه را در سال ۱۸۵۰ روی صحنه برد و برایش موفقیتی نسبی به همراه آورد. ژول که شیفته پیشرفت علم بود و از دوستی ژاک آراگوی کاوشگر بهره میبرد، رؤیای نگارش «سفرهای خارقالعاده» را در سر میپروراند. او پس از ازدواج، برای گذران زندگی و رفع مشکلات مالی به بازار بورس و صرافی رو آورد، اما در کنار کارش همچنان به نوشتن و انتشار داستانهای کوتاه و نمایشنامه و اُپرانامههای کوتاه ادامه میداد. در سال ۱۸۶۳ ناشری به نام پییر ژول هتزل مجذوب دستنوشته پنج هفته در بالن شد و با ژول ورن قراردادی بست و از او تعهد گرفت که سالی سه و سپس دو کتاب برای چاپ به او تحویل دهد! پنج هفته در بالن خیلی زود در اروپا مورد توجه قرار گرفت و رمانهای بعدی بهسرعت و پیدرپی چاپ شدند: سفر به مرکز زمین (۱۸۶۴), از زمین تا ماه (۱۸۶۵)، فرزندان ناخدا گرانت (۱۸۶۷-۱۸۶۸)، بیستهزار فرسنگ زیر دریا (۱۸۷۰)، دور دنیا در ۸۰ روز (۱۸۷۳) و... ارمغان این رمان و نیز میشل استروگف (۱۸۷۶) ثروتی هنگفت برای نویسنده بود. او پس از سفرهای بیشمار، سرانجام در آمیان، زادگاه همسرش، مستقر شد و در مارس ۱۹۰۵ در همان شهر از دنیا رفت.
این نویسنده خیالپردازِ روشنبین با بر جا گذاشتن مجموعه آثاری آکنده از الهامی شگرف، روی چند نسل از نویسندهها تأثیر گذاشت و امروز نیز علاقهمندان بسیاری در سرتاسر دنیا نوشتههایش را با هیجان میخوانند.
بخشی از کتاب آزمایش دکتر اکس
«اگر روی نقشه فلاندر، چه قدیمی و چه جدید، دنبال شهر کوچک کیکاندون بگردید, احتمالاً پیدایش نخواهید کرد. پس یعنی کیکاندون شهرکی است نابودشده؟ نه. شهری در آینده؟ باز هم نه. این شهر خلاف نظر تمام اساتید جغرافی وجود دارد، آن هم از هشتصد نهصد سال پیش. حتی دوهزاروسیصدونودوسه شبح را در خودش جا داده است، البته اگر هر ساکنش را یک شبح فرض کنیم. این شهر در سیزدهونیم کیلومتریِ شمال غربی اودنارد و پانزده کیلومتر و دویستوپنجاه متریِ جنوب شرقی بروژ قرار دارد، درست وسط فلاندر. وار که یکی از شاخههای رود اسکات است، از زیر سه پلش میگذرد؛ این پلها هنوز هم سقف کهن قرون وسطاییشان را دارند، درست مثل پلهای شهر تورنی. قلعهای قدیمی و تحسینبرانگیز دارد که اولین سنگ بنای آن را در سال ۱۱۹۷ کنت بودوئن، امپراتور بعدیِ قسطنطنیه، گذاشت؛ همچنین هتلی دوپنجرهای به سبک گوتیک دارد که بامش با تاجی کنگرهدار آراسته شده و برج بزرگ ناقوسداری به ارتفاع سیصدوپنجاهوهفت پا از سطح زمین مشرف بر آن است. سرِ هر ساعت صدای پنج اُکتاویِ ناقوس، که بیشتر به پیانویی هوایی میماند و آوازهاش از ناقوس مشهور بروژ هم بیشتر است، به گوش میرسد. خارجیها ــ اگر پایشان به کیکاندون برسد ــ هرگز پیش از دیدن تالار فرمانداران که مزیّن است به تصویر تمامقد گیوم ناسو اثر براندون، این شهر شگفتانگیز را ترک نخواهند کرد؛ همچنین منبر کلیسای سنمگلوآر که شاهکار معماری قرن شانزدهم به شمار میرود؛ همینطور چاهِ فلزیِ حفرشده وسط میدان بزرگ سنتارنوف که تزیینات بینظیرش کارِ نقاشآهنگرِ نامدار، کوآنتین متسیس، است؛ نیز مقبرهای که در گذشته برای ماریدوبورگونی دختر چارلز مارتین ساخته شد و اکنون در کلیسای نتردامِ بروژ قرار دارد، و خیلی چیزهای دیگر. دست آخر باید گفت که چرخِ صنعت کیکاندون با تولید انبوه خامه قنادی و آبنباتچوبی میچرخد. قرنهاست که این شهر را خانواده فانتریکاس اداره میکنند و از پدر به پسر میرسد! با این همه, کیکاندون روی نقشه فلاندر دیده نمیشود! آیا جغرافیدانها فراموشش کردهاند یا عمدی در کار بوده؟ این را دیگر نمیتوانم به شما بگویم؛ ولی کیکاندون واقعاً وجود دارد، با خیابانهای باریکش، با برج و باروی محافظش، با خانههای اسپانیایی، بازار و شهردارش؛ آنقدر واقعی است که اخیراً نمایشگاهی شده بود از پدیدههای خارقالعاده، دور از حقیقت و در عین حال حقیقی، که قرار است تمامشان صادقانه در این داستان بازگو شوند.»
حجم
۷۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۰۸ صفحه
حجم
۷۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۰۸ صفحه